• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

عباد الرّحمن (لغات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



مقالات مرتبط: عبد (مفردات‌قرآن).


عباد الرّحمن: (وَ عِبادُ الرَّحْمٰنِ الَّذينَ يَمْشونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْناً)
عباد الرّحمن: در سوره فرقان بحث جامع و جالبى پيرامون «صفات ويژه بندگان خاص پروردگار» تحت عنوان «عباد الرّحمن» آمده است. اين آيات، دوازده صفت از صفات آنان را بيان مى‌كند كه بعضى به جنبه‌هاى اعتقادى ارتباط دارند و برخى اخلاقى و پاره‌اى اجتماعى، قسمتى جنبه فردى دارد و بخش ديگرى جمعى است و روى‌ هم‌ رفته مجموعه‌اى است از والاترين ارزش‌هاى انسانى.

فهرست مندرجات

۱ - ترجمه و تفسیر عباد الرّحمن
       ۱.۱ - عباد الرّحمن (آیه ۶۳ سوره فرقان)
       ۱.۲ - عباد الرّحمن در المیزان و مجمع‌ البیان
       ۱.۳ - عباد الرّحمن (آیه ۶۴ سوره فرقان)
       ۱.۴ - عباد الرّحمن در المیزان و مجمع‌ البیان
       ۱.۵ - عباد الرّحمن (آیه ۶۵ سوره فرقان)
       ۱.۶ - عباد الرّحمن در المیزان و مجمع‌ البیان
       ۱.۷ - عباد الرّحمن (آیه ۶۷ سوره فرقان)
       ۱.۸ - عباد الرّحمن در المیزان و مجمع‌ البیان
       ۱.۹ - عباد الرّحمن (آیه ۶۸ سوره فرقان)
       ۱.۱۰ - عباد الرّحمن در المیزان و مجمع‌ البیان
       ۱.۱۱ - عباد الرّحمن (آیه ۷۲ سوره فرقان)
       ۱.۱۲ - عباد الرّحمن در المیزان و مجمع‌ البیان
       ۱.۱۳ - عباد الرّحمن (آیه ۷۳ سوره فرقان)
       ۱.۱۴ - عباد الرّحمن در المیزان و مجمع‌ البیان
       ۱.۱۵ - عباد الرّحمن (آیه ۷۴ سوره فرقان)
       ۱.۱۶ - عباد الرّحمن در المیزان و مجمع‌ البیان
       ۱.۱۷ - عباد الرّحمن در تفسیر نمونه
۲ - پانویس
۳ - منبع


به مواردی از کاربرد عباد الرّحمن در قرآن، اشاره می‌شود:

۱.۱ - عباد الرّحمن (آیه ۶۳ سوره فرقان)

(وَ عِبادُ الرَّحْمَنِ الَّذينَ يَمْشونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْنًا وَ إِذا خاطَبَهُمُ الْجاهِلونَ قالوا سَلامًا) (بندگان خاصّ خداوند رحمان، كسانى هستند كه آرام و بى‌تكبّر بر زمين راه مى‌روند و هنگامى كه جاهلان آن‌ها را مخاطب سازند و سخنان نابخردانه گويند (به آن‌ها سلام مى‌گويند و با بزرگوارى مى‌گذرند.))

۱.۲ - عباد الرّحمن در المیزان و مجمع‌ البیان

علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرماید: در اين آيه دو صفت از صفات ستوده مؤمنين را ذكر كرده، اول اينكه: (الَّذينَ يَمْشونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْناً) مؤمنين كسانى هستند كه روى زمين با وقار و فروتنى راه مى‌روند و هون به طورى كه راغب گفته به معناى تذلل و تواضع است‌. بنابراين، به نظر مى‌رسد كه مقصود از راه رفتن در زمين نيز كنايه از زندگى كردنشان در بين مردم و معاشرتشان با آنان باشد. صفت دومى كه براى مؤمنين آورده اين است كه، چون از جاهلان حركات زشتى مشاهده مى‌كنند و يا سخنانى زشت و ناشى از جهل مى‌شنوند، پاسخى سالم مى‌دهند و به سخنى سالم و خالى از لغو و گناه جواب مى‌گويند، شاهد اينكه كلمه سلام به اين معنا است؛ آيه‌ (لا يَسْمَعونَ فيها لَغْواً وَ لا تَأْثيماً إِلَّا قيلًا سَلاماً سَلاماً) مى‌باشد، پس حاصل و برگشت معناى اين كلمه به اين است كه: بندگان رحمان، جهل جاهلان را با جهل مقابله نمى‌كنند.

