• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

عثمان‌ بن‌ مظعون

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: عثمان بن مظعون، امام علی، پیامبر اکرم، صحابه.

پرسش: ‌عثمان بن مظعون از چه ویژگی‌هایی برخوردار بود که امام علی (علیه‌السّلام) به جهت علاقه‌ی شدید به او نام فرزندش را عثمان گذاشت؟

پاسخ اجمالی: عثمان بن مظعون، با کنیه‌ «ابوسائب» از افراد سرشناس سرزمین حجاز بود. بر اساس گزارش‌های تاریخی، او سیزدهمین نفری بود که به پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) ایمان آورد. او فردی بسیار عفیف و باحیا و باتقوا بود. عثمان توفیق حضور در جنگ بدر در رکاب پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) را داشت، اما اولین مهاجری بود که در مدینه بعد از بازگشت از جنگ بدر از دنیا رفت. پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) بعد مرگ عثمان او را غسل داده و کفن کرد و بین دو چشمانش را بوسید و فرمود: او از نیکان ما بود. از آن‌جا که عثمان بن مظعون در میان صحابه‌ رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) شخصیتی کم نظیر بود، امام علی (علیه‌السّلام) به دلیل علاقه‌ای که به ایشان داشت، نام او را بر یکی از پسرانش نهاد.



عثمان بن مظعون بن حبیب بن وهب بن حذافة بن جمح بن عمرو ابن هصیص القرشی الجمحی، با کنیه‌ی «ابوسائب» از افراد سرشناس سرزمین حجاز بود.
مادرش «سخیله دختر عنبس بن وهبان بن وهب»، و نام همسر وی «خوله بنت حکیم بن حارثه» بود که از وی دارای دو فرزند به نام «عبدالرحمن» و «سائب» شد.
البته در برخی گزارش‌ها‌ ام ایمن را مادر عثمان بن مظعون دانسته‌اند؛ از این‌رو ایشان را به منزله‌ی برادر مادری پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) معرفی کرده‌اند؛ چون‌ ام ایمن مربی حضرت بود.
[۴] اصفهانی (مجلسی اول)، محمدتقی، لوامع صاحبقرانی مشهور به شرح فقیه، ج‌۲، ص۲۲۶، قم، مؤسسه اسماعیلیان، چاپ دوم، ۱۴۱۴ ق.

عثمان به شدت سیه‌ چهره و دارای قدی متوسط و ریشی پهن و بزرگ بود. وی برادر زن خلیفه‌ دوم و دایی حفصه بنت عمر بن خطاب، همسر پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) به شمار می‌رود.


بر اساس گزارش‌های تاریخی، او سیزدهمین نفری بود که به پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) ایمان آورد. عثمان برای مسلمان شدن به همراه عبیده بن حارث و عبدالرحمن بن عوف و ابوسلمه بن عبدالاسد و ابوعبیده بن جراح به حضور پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) رفتند و ‌حضرت اسلام را بر ایشان عرضه داشت و همگی با هم و در یک ساعت مسلمان شدند. این موضوع پیش از ورود رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) به خانه ارقم و آشکار ساختن دعوت بود.


وی در اجتماعات قریش حضور یافته؛ آنان را موعظه کرده و به پیروی از پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فرا می‌خواند؛ و از عذاب دوزخشان می‌ترساند.
[۹] موسوی، فخار بن معد، ایمان ابی طالب (الحجة علی الذاهب الی کفر ابی طالب)، ص۲۲۱، محقق، مصحح، بحرالعلوم، محمد، قم، دار سید الشهداء للنشر، چاپ اول، ۱۴۱۰ق.

وی حتی در جاهلیت شراب نمی‌نوشید و می‌گفت من آنچه عقلم را زایل ‌کند نمی‌نوشم.عثمان بن مظعون در هر دو هجرت مسلمانان (هم به حبشه و هم به مدینه) شرکت داشت.


