• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

فرعون (مفردات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف




فِرْعَوْن (به کسر فاء و سکون راء و واو و فتح عین) از واژگان قرآن کریم به معنای لقب پادشاهان مصر و در لغت قِبْط به معنى تمساح است. این لفظ در داستان‌هاى بنى اسرائيل و موسى (عليه‌السّلام) به چشم می‌خورد و هفتاد و چهار بار در قرآن مجيد آمده است.



فِرْعَوْن: لفظ عجمى و لقب پادشاهان مصر و به قول اقرب الموارد در لغت قبط به معنى تمساح است.
[۴] شرتونی، سعید، اقرب الموارد، ذیل واژه «فرعون».

از آن در عرب فعل آورده و گفته‌اند: «تَفَرْعَنَ‌ فلان» يعنى: كار فرعون كرد، كه تكبّر و تجاوز بود.


این لفظ در داستان‌هاى بنى اسرائيل و موسى (عليه‌السّلام) به چشم می‌خورد.
گويند: فرعونی كه بنى اسرائيل را تعذيب می‌كرد و پسرانشان را می‌كشت رامسس يا رعمسيس دوم و فرعونی كه موسى و هارون (عليهماالسّلام) براى هدايت او مبعوث شدند پسر او منفتاح بود كه با لشكريانش در بحر احمر غرق گرديد.
هاكس در قاموس خود رامسس دوم را فرعون تسخير ناميده، كه موسى در زمان او تولد يافت و پسر او را فرعون خروج گفته، نامش منفثلى و پسر رامسس بود، كه موسى و هارون معجزات را پيش او آوردند و با لشكريانش در بحر قلزم هلاك شد.
[۸] هاکس، جیمز، قاموس کتاب مقدس، ذیل واژه «فرعون».

ولى از آيه‌ (أَ لَمْ نُرَبِّكَ فِينا وَلِيداً) كه فرعون به موسى گفت، به نظر می‌آيد كه هر دو فرعون يكى بوده و گرنه نمی‌گفت: «آيا ما تو را در ميان خود پرورش نداديم؟»، ولى گويند وقت تربيت موسى منفثلى بزرگسال و در خانه پدرش بود، لذا پس از رسيدن به پادشاهى به موسى چنين گفت. و اللّه العالم.