۱.۳ - عباد الرّحمن (آیه ۶۴ سوره فرقان)

(وَالَّذينَ يَبيتونَ لِرَبِّهِمْ سُجَّدًا وَ قيامًا) (كسانى كه شبانگاه براى پروردگارشان سجده و قيام مى‌كنند.)

۱.۲ - عباد الرّحمن در المیزان و مجمع‌ البیان

علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرماید: كلمه بيتوته به معناى ادراک شب است -چه بخوابد يا نخوابد- و كلمه لربهم متعلق است به كلمه سجدا و دو كلمه سجد و قيام جمع ساجد و قائم است و مراد از اين بيتوته در شب در حال سجده و حال ايستاده اين است كه: شب را به عبادت خدا به آخر مى‌رسانند، كه يكى از مصاديق عبادتشان همان نماز است كه هم افتادن به خاک جزء آن است و هم به پا ايستادن.

۱.۵ - عباد الرّحمن (آیه ۶۵ سوره فرقان)

(وَ الَّذينَ يَقولونَ رَبَّنا اصْرِفْ عَنّا عَذابَ جَهَنَّمَ إِنَّ عَذابَها كانَ غَرامًا) (و كسانى كه مى‌گويند: «پروردگارا! عذاب جهنم را از ما برطرف گردان، كه عذابش سخت و پر دوام است.)

۱.۲ - عباد الرّحمن در المیزان و مجمع‌ البیان

علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرماید: كلمه غرام به معناى شدت و مصيبتى است كه دست از سر آدمى بر ندارد و همواره ملازم او باشد.

۱.۷ - عباد الرّحمن (آیه ۶۷ سوره فرقان)

(وَ الَّذينَ إِذا أَنفَقوا لَمْ يُسْرِفوا وَ لَمْ يَقْتروا وَ كانَ بَيْنَ ذَلِکَ قَوامًا) (و كسانى كه هر گاه انفاق كنند، نه اسراف و زياده روى دارند مى‌نمايند و نه سختگيرى؛ بلكه در ميان اين دو، حدّ اعتدالى دارند.)

۱.۲ - عباد الرّحمن در المیزان و مجمع‌ البیان

علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرماید: كلمه انفاق به معناى بذل مال و صرف آن در رفع حوايج خويشتن و يا ديگران است و كلمه اسراف به معناى بيرون شدن از حد است، اما بيرون شدن از حد اعتدال به طرف زياده روى و در خصوص مساله انفاق، زياده روى و تجاوز از حدى است كه رعايت آن حد سزاوار و پسنديده است، در مقابل قتر -به فتح قاف و سكون تاء- كه به معناى كمتر انفاق كردن است‌ كلمه قوام -به فتح قاف- به معناى حد وسط و معتدل است و همين كلمه به كسره قاف به معناى مايه قوام هر چيز است و جمله بين ذلک متعلق است به قوام و معنايش اين است كه: بندگان رحمان انفاق مى‌كنند و انفاقشان همواره در حد وسط و ميان اسراف و إقتار است. پس صدر آيه، دو طرف افراط و تفريط در انفاق را نفى كرده و ذيل آن، حد وسط در آن را اثبات نموده است.

۱.۹ - عباد الرّحمن (آیه ۶۸ سوره فرقان)

(وَ الَّذينَ لا يَدْعونَ مَعَ اللَّهِ إِلَهًا آخَرَ وَ لا يَقْتُلونَ النَّفْسَ الَّتی حَرَّمَ اللَّهُ إِلّا بِالْحَقِّ وَ لا يَزْنونَ وَ مَن يَفْعَلْ ذَلِکَ يَلْقَ أَثامًا) (و كسانى كه معبود ديگرى را با خداوند نمى‌خوانند و انسانى را كه خداوند خونش را حرام شمرده، جز بحق نمى‌كشند و زنا نمى كنند و هر كس چنين كند، مجازات سختى خواهد ديد!)

۱.۲ - عباد الرّحمن در المیزان و مجمع‌ البیان

علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرماید: اين آيه شريفه، شرک در عبادت را از بندگان رحمان نفى مى‌كند و از همه وجوه بهتر این است که بندگان رحمان كسانى هستند كه با وجود خدا، غير خدا را نمى‌پرستند، يعنى مشركين با وجود خدا، غير خدا را مى‌پرستن و اينكه فرمود: (وَ لا يَقْتُلونَ النَّفْسَ الَّتی حَرَّمَ اللَّهُ إِلّا بِالْحَقِّ) معنايش اين است كه: در هيچ حالى از احوال، نفس انسانى را كه خدا كشتن او را حرام كرده نمى‌كشند، مگر در يک حال و آن حالى است كه كشتن وى حق باشد، مثلا به عنوان قصاص و حد بوده باشد و اينكه فرمود: (وَ لا يَزْنونَ) معنايش اين است كه: عباد رحمان كسانى هستند كه هيچ فرج حرامى را وطى نمى‌كنند؛ چون مساله زنا در ميان عرب جاهليت امرى متداول و شايع‌ بود و اسلام از ابتداى ظهور دعوتش معروف بود به تحريم زنا و شرابخورى.

۱.۱۱ - عباد الرّحمن (آیه ۷۲ سوره فرقان)

(وَ الَّذينَ لا يَشْهَدونَ الزّورَ وَ إِذا مَرّوا بِاللَّغْوِ مَرّوا كِرامًا) (و كسانى كه شهادت به باطل نمى‌دهند و در مجالس باطل شركت نمى‌كنند) و هنگامى كه با لغو و بيهودگى برخورد كنند، بزرگوارانه از آن مى‌گذرند.)

۱.۲ - عباد الرّحمن در المیزان و مجمع‌ البیان

علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرماید: اگر مراد از زور، دروغ باشد، كلمه مذكور قائم مقام مفعول مطلق مى‌باشد و تقدير كلام چنين مى‌شود كه: بندگان رحمان آن‌هايى هستند كه شهادت به زور نمى‌دهند و اگر مراد از زور لهو باطل از قبيل غناء و امثال آن باشد، كلمه زور مفعول به خواهد بود و معنايش اين است كه: بندگان رحمان كسانى هستند كه درمجالس باطل حاضر نمى‌شوند. از ميان اين دو احتمال، ذيل آيه با احتمال دومى مناسب‌تر است.

۱.۱۳ - عباد الرّحمن (آیه ۷۳ سوره فرقان)

(وَ الَّذينَ إِذا ذُكِّروا بِآياتِ رَبِّهِمْ لَمْ يَخِرّوا عَلَيْها صُمًّا وَ عُمْيانًا) (و كسانى كه هر گاه آيات پروردگارشان به آنان گوشزد شود، كر و كور روى آن نمى‌افتند.)

۱.۲ - عباد الرّحمن در المیزان و مجمع‌ البیان

علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرماید: خرور بر زمين به معناى سقوط بر زمين است و گويا در آيه شريفه كنايه است از ملازمت و گرفتن چيزى به اين صورت كه به روى آن بيفتد و معناى آيه شريفه اين است كه: بندگان رحمان چون متذكر آيات پروردگارشان مى‌شوند و حكمت و موعظه‌اى از قرآن او و يا وحى او مى‌شنوند، كوركورانه آن را نمى‌پذيرند و بدون اينكه تفكر و تعقل كنند بيهوده و بى جهت، دل به آن نمى‌بازند، بلكه آن را با بصيرت مى‌پذيرند و به حكمت آن ايمان آورده به موعظه آن متعظ مى‌شوند و در امر خود، بر بصيرت و بر بينه‌اى از پروردگار خويشند.

۱.۱۵ - عباد الرّحمن (آیه ۷۴ سوره فرقان)

(وَ الَّذينَ يَقولونَ رَبَّنا هَبْ لَنا مِنْ أَزْواجِنا وَ ذُرّيّاتِنا قُرَّةَ أَعْيُنٍ وَ اجْعَلْنا لِلْمُتَّقينَ إِمامًا) (و كسانى كه مى‌گويند: «پروردگارا! همسران و فرزندانمان را مايه روشنى چشم ما قرار ده و ما را پيشوايى براى پرهيزگاران گردان.»)

۱.۲ - عباد الرّحمن در المیزان و مجمع‌ البیان

علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرماید: مراد بندگان رحمان، از اينكه در دعاى خود در خواست مى‌كنند به اينكه همسران و ذريه‌هايشان قرة عين ايشان باشد، اين است كه: موفق به طاعت خدا و اجتناب از معصيت او شوند و در نتيجه از عمل صالح آنان، چشم ايشان روشن گردد و اين دعا مى‌رساند كه بندگان رحمان غير از اين، ديگر حاجتى ندارند و نيز مى‌رساند كه بندگان رحمان اهل حقند و پيروى هواى نفس نمى‌كنند، (زيرا هر همسر و هر ذريه‌اى را دوست نمى‌دارند، بلكه آن همسر و ذريه را دوست مى‌دارند كه بنده خدا باشند) و معناى اينكه ايشان از خداوند مى‌خواهند: (وَ اجْعَلْنا لِلْمُتَّقينَ إِماماً) يعنى ما را توفيق ده تا در راه انجام خيرات و به دست آوردن رحمتت از يكديگر سبقت گيريم، در نتيجه ديگران كه دوستدار تقوايند از ما بياموزند و ما را پيروى كنند و گويا مراد از دعاى مورد بحث، اين است كه: بندگان رحمان همه در صف واحدى باشند، مقدم بر صف ساير متقين و به همين جهت كلمه امام را مفرد آورد و نفرمود: و اجعلنا للمتقين ائمه.

۱.۱۷ - عباد الرّحمن در تفسیر نمونه

در سوره فرقان بحث جامع و جالبى پيرامون «صفات ويژه بندگان خاص پروردگار» تحت عنوان «عباد الرّحمن» آمده است كه ما به طور اجمال به ذكر اين صفات مى‌پردازيم:
۱)«بندگان خاص خداوند رحمان كسانى هستند كه با آرامش و بى‌تكبر بر روى زمين راه مى‌روند.»
۲)دومين وصف آن‌ ها «حلم و بردبارى»است،چنان كه قرآن در ادامه آيه فوق مى‌گويد:
«و هنگامى كه جاهلان آنها را مورد خطاب قرار مى‌دهند و به جهل و جدال و سخنان زشت مى‌پردازند،در پاسخ آنها«سلام مى‌گويند.»
سلامى كه نشانه بى‌اعتنايى توأم با بزرگوارى است،نه ناشى از ضعف، سلامى كه دليل عدم مقابله به مثل در برابر جاهلان و سبک مغزان است، سلام وداع گفتن با سخنان بى‌رويه آن‌هاست، نه سلام تحيت كه نشانه محبت و پيوند دوستى است، خلاصه سلامى كه نشانه حلم و بردبارى و بزرگوارى است.
۳)سومين ويژگى آن‌ها عبادت خالصانه پروردگار است، چنان كه مى‌گويد:
«آن‌ها كسانى هستند كه شبانگاه براى پروردگارشان سجده و قيام مى‌كنند.»
در ظلمت شب كه چشم غافلان در خواب است و جايى براى تظاهر و ريا وجود ندارد،خواب خوش را بر خود حرام كرده و به خوش‌تر از آن‌كه ذكر خدا و قيام و سجود در پيشگاه با عظمت اوست مى‌پردازند، پاسى از شب را به مناجات با محبوب مى‌گذرانند و قلب و جان خود را با ياد و نام او روشن مى‌كنند.
۴)چهارمين صفت ويژه آنان خوف و ترس از مجازات و كيفر الهى است:
«آن‌ها كسانى هستند كه پيوسته مى‌گويند پروردگارا! عذاب جهنم را از ما بر طرف گردان كه عذابش سخت و شديد و پردوام است.»
با اين كه آن‌ها شب‌ها به ياد خدا هستند و به عبادتش مشغول و روزها در مسير انجام وظيفه گام برمى‌دارند باز هم قلوبشان مملو از ترس مسئوليت‌هاست، همان ترسى كه عامل (فرمود:«كسى كه با تكبر و غرور راه مى‌رود و پيوسته به دو طرف خود نگاه مى‌كند، پهلوهاى خود را با شانه خود حركت مى‌دهد (غير از خود را نمى‌بيند و انديشه‌اش از خودش فراتر نمى‌رود، كسى كه مردم به خير او اميد ندارند و از شر او در امان نيستند، ديوانه واقعى اوست اما اين را كه ديديد تنها يک بيمار است») نيرومندى براى حركت به‌سوى انجام وظيفه بيش‌تر و بهتر است، همان ترسى كه به‌سان يک پليس نيرومند از درون، انسان را كنترل مى‌كند و بى‌آنكه مأمور و مراقبى داشته باشد وظايف خود را به نحو احسن انجام مى‌دهد و در عين حال خود را در پيشگاه خدا مقصر مى‌شمرد.
(۵)پنجمين صفت ممتاز «عباد الرّحمن»، اعتدال و دورى از هرگونه افراط و تفريط در كارها مخصوصا در مسئله انفاق است، آنجا كه مى‌فرمايد:
«آن‌ها كسانى هستند كه به هنگام انفاق نه اسراف مى‌كنند و نه سختگيرى، بلكه در ميان اين دو حد اعتدالى را رعايت مى‌كنند.»
جالب اين كه اصل انفاق كردن را مسلّم مى‌گيرد به طورى كه نياز به ذكر نداشته باشد، چرا كه انفاق يكى از وظايف حتمى هر انسانى است، لذا سخن را روى كيفيت انفاق آنان مى‌برد و مى‌گويد: انفاقى عادلانه و دور از هرگونه اسراف و سختگيرى دارند، نه آن‌چنان بذل و بخششى كنند كه زن و فرزندشان گرسنه بمانند و نه آن‌چنان سختگير باشند كه ديگران از مواهب آن‌ها بهره نگيرند.
(۶)ششمين ويژگى «عباد الرحمن» كه در آيات مورد بحث آمده، توحيد خالص است كه آن‌ها را از هرگونه شرک و دوگانه و يا چندگانه‌پرستى دور مى‌سازد، مى‌فرمايد:
«آن‌ها كسانى هستند كه معبود ديگرى را با خداوند نمى‌خوانند.»
نور توحيد سراسر قلب آن‌ها و زندگى فردى و اجتماعى‌شان را روشن ساخته و تيرگى و ظلمت شرک، از آسمان فكر و روح آن‌ها به كلى كنار رفته و رخت بربسته است.
۷)هفتمين صفت، پاكى آن‌ها از آلودگى به خون بى‌گناهان است:
«آن‌ها هرگز انسانى را كه خداوند خونش را حرام شمرده، جز به حق، به قتل نمى‌رسانند.»
۸)هشتمين وصف آن‌ها اين است كه: دامان عفّتشان هرگز آلوده نمى‌شو:
«و زنا نمى‌كنند.»
۹)نهمين صفت برجسته آنان احترام و حفظ حقوق ديگران است:
«آن‌ها كسانى هستند كه هرگز شهادت به باطل نمى‌دهند.»
۱۰)دهمين توصيف اين گروه از بندگان خاص خدا، داشتن چشم بينا و گوش شنوا به هنگام برخورد با آيات پروردگار است، مى‌فرمايد:
«آن‌ها كسانى هستند كه هرگاه آيات پروردگارشان به آن‌ها يادآورى شود كر و كور روى آن نمى‌افتند!»
راه خدا را با چشم‌ و گوش‌بسته نمى‌توان پيمود، قبل از هر چيز گوش شنوا و چشم بينا براى پيمودن اين راه لازم است، چشمى باطن نگر و ژرف بين و گوشى حساس و نكته‌شناس و اگر درست بينديشيم زيان گروهى كه چشم‌ و گوش‌بسته به گمان خود دنبال آيات الهى مى‌روند (منظور منافقان، يا مسلمانان قشرى است كه چشم‌ و گوش‌بسته بر آيات خدا مى‌افتند، بى‌آنكه حقيقت را درک كنند) كم‌تر از زيان دشمنانى كه آگاهانه ضربه بر پايه آيين حق مى‌زنند نيست، بلكه به مراتب بيش‌تر است.
۱۱)يازدهمين ويژگى اين مؤمنان راستين آن است كه توجه خاصى به تربيت فرزند و خانواده خويش دارند و براى خود در برابر آن‌ها مسئوليت فوق‌العاده‌اى قايلند:
«آن‌ها پيوسته از درگاه خدا مى‌خواهند و مى‌گويند: پروردگارا از همسران و فرزندان ما، مايه روشنى چشم ما قرار ده.»
مسئله تربيت فرزند و راهنمايى همسر و وظيفه پدران و مادران در برابر كودكان خود مهم‌ترين مسائلى است كه قرآن روى آن تكيه كرده است.
۱۲)و بالاخره دوازدهمين وصف برجسته اين بندگان خالص خدا كه از يک نظر مهم‌ترين اين اوصاف است اين كه آن‌ها هرگز به اين قانع نيستند كه خود راه حق را بسپرند، بلكه همّتشان آن‌چنان والاست كه مى‌خواهند امام و پيشواى جمعيت مؤمنان باشند و ديگران را نيز به اين راه دعوت كنند، آن‌ها كسانى هستند كه مى‌گويند:
«پروردگارا! ما را امام و پيشواى پرهيزگاران قرار ده.»
توجه به اين نكته لازم است كه اين آيات، صفات همه مؤمنان را بيان نمى‌كند، بلكه اوصاف گروه ممتاز مؤمنان را كه در صف مقدم قرار دارند تحت عنوان «عباد الرّحمن» شرح مى‌دهد، آن‌ها الگوها و اسوه‌هاى جامعه انسانى هستند، آن‌ها سرمشق‌هايى براى پرهيزكاران محسوب مى‌شوند، آن‌ها به چراغ‌هاى راهنمايى در درياها مى‌مانند كه گمگشتگان را به‌سوى خود مى‌خوانند و از فروغلتيدن در گرداب و افتادن در پرتگاه‌ها رهايى مى‌بخشند.
بدون ترديد امامان (ع) از روشن‌ترين مصداق‌هاى آيه مى‌باشند، اما اين مانع از گسترش مفهوم آيه نخواهد بود كه مؤمنان ديگر نيز هركدام در شعاع‌هاى مختلف امام و پيشواى ديگران باشند.


