• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

فریدالدین‌ عطار نیشابوری‌

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



فریدالدین محمد عطار نیشابوری، شاعر و عارف معروف ایرانی قرن ششم و هفتم هجری قمری است که در حوالی نیشابور متولد شد. او شغل پدر خود، عطاری (داروفروشی) را ادامه داد تا این‌که بنا بر حادثه‌ای به عرفان جذب شد. وی پس از سفر به مناطق مختلف، در نهایت به نیشابور بازگشت و در همان‌جا از دنیا رفت. از عطار آثار بسیاری بر جای مانده که عموم آن‌ها به نظم می‌باشد.



فریدالدین محمد بن ابوبکر، معروف به عطار نیشابوری، شاعر و عارف معروف ایرانی قرن ششم و هفتم هجری است.

۱.۱ - تولد

در سال ۵۴۰
[۱] محمود بن عثمان، مفتاح الهدایة و مصباح العنایة، محقق، مصحح، مظفریان، منوچهر، ص۲۸۴، تهران، فرهنگستان زبان و ادب فارسی، چاپ اول، چاپ ۱۳۸۰ش.
[۲] عطار نیشابوری، فریدالدین، دیوان عطار، محقق، مصحح، تفضلی، تقی، ص۲۶، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۸۴ش.
و بنا بر برخی نقل‌ها ۵۳۷
[۳] نفیسی، سعید، زندگی‌نامه عطار، ص۳۰، تهران، اقبال، چاپ دوم، ۱۳۸۴ش.
هجری در حوالی شهر نیشابور
[۴] شیروانی، زین العابدین، ریاض السیاحة، ج۱، ص۳۹۳، تهران، انتشارات سعدی، چاپ اول، ۱۳۶۱ش.
متولد شد.

۱.۲ - شغل پدر

پدر او عطار (داروفروش) بود.
[۵] دهخدا، علی‌اکبر، لغت‌نامه دهخدا، بخش اعلام، کلمه «عطار»، مؤسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران، چاپ دوم، ۱۳۷۷ش.


۱.۳ - روی آوردن به عرفان

فریدالدین نیز ابتدا به شغل پدر مشغول شد،
[۶] محمود بن عثمان، مفتاح الهدایة و مصباح العنایة، محقق، مصحح، مظفریان، منوچهر، ص۲۸۴، تهران، فرهنگستان زبان و ادب فارسی، چاپ اول، چاپ ۱۳۸۰ش.
اما پس از مدتی، به عرفان روی آورد و راه تازه‌ای را در زندگی خود برگزید.

۱.۳.۱ - نقل ماجرا

در علت این تغییر، داستان معروفی نقل شده است:
«روزی عطار در دکان خود مشغول معامله بود، درویشی به آن‌جا رسید و چندبار "شی‌ء لله" گفت. وی به درویش توجهی نکرد، درویش گفت: ‌ای خواجه! تو چگونه خواهی مرد؟ عطار گفت: همان‌گونه که تو خواهی مرد. درویش: تو همچون من می‌توانی بمیری؟ عطار: بلی. درویش کاسه‌ای چوبین داشت بر سر نهاد و گفت: الله، و جان داد. عطار متغیر شد و مسیر زندگی خود را تغییر داده، به عرفان روی آورد».
[۷] جامی، عبدالرحمن، نفحات الانس، محقق، مصحح، ولیام ناسولیس، مولوی غلام عیسی، مولوی عبدالحمید، ص۶۹۸، کلکته، مطبعه لیسی، ۱۸۵۸م.


۱.۴ - سفرها

عطار پس از این تحول، برای کسب علم و معنا، به هند، عراق، شام و مصر مسافرت کرد. به مکه رفته و حج به جا آورد و سپس به شهر خود نیشابور بازگشت و در آن‌جا ماندگار شد.
[۸] حسینی تهرانی سید محمدحسین، توحید علمی و عینی، ص۲۸۴، مشهد، علامه طباطبایی، چاپ دوم، ۱۴۱۷ق.

عطار مرید شیخ مجدالدین بغدادی بوده است.
[۹] جامی، عبدالرحمن، نفحات الانس، محقق، مصحح، ولیام ناسولیس، مولوی غلام عیسی، مولوی عبدالحمید، ص۶۹۷، کلکته، مطبعه لیسی، ۱۸۵۸م.