او بعد از بازگشت از هجرت اول، در پناه ولید بن مغیره درآمد؛ و از این‌رو از آزار مشرکان در امان بود، ولی بعد از دیدن مناظر رقت‌بار مسلمانان که به واسطه بی‌پناهی دچار زجر و شکنجه مشرکان بودند، با خود گفت: برای من عیب بزرگی است که به دلیل پناهندگی به یک مرد مشرک، آزادانه هر صبح و شام در کوچه‌های مکه رفت و آمد کنم، اما هم‌کیشان من در راه خدا دچار این همه صدمه و شکنجه باشند! به همین منظور نزد ولید بن مغیره رفت و به او گفت پناه تو به پایان رسید و از این پس من در پناه تو نخواهم بود. ولید علت آن‌ را پرسید. عثمان گفت می‌خواهم مانند دیگر صحابه در پناه خدا باشم.
لذا این دو نفر به نزد قریش در حرم رفتند و عثمان به آنها گفت من پناه ولید را رد نمودم و به پناه خداوند در آمدم. در این لحظه لبید بن ربیعه که شاعر بود، اشعاری سرود تا به آن‌جا رسید که گفت «الا کلّ شی‌ء ما خلا الله باطل». عثمان بن مظعون شعر او را مورد تایید قرار داد، اما وقتی لبید این شعر را «و کلّ نعیم لا محالة زائل» خواند، عثمان به او گفت دروغ گفتی؛ چرا که نعمت بهشت هرگز زایل نشود.
اطرافیان از لبید عذر خواستند و گفتند تو از سخن وی مرنج، که او مردی نادان است و بر دین و ملّت ما نیست. عثمان جواب آنها را داد. یک نفر از میان آنها مشتی بر چشم عثمان زد، چنان‌که یک چشم وی سیاه شد. ولید بن مغیره گفت: ‌ای عثمان، جوار مرا رد کردی و تو را زدند. عثمان گفت: باکی نیست (ای کاش یک چشم دیگر در راه حق چنین تباه می‌شد). ولید خواست بار دیگر عثمان را در پناه خود بگیرد تا کسی او را نیازارد که عثمان قبول نکرد و گفت: برای من در پناه حق بودن بهتر است.
[۱۲] قاضی ابرقوه، رفیع الدین، سیرت رسول الله، ج‌۱، ص۳۵۵– ۳۵۶، تحقیق، مهدوی، اصغر، تهران، خوارزمی، چاپ سوم، ۱۳۷۷ش.



در جریان هجرت به مدینه، وی به همراه برادرانش قدامه و عبدالله و پسرش سائب هجرت کرد و بر عبدالله بن سلمه عجلانی وارد شد و در خانه‌ی حزام بن ودیعه سکونت گزید.


در جریان عقد اخوت نیز پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) میان عثمان بن مظعون و ابوالهیثم بن تیهان عقد برادری بست.


سعد ابی‌ وقاص می‌گوید: عثمان بن مظعون در میان اصحاب، به عبادت و تهجد شناخته شده بود.
گزارش شده است که او فردی بسیار عفیف بود و در همین راستا روزی به پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) عرضه داشت که شرم می‌کنم و خوش ندارم که همسرم مرا برهنه یا عورت مرا ببیند. پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فرمود: خداوند همسرت را برای تو لباس و عیب پوش قرار داده است و تو را برای او! عثمان گفت: با این وجود بر من دشوار است. پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) نیز فرمود: عثمان بن مظعون مردی پر آزرم و سخت پارسا است.


عثمان توفیق حضور در جنگ بدر را در رکاب پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) را داشت، اما اولین مهاجری بود که در مدینه بعد از بازگشت از جنگ بدر از دنیا رفت.


گفته‌اند وفات ایشان در سال دوم و یا سوم قمری، ۲۲ و یا ۳۰ ماه بعد از هجرت بود. او اولین نفری بود که در قبرستان بقیع دفن شد.
پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) بعد مرگ عثمان او را غسل داده و کفن کرد و بین دو چشمانش را بوسید.(در برخی از نقل‌ها آمده است، رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) صورت او را بوسید.) و بعد از دفنش فرمود: او از نیکان ما بود که درگذشت. بعدها هنگامی که ابراهیم فرزند پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) از دنیا رفت حضرتشان فرمود: او به نزد یکی از درگذشتگان نیکوکارمان عثمان بن مظعون رفت.و همین سخن را هنگام مرگ دخترشان زینب نیز تکرار فرمود.
ابابصیر از امام باقر (علیه‌السّلام) و امام صادق‌ (علیه‌السّلام) نقل می‌کند که چنین سخنی را پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) هنگام وفات دختر دیگرشان رقیه نیز بر زبان آورد.
علامه مجلسی به نقل از سمهودی می‌گوید: ظاهراً تمام دختران پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در بقیع و کنار قبر عثمان‌ دفن شده‌اند؛ زیرا آن‌ حضرت وقتی سنگ بر قبر عثمان گذاشت، فرمود: با این سنگ، قبر برادرم را مشخص می‌کنم و هر یک از فرزندانم که از دنیا رفتند را همین‌جا دفن خواهم کرد.


