عمرو بن قرظة بن کعب انصاری
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
عمرو بن قَرَضة بن کعب انصاری از
یاران امام حسین علیه السلام و از
شهیدان کربلا است.
برخی منابع نام او را عمیر
و برخی عمر
گفتهاند.
قرضة بن کعب انصاری خزرجی از
صحابه رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم بود که در جنگهای
احد و دیگر جنگهای پس از آن شرکت داشت.
شیخ طوسی او را در شمار
صحابه امیرمؤمنان علیه السلام و
امام حسین علیه السلام آورده است. برخی نیز برآنند که وی در جنگهای
امیرمؤمنان شرکت داشت و علی علیه السلام او را به
حکومت فارس گماشت.
او در روز ششم
محرم الحرام به امام حسین علیه السلام پیوست
و در شمار یاران آن حضرت قرار گرفت، عمرو حامل پیام امام علیه السلام به
ابن سعد، مبنی بر ملاقات با وی، در مکانی بین دو لشکر بود.
طبری نوشته است که عمرو بن قرظه، روز
عاشورا به میدان رفت و این رجز را خواند:
قَدْ عَلِمَتْ کتیبَةُ الانْصاری • انّی سَاحْمی حَوْزَةَ الذَّماری
ضَرْبَ غُلامٍ غَیرَ نَکسٍ شاری • دُونَ حُسَینٍ مُهْجَتی وَداری
سپاه
انصار باور دارند که من از شرف و ناموسم حمایت میکنم،ضربهام ضربه جوانی است که ضعیف و ناتوان نیست. خانه و جانم فدای
حسین علیه السلام باد.
او نسبت به امام حسین علیه السلام علاقه بسیار داشت و -روز
عاشورا- پروانهوار دور امام میچرخید و تیرها و شمشیرها را به جان میخرید و تا زنده بود دشمن نتوانست صدمهای بر آن حضرت وارد کند.
وی در روز عاشورا شجاعانه جنگید و شمار زیادی از نیروهای دشمن را به هلاکت رساند و پس از برداشتن جراحات فراوان، رو به امام حسین علیه السلام کرد و گفت: ای فرزند
رسول خدا، آیا شرط جانبازی را به جای آوردم؟ امام فرمود: آری تو در پیش روی من، در
بهشت خواهی بود؛
سلام مرا به جدّم رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم برسان و بگو که من هم از پی تو خواهم آمد. عمرو سپس آن قدر جنگید تا به فیض
شهادت نایل آمد.
پس از شهادت او، برادرش، علی، که در زمره سپاهیان
ابن سعد بود فریاد زد ای حسین! ...، برادر مرا
گمراه کردی و فریفتی و سرانجام به کشتن دادی! امام فرمود: خدا برادرت را گمراه نکرد بلکه
هدایت نمود و تو را گمراه کرد. علی گفت: خدا مرا بکشد اگر تو را نکشم. سپس به امام حمله کرد که
نافع بن هلال حملهاش را دفع نمود و او را نقش بر زمین ساخت.
در
زیارت ناحیه مقدسه درباره عمرو بن قرظه آمده است:السَّلامُ عَلی عمرو بنِ قَرظَةِ الانْصاری
جمعی از نویسندگان، پژوهشی پیرامون شهدای کربلا، ص۲۸۸-۲۸۹.