۱.۵ - فصیح‌ترین شعرا

عطار، مانند بسیاری از عارفان، قدرت شاعری بالایی داشت؛ او هم‌چنین سرمایه بزرگی از ادب و شعر اندوخته بود؛ به همین جهت عموم اندیشه‌های عرفانی خود را به نظم درآورد.
[۱۰] محمود بن عثمان، مفتاح الهدایة و مصباح العنایة، محقق، مصحح، مظفریان، منوچهر، ص۲۸۴، تهران، فرهنگستان زبان و ادب فارسی، چاپ اول، چاپ ۱۳۸۰ش.

البته شعر، مقصود اصلی عطار نبود و حتی می‌توان گفت؛ عطار به شعر و شاعری اعتنا نداشت و این‌که او را شاعر بشمارند، مورد پسندش نبود. او خود را بیشتر مرد حال می‌دانست و فقط به معنا توجه دارد و نه به شعر:

شاعرم مشمر که من راضی نیم ••• مرد حالم شاعر ماضی نیم
عیب از شعر است و این اشعار نیست ••• شعر را در چشم من مقدار نیست
تو مخوان شعرش اگر خواننده‌ای ••• ره به معنی بر اگر داننده‌ای
[۱۱] عطار نیشابوری، فریدالدین، مصیبت‌نامه، ص۴۵۰، تهران، کتاب‌خانه مرکزی، ۱۳۵۴ق.

با این حال، باید به حق و انصاف عطار را از فصیح‌ترین شعرای زبان فارسی دانست.

۱.۶ - اثرگذاری بر بزرگان زمان

عطار نقش و تأثیر بسیاری بر بزرگان زمان خود و پس از خود داشته است. مولانا از بزرگ‌ترین و مهم‌ترین شاعران و عارفان، علاقه‌مند به عطار بود و حتی برخی از اشعار عطار را نیز در کتاب مثنوی خود شرح داده است.
[۱۲] محمد بلخی (مولوی)، مولانا جلال‌الدین، مثنوی معنوی، محقق، مصحح، سبحانی، توفیق، ص۶۷، تهران، وزارت ارشاد اسلامی، ۱۳۷۳ش.
هم‌چنین شعری منسوب به مولانا در وصف عطار نقل شده:
هفت شهر عشق را عطار گشت ••• ما هنوز اندر خم یک کوچه‌ایم
[۱۳] همایی، جلال‌الدین، مولوی‌نامه، مولوی چه می‌گوید، ج۱، ص۱۷۳، تهران، هما، چاپ دهم، ۱۳۸۵ش.
[۱۴] مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، بخش عرفان، ص۵۸، تهران، صدرا، چاپ هشتم، ۱۳۷۷ش.


و در جای دیگر منسوب به ایشان است:
عطار روح بود و سنایی دو چشم او ••• ما از پی سنایی و عطار آمدیم
[۱۵] شیروانی، زین العابدین، بستان السیاحه، ص۵۷۶، تهران، چاپ خانه احمدی، چاپ اول، ۱۳۱۵ش.

شیخ محمود شبستری از عرفای زمان خود در آغاز «گلشن راز» می‌گوید:
مرا از شاعری خود عار ناید ••• که در صد قرن چون عطار ناید
اگر چه زین نمط صد عالم اسرار ••• بود یک شمه از دکان عطار
[۱۶] شبستری، محمود، گلشن راز، محقق، مصحح، حماصیان، محمد، ص۱۵، خدمات فرهنگی کرمان، ۱۳۸۲ش.


۱.۷ - وفات

سرانجام عطار در سال ۶۲۷ هجری درگذشت.
[۱۷] حسینی تهرانی سید محمدحسین، توحید علمی و عینی، ص۳۸، مشهد، علامه طباطبایی، چاپ دوم، ۱۴۱۷ق.