پیامبر زمانی طولانی بر عثمان بن مظعون گریه کرد. سپس فرمود: خوشا به حالت، دنیا تو را آلوده نکرد، و تو نیز به دنیا آلوده نشدی.
امام علی (علیه‌السّلام) می‌فرماید: رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) بعد از آن‌که عثمان را به خاک سپرد بر خاک قبرش آب پاشید و پارچه‌ای بر روی قبرش پهن کرد. و او اولین کسی بود بر روی خاکش پارچه پهن کردند.پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) بعدها نیز به زیارت قبر وی می‌رفت.
‌ام العلاء می‌گوید: در خواب دیدم در کنار عثمان بن مظعون چشمه‌ای جاری است. خوابم را برای پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) بازگو کردم و حضرتشان فرمود: آری! آن چشمه، اعمال او است.


از آن‌جا که عثمان بن مظعون در میان صحابه‌ رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) شخصیتی کم نظیر بود، امام علی (علیه‌السّلام) به دلیل علاقه‌ای که به ایشان داشت، نام او را بر یکی از پسرانش نهاد. راوی می‌گوید: خدمت علی (علیه‌السّلام) نشسته بودیم، فرزندش عثمان را صدا زد، بعد فرمود: او را به نام برادرم عثمان بن مظعون نام‌گذاری کردم‌.


هم‌چنین امام علی (علیه‌السّلام) در خطبه‌ای با تعبیر «کَانَ لِی فِیمَا مَضَی اَخٌ‌ فِی‌ اللَّه‌» فردی را توصیف فرمود و از او به عنوان برادر خود یاد کرد و ویژگی‌های مثبت فراوانی را برای او برمی‌شمرد، که برخی منابع گفتند مراد حضرت از این برادر، عثمان بن مظعون است.