۲.۱ - اقوال قرآنی درباره فرعون

قرآن درباره آن بدبخت فرموده:
۱- ادعاى الوهيّت می‌كرد: (فَقالَ أَنَا رَبُّكُمُ الْأَعْلى‌) «من پروردگار والاى شما هستم» به حضرت موسى گفت‌: (لَئِنِ اتَّخَذْتَ إِلهَاً غَيْرِي لَأَجْعَلَنَّكَ مِنَ الْمَسْجُونِينَ‌) (اگر معبودى غير از من برگزينى، مسلماً تو را از زندانيان قرار خواهم داد!).
در عين حال بت‌پرست بود ولى خود را بالاترين خدايان می‌دانست. چنانكه درباره تشويق به چاره‌جوئى درباره موسى به او می‌گفتند: (أَ تَذَرُ مُوسى‌ وَ قَوْمَهُ لِيُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ وَ يَذَرَكَ وَ آلِهَتَكَ ...) (آيا موسى و قومش را رها مى‌كنى كه در زمين فساد كنند، و تو و خدايانت را رها سازد؟!). به نظر می‌آيد چنانكه گفتيم خود را يكى از خدايان و والاترين آنها می‌دانست.
۲- موسى (عليه‌السّلام) در خانه او تربيت شد و چون او را از آب گرفتند زن فرعون در دفاع از قتل موسى سخت پا فشارى كرد تا وى در عدم قتل موسى تحت تأثير زنش قرار گرفت و او را نكشت و بر فرزندى خويش انتخاب كرد. جريان مفصّل آن در اول سوره قصص مذكور است.
۳- بنى اسرائيل را تعذيب می‌كرد، پسران آنها را می‌كشت و دخترانشان را براى خدمتكارى زنده می‌گذاشت، چنانكه جمله‌ (يُقَتِّلُونَ أَبْناءَكُمْ وَ يَسْتَحْيُونَ نِساءَكُمْ‌) (پسرانتان را مى‌كشتند، و زنانتان را براى خدمت كارى زنده مى‌گذاشتند) و نظير آن بارها در قرآن مجيد آمده است. اين عمل يك نمونه كامل از ذلت و بدبختى بنى اسرائيل و نمونه كامل از ستم يك ستمگر است. گويند كاهنان به وى خبر داده بودند كه در بنى اسرائيل پسرى به‌وجود خواهد آمد كه خطر حتمى براى تو است به‌خاطر جلوگيرى از تولّد او نوزادان پسر را می‌كشت. شايد هم نمی‌خواست بنى اسرائيل به‌وسيله جوانان تازه به‌دوران رسيده نيرومند شوند.
به عقيده او و قومش بنى اسرائيل در اثر غير بومى بودن، بردگان و خدمتگزاران آنهايند چنانكه در امتناع از ايمان به موسى و هارون می‌گفتند: «آيا به دو فرد مثل خود ايمان آوريم حال آنكه قومشان خدمتكاران مااند»، (فَقالُوا أَ نُؤْمِنُ لِبَشَرَيْنِ مِثْلِنا وَ قَوْمُهُما لَنا عابِدُونَ‌).
۴- معجزات موسى را دانسته تكذيب كرد؛ از دستور خدا سرپيچى نمود و چون موسى با قوم خود از مصر بيرون رفتند با لشكريان خويش آنها را تعقيب كرد، به شكافى كه با معجزه موسى در دريا بوجود آمده بود با لشكريانش وارد شد، آب به هم برآمد، همگى غرق شدند، موقع غرق گفت به خدا ايمان آوردم ولى پذيرفته نشد جسدش را از آب گرفتند تا براى آيندگان عبرتى باشد. سوره يونس از آيه ۷۵ تا (فَالْيَوْمَ نُنَجِّيكَ بِبَدَنِكَ لِتَكُونَ لِمَنْ خَلْفَكَ آيَةً ....) (ولى امروز، بدنت را از آب نجات مى‌دهيم، تا عبرتى براى آيندگان باشى).
۵- آقاى صدر بلاغى در فرهنگ قصص قرآن از معجم القرآن عبدالرؤف مصرى نقل می‌كند، بدن منفتاح (فرعون خروج) با بدن‌هاى ديگر در قبر امنتحب دوم در أقصر (سرزمين مصر) كشف شده و اكنون در موزه مصر موجود است و وضع قبرش نشان می‌دهد كه مرگ او ناگهانى بوده و مجال كافى براى تهيه مقبره خاص و متناسب با مقامش در دست نبوده است.
[۲۱] بلاغی، صدر، فرهنگ قصص قرآن.
[۲۲] مصرى، عبدالرئوف، معجم القرآن.



اين لفظ هفتاد و چهار بار در قرآن مجيد آمده است.


۱. قرشی بنابی، علی اکبر، قاموس قرآن، ج۵، ص۱۶۳.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۶۳۲.    
۳. طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۴، ص۳۷۵.    
۴. شرتونی، سعید، اقرب الموارد، ذیل واژه «فرعون».
۵. طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۴، ص۳۷۵.    
۶. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۶۳۲.    
۷. رشید رضا، محمد، تفسیر المنار، ج۹، ص۷۰.    
۸. هاکس، جیمز، قاموس کتاب مقدس، ذیل واژه «فرعون».
۹. شعراء/سوره۲۶، آیه۱۸.    
۱۰. نازعات/سوره۷۹، آیه۲۴.    
۱۱. شعراء/سوره۲۶، آیه۲۹.    
۱۲. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۳۶۸.    
۱۳. اعراف/سوره۷، آیه۱۲۷.    
۱۴. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۱۶۵.    
۱۵. اعراف/سوره۷، آیه۱۴۱.    
۱۶. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۱۶۷.    
۱۷. مؤمنون/سوره۲۳، آیه۴۷.    
۱۸. یونس/سوره۱۰، آیه۷۵.    
۱۹. یونس/سوره۱۰، آیه۹۲.    
۲۰. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۱۹.    
۲۱. بلاغی، صدر، فرهنگ قصص قرآن.
۲۲. مصرى، عبدالرئوف، معجم القرآن.



قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله "فرعون"، ج۵، ص۱۶۳-۱۶۵.    






جعبه ابزار