عطار چندین کتاب نظم و نثر تألیف کرده است:

۲.۱ - تذکرة الاولیاء

این کتاب شامل حکایت‌ها و گفتارهایی از اولیای الهی است. آغاز این اولیا، امام جعفر صادق (علیه‌السلام) است که عطار از آن حضرت، سخنان و کرامات بسیاری گفته است.
[۱۸] عطار نیشابوری، فریدالدین، تذکرة الاولیاء، محقق، مصحح، نیکلسون، رینولد آلین، ج۱، ص۹ - ۱۵، لیدن، مطبعه لیدن، ۱۹۰۵م.
افزون بر این، از افرادی مانند ابوحنیفه،
[۱۹] عطار نیشابوری، فریدالدین، تذکرة الاولیاء، محقق، مصحح، نیکلسون، رینولد آلین، ج۱، ص۲۰۲، لیدن، مطبعه لیدن، ۱۹۰۵م.
شافعی
[۲۰] عطار نیشابوری، فریدالدین، تذکرة الاولیاء، محقق، مصحح، نیکلسون، رینولد آلین، ج۱، ص۲۰۹، لیدن، مطبعه لیدن، ۱۹۰۵م.
و احمد بن حنبل
[۲۱] عطار نیشابوری، فریدالدین، تذکرة الاولیاء، محقق، مصحح، نیکلسون، رینولد آلین، ج۱، ص۲۱۴، لیدن، مطبعه لیدن، ۱۹۰۵م.
نیز سخن گفته است. جالب این‌جاست که این کتاب با ذکر مختصری از امام باقر (علیه‌السلام) به اتمام می‌رسد.
[۲۲] عطار نیشابوری، فریدالدین، تذکرة الاولیاء، محقق، مصحح، نیکلسون، رینولد آلین، ج۲، ص۳۳۹، لیدن، مطبعه لیدن، ۱۹۰۵م.


۲.۱.۱ - علل نگارش

عطار، در ذکر سبب نگارش این کتاب، علت‌های مختلفی را ذکر می‌کند:
«مرا در جمع کردن این کتاب چند چیز باعث بود: اول باعث، رغبت برادران دین، که التماس می‌کردند. دیگر باعث، آن بود تا از من یادگاری ماند تا هر که برخواند از آن‌جا گشایشی یابد، مرا به دعای خیر یاد دارد.... دیگر باعث، آن بود که بعد از قرآن و احادیث بهترین سخن‌ها، سخن ایشان (اولیاء) دیدم و جمله سخن ایشان شرح قرآن و احادیث دیدم. خود را بدین شغل درافگندم تا اگر از ایشان نیستم، باری خود را با ایشان تشبه کرده باشم».
[۲۳] عطار نیشابوری، فریدالدین، تذکرة الاولیاء، محقق، مصحح، نیکلسون، رینولد آلین، ج۱، ص۳ ـ ۶، لیدن، مطبعه لیدن، ۱۹۰۵م.


۲.۲ - منطق الطیر

این کتاب را «مقامات طیور» نیز خوانده‌اند.
[۲۴] عطار نیشابوری، فریدالدین، منطق الطیر، ص۳۸۱، مصر، الهیئة المصریة العامة للکتاب، چاپ چهارم، ۲۰۰۶م.

موضوع منطق الطیر، بحث و گفت وگوی پرندگان از یک پرنده داستانی به نام سیمرغ است. منظور از پرندگان، سالکان راه حق و مراد از سیمرغ، وجود حق تعالی می‌باشد که عطار در این منظومه، با نیروی تخیل خود و به کار بردن رمزهای عرفانی، به زیباترین وجه، سخن می‌گوید.

۲.۲.۱ - هفت وادی عرفان

عطار در این کتاب، هفت وادی عرفان را نیز نقل می‌کند که چنین ترتیب داده شده:
۱. وادی طلب؛
۲. عشق؛
۳. معرفت؛
۴. استغنا؛
۵. توحید؛
۶. حیرت؛
۷. فنا.
[۲۵] همایی، جلال الدین، مولوی‌نامه، مولوی چه می‌گوید، ج۱، ص۱۷۳، تهران، هما، چاپ دهم، ۱۳۸۵ش.



به علاوه، آثار دیگری از عطار وجود دارد که قابل استفاده برای عوام و خواص است. برخی از این آثار عبارت‌اند از:
۱. مصیبت‌نامه؛
۲. الهی‌نامه؛
۳. اسرارنامه؛
۴. مختارنامه؛
۵. خسرونامه؛
۶. دیوان غزلیات و قصاید؛
۷. جواهرنامه؛
۸. شرح القلب.
[۲۶] عطار نیشابوری، فریدالدین، دیوان عطار، محقق، مصحح، تفضلی، تقی، ص۲۹، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۸۴ش.



