عَجَّلَ (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
عَجَّلَ:
(لَعَجَّلَ لَهُمُ الْعَذابَ) عَجَّلَ: از مصدر «تعجيل» به معنى «شتاب كردن و پيشى گرفتن» است.
برنامه تربيتى خداوند نسبت به بندگان چنين است كه تا آخرين مرحله به آنها فرصت مىدهد و هرگز مانند جبّاران روزگار فورا اقدام به مجازات نمىكند و عجله از خود نشان نمىدهد، بلكه رحمت واسعه او هميشه ايجاب مىكند كه حداكثر فرصت را به گناهكاران بدهد و آيه مىگويد:
«اگر (خدا) مىخواست آنها (كافران) را به اعمالشان مجازات كند هرچه زودتر عذاب را بر آنها مىفرستاد...»
غفران خداوند ايجاب مىكند كه توبهكاران را بيامرزد و رحمت او اقتضا مىكند كه در عذاب غير آنها تعجيل نكند شايد به صفوف توبهكاران بپيوندند، ولى عدالت او هم اقتضا مىكند وقتى طغيان و سركشى به آخرين درجه رسيد حسابشان را صاف كند و اصولا بقاى چنين افراد فاسد و مفسد كه اميدى به اصلاحشان نيست از نظر حكمت آفرينش معنى ندارد، بايد نابود شوند و زمين از لوث وجودشان پاک گردد.
به موردی از کاربرد
عَجَّلَ در
قرآن، اشاره میشود:
(وَ رَبُّکَ الْغَفورُ ذو الرَّحْمَةِ لَوْ يؤَاخِذُهُم بِما كَسَبوا لَعَجَّلَ لَهُمُ الْعَذابَ بَل لَّهُم مَّوْعِدٌ لَّن يَجِدوا مِن دُونِهِ مَوْئِلًا) (و پروردگارت، آمرزنده و داراى رحمت است؛ اگر مىخواست آنان را به خاطر اعمالشان مجازات كند، عذاب را هرچه زودتر براى آنها مىفرستاد؛ ولى براى آنان موعدى است كه هرگز از آن راه فرارى نخواهند داشت.)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید: اين آيات در مقام تهديد كفار است، كفارى كه فساد اعمالشان به حدى رسيده كه ديگر اميد صلاح از ايشان منتفى شده است و اين قسم فساد مقتضى نزول عذاب فورى و بدون مهلت است، چون ديگر فائدهاى غير از فساد در باقى ماندنشان نيست، ليكن خداى تعالى در عذابشان تعجيل نكرده هر چند كه قضاى حتمى به عذابشان رانده است. چيزى كه هست آن عذاب را براى مدتى معين كه به علم خود تعيين نموده تاخير انداخته است و به همين مناسبت بود كه آيه تهديد را كه متضمن صريح قضاى در عذاب است با جمله
(وَ رَبُّکَ الْغَفورُ ذو الرَّحْمَةِ) افتتاح نموده تا به وسيله آن دو وصفى كه در آن است عذاب معجل را تعديل نمايد و اصل عذاب را مسلم كند تا حق گناهان مقتضى عذاب رعايت شده باشد و حق رحمت و مغفرت خدا را هم رعايت كرده باشد و به آن خاطر عذاب را تاخير اندازد.
•
شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «عَجَّلَ»، ج۳، ص۱۰۷.