۱. ابن عبدالبر، یوسف بن عبدالله‌، الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، ج۳، ص۱۰۵۳، تحقیق، البجاوی، علی‌محمد، بیروت، دار الجیل، چاپ اول، ۱۴۱۲ق.    
۲. ابن سعد، محمد بن سعد‌، الطبقات الکبری، ج۳، ص۳۰۰، تحقیق، عطا، محمد عبدالقادر، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، ۱۴۱۰ق.    
۳. بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۱، ص۲۱۲، تحقیق، زکار، سهیل، زرکلی، ریاض، بیروت، دار الفکر، چاپ اول، ۱۴۱۷ق.    
۴. اصفهانی (مجلسی اول)، محمدتقی، لوامع صاحبقرانی مشهور به شرح فقیه، ج‌۲، ص۲۲۶، قم، مؤسسه اسماعیلیان، چاپ دوم، ۱۴۱۴ ق.
۵. ابن سعد، محمد بن سعد‌، الطبقات الکبری، ج‌۳، ص۳۰۵، تحقیق، عطا، محمد عبدالقادر، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، ۱۴۱۰ق.    
۶. بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۱، ص۲۱۲، تحقیق، زکار، سهیل، زرکلی، ریاض، بیروت، دار الفکر، چاپ اول، ۱۴۱۷ق.    
۷. ابن عبدالبر، یوسف بن عبدالله‌، الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، ج۳، ص۱۰۵۳، تحقیق، البجاوی، علی‌محمد، بیروت، دار الجیل، چاپ اول، ۱۴۱۲ق.    
۸. ابن سعد، محمد بن سعد‌، الطبقات الکبری، ج‌۳، ص۳۰۱، تحقیق، عطا، محمد عبدالقادر، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، ۱۴۱۰ق.    
۹. موسوی، فخار بن معد، ایمان ابی طالب (الحجة علی الذاهب الی کفر ابی طالب)، ص۲۲۱، محقق، مصحح، بحرالعلوم، محمد، قم، دار سید الشهداء للنشر، چاپ اول، ۱۴۱۰ق.
۱۰. ابن عبدالبر، یوسف بن عبدالله‌، الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، ج۳، ص۱۰۵۴، تحقیق، البجاوی، علی‌محمد، بیروت، دار الجیل، چاپ اول، ۱۴۱۲ق.    
۱۱. ابن عبدالبر، یوسف بن عبدالله‌، الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، ج۳، ص۱۰۵۳، تحقیق، البجاوی، علی‌محمد، بیروت، دار الجیل، چاپ اول، ۱۴۱۲ق.    
۱۲. قاضی ابرقوه، رفیع الدین، سیرت رسول الله، ج‌۱، ص۳۵۵– ۳۵۶، تحقیق، مهدوی، اصغر، تهران، خوارزمی، چاپ سوم، ۱۳۷۷ش.
۱۳. ابن سعد، محمد بن سعد‌، الطبقات الکبری، ج‌۳، ص۳۰۲ – ۳۰۳، تحقیق، عطا، محمد عبدالقادر، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، ۱۴۱۰ق.    
۱۴. «عقد اخوت، بیانگر فضیلت امام علی (علیه‌السّلام)»، ۶۸۹۱۶.    
۱۵. «صیغه عقد اخوت و برادری»، ۱۱۱۲۶.    
۱۶. «وجود عقد اخوت در ادیان دیگر»، ۶۵۱۳۸.    
۱۷. ابن سعد، محمد بن سعد‌، الطبقات الکبری، ج‌۳، ص۳۰۳، تحقیق، عطا، محمد عبدالقادر، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، ۱۴۱۰ق.    
۱۸. ابن عبدالبر، یوسف بن عبدالله‌، الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، ج‌۳، ص۱۰۵۴، تحقیق، البجاوی، علی‌محمد، بیروت، دار الجیل، چاپ اول، ۱۴۱۲ق.    
۱۹. ابن سعد، محمد بن سعد‌، الطبقات الکبری، ج‌۳، ص۳۰۱، تحقیق، عطا، محمد عبدالقادر، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، ۱۴۱۰ق.    
۲۰. ابن سعد، محمد بن سعد‌، الطبقات الکبری، ج‌۳، ص۳۰۳، تحقیق، عطا، محمد عبدالقادر، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، ۱۴۱۰ق.    
۲۱. ابن سعد، محمد بن سعد‌، الطبقات الکبری، ج‌۳، ص۳۰۳، تحقیق، عطا، محمد عبدالقادر، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، ۱۴۱۰ق.    
۲۲. ابن سعد، محمد بن سعد‌، الطبقات الکبری، ج‌۳، ص۳۰۴، تحقیق، عطا، محمد عبد القادر، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، ۱۴۱۰ق.    
۲۳. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج۳، ص۱۶۱، محقق، مصحح، غفاری، علی‌اکبر، آخوندی، محمد، تهران، دار الکتب الاسلامیة، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ ق.    
۲۴. ابن عبدالبر، یوسف بن عبدالله‌، الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، ج‌۳، ص۱۰۵۳، تحقیق، البجاوی، علی‌محمد، بیروت، دار الجیل، چاپ اول، ۱۴۱۲ق.    
۲۵. ابن عبدالبر، یوسف بن عبدالله‌، الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، ج‌۳، ص۱۰۵۴، تحقیق، البجاوی، علی‌محمد، بیروت، دار الجیل، چاپ اول، ۱۴۱۲ق.    
۲۶. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج‌۳، ص۲۴۱، محقق، مصحح، غفاری، علی‌اکبر، آخوندی، محمد، تهران، دار الکتب الاسلامیة، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ ق.    
۲۷. مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج‌۴۸، ص۲۹۷، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۳ ق.    
۲۸. مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج‌۸۲، ص۹۱، مؤسسة الوفاء، ۱۴۰۳ ه.ق.    
۲۹. مغربی، نعمان بن محمد، دعائم الاسلام و ذکر الحلال و الحرام و القضایا و الاحکام، ج۱، ص۲۳۸، محقق، مصحح، فیضی، آصف، ‌ قم، مؤسسة آل البیت (علیه‌السّلام)، چاپ دوم، ۱۳۸۵ق.    
۳۰. ابن عبدالبر، یوسف بن عبدالله‌، الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، ج‌۳، ص۱۰۵۴، تحقیق، البجاوی، علی‌محمد، بیروت، دار الجیل، چاپ اول، ۱۴۱۲ق.    
۳۱. ابن سعد، محمد بن سعد‌، الطبقات الکبری، ج‌۳، ص۳۰۴، تحقیق، عطا، محمد عبد القادر، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، ۱۴۱۰ق.    
۳۲. مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج‌۳۱، ص۳۰۷، المحقق:الشیخ عبدالزهراء العلوی، دار الرضا، موسسه الوفاء.    
۳۳. مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج‌۴۵، ص۳۷- ۳۸، مؤسسة الوفاء، ۱۴۰۳ه.ق.    
۳۴. سید رضی، محمد، نهج البلاغة، ص۵۲۶، خطبه۲۸۹، محقق، صبحی صالح، قم، هجرت، ۱۴۱۴ ق.    
۳۵. مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج‌۶۶، ص۲۹۶، مؤسسة الوفاء، ۱۴۰۳ ه.ق.    



سایت اسلام کوئست، برگرفته از مقاله" عثمان بن مظعون"، تاریخ بازیابی ۱۳۹۹/۰۷/۱۲.    






جعبه ابزار