۱. فرقان/سوره۲۵، آیه۶۳.    
۲. فرقان/سوره۲۵، آیه۶۳.    
۳. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۳۶۵.    
۴. راغب اصفهانی، حسین، المفردات فی غریب القرآن، ص۸۴۸.    
۵. واقعه/سوره۵۶، آیه۲۶.    
۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۵، ص۳۳۱.    
۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۵، ص۲۳۹.    
۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۷، ص۲۲۲-۲۲۳.    
۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۲۷۹.    
۱۰. فرقان/سوره۲۵، آیه۶۴.    
۱۱. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۳۶۵.    
۱۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۵، ص۳۳۲.    
۱۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۵، ص۲۴۰.    
۱۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۷، ص۲۲۳.    
۱۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۲۷۹.    
۱۶. فرقان/سوره۲۵، آیه۶۵.    
۱۷. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۳۶۵.    
۱۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۵، ص۳۳۲.    
۱۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۵، ص۲۴۰.    
۲۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۷، ص۲۲۳.    
۲۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۲۷۹.    
۲۲. فرقان/سوره۲۵، آیه۶۷.    
۲۳. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۳۶۵.    
۲۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۵، ص۳۳۲-۳۳۳.    
۲۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۵، ص۲۴۰.    
۲۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۷، ص۲۲۳-۲۲۴.    
۲۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۲۸۰.    
۲۸. فرقان/سوره۲۵، آیه۶۸.    
۲۹. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۳۶۶.    
۳۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۵، ص۳۳۳-۳۳۴.    
۳۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۵، ص۲۴۰-۲۴۱.    
۳۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۷، ص۲۲۴.    
۳۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۲۸۰.    
۳۴. فرقان/سوره۲۵، آیه۷۲.    
۳۵. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۳۶۶.    
۳۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۵، ص۳۳۷-۳۳۸.    
۳۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۵، ص۲۴۴.    
۳۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۷، ص۲۲۹.    
۳۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۲۸۳.    
۴۰. فرقان/سوره۲۵، آیه۷۳.    
۴۱. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۳۶۶.    
۴۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۵، ص۳۳۸.    
۴۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۵، ص۲۴۴.    
۴۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۷، ص۲۳۰.    
۴۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۲۸۴.    
۴۶. فرقان/سوره۲۵، آیه۷۴.    
۴۷. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۳۶۶.    
۴۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۵، ص۳۳۹.    
۴۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۵، ص۲۴۵.    
۵۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۷، ص۲۳۰.    
۵۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۲۸۴.    
۵۲. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه‌، ط-دار الکتب الاسلامیه‌، ج۱۵، ص۱۴۷-۱۶۹.    



شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «عبد»، ج۳، ص۸۶-۹۰.    


رده‌های این صفحه : لغات سوره فرقان | لغات قرآن




جعبه ابزار