۱. محمود بن عثمان، مفتاح الهدایة و مصباح العنایة، محقق، مصحح، مظفریان، منوچهر، ص۲۸۴، تهران، فرهنگستان زبان و ادب فارسی، چاپ اول، چاپ ۱۳۸۰ش.
۲. عطار نیشابوری، فریدالدین، دیوان عطار، محقق، مصحح، تفضلی، تقی، ص۲۶، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۸۴ش.
۳. نفیسی، سعید، زندگی‌نامه عطار، ص۳۰، تهران، اقبال، چاپ دوم، ۱۳۸۴ش.
۴. شیروانی، زین العابدین، ریاض السیاحة، ج۱، ص۳۹۳، تهران، انتشارات سعدی، چاپ اول، ۱۳۶۱ش.
۵. دهخدا، علی‌اکبر، لغت‌نامه دهخدا، بخش اعلام، کلمه «عطار»، مؤسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران، چاپ دوم، ۱۳۷۷ش.
۶. محمود بن عثمان، مفتاح الهدایة و مصباح العنایة، محقق، مصحح، مظفریان، منوچهر، ص۲۸۴، تهران، فرهنگستان زبان و ادب فارسی، چاپ اول، چاپ ۱۳۸۰ش.
۷. جامی، عبدالرحمن، نفحات الانس، محقق، مصحح، ولیام ناسولیس، مولوی غلام عیسی، مولوی عبدالحمید، ص۶۹۸، کلکته، مطبعه لیسی، ۱۸۵۸م.
۸. حسینی تهرانی سید محمدحسین، توحید علمی و عینی، ص۲۸۴، مشهد، علامه طباطبایی، چاپ دوم، ۱۴۱۷ق.
۹. جامی، عبدالرحمن، نفحات الانس، محقق، مصحح، ولیام ناسولیس، مولوی غلام عیسی، مولوی عبدالحمید، ص۶۹۷، کلکته، مطبعه لیسی، ۱۸۵۸م.
۱۰. محمود بن عثمان، مفتاح الهدایة و مصباح العنایة، محقق، مصحح، مظفریان، منوچهر، ص۲۸۴، تهران، فرهنگستان زبان و ادب فارسی، چاپ اول، چاپ ۱۳۸۰ش.
۱۱. عطار نیشابوری، فریدالدین، مصیبت‌نامه، ص۴۵۰، تهران، کتاب‌خانه مرکزی، ۱۳۵۴ق.
۱۲. محمد بلخی (مولوی)، مولانا جلال‌الدین، مثنوی معنوی، محقق، مصحح، سبحانی، توفیق، ص۶۷، تهران، وزارت ارشاد اسلامی، ۱۳۷۳ش.
۱۳. همایی، جلال‌الدین، مولوی‌نامه، مولوی چه می‌گوید، ج۱، ص۱۷۳، تهران، هما، چاپ دهم، ۱۳۸۵ش.
۱۴. مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، بخش عرفان، ص۵۸، تهران، صدرا، چاپ هشتم، ۱۳۷۷ش.
۱۵. شیروانی، زین العابدین، بستان السیاحه، ص۵۷۶، تهران، چاپ خانه احمدی، چاپ اول، ۱۳۱۵ش.
۱۶. شبستری، محمود، گلشن راز، محقق، مصحح، حماصیان، محمد، ص۱۵، خدمات فرهنگی کرمان، ۱۳۸۲ش.
۱۷. حسینی تهرانی سید محمدحسین، توحید علمی و عینی، ص۳۸، مشهد، علامه طباطبایی، چاپ دوم، ۱۴۱۷ق.
۱۸. عطار نیشابوری، فریدالدین، تذکرة الاولیاء، محقق، مصحح، نیکلسون، رینولد آلین، ج۱، ص۹ - ۱۵، لیدن، مطبعه لیدن، ۱۹۰۵م.
۱۹. عطار نیشابوری، فریدالدین، تذکرة الاولیاء، محقق، مصحح، نیکلسون، رینولد آلین، ج۱، ص۲۰۲، لیدن، مطبعه لیدن، ۱۹۰۵م.
۲۰. عطار نیشابوری، فریدالدین، تذکرة الاولیاء، محقق، مصحح، نیکلسون، رینولد آلین، ج۱، ص۲۰۹، لیدن، مطبعه لیدن، ۱۹۰۵م.
۲۱. عطار نیشابوری، فریدالدین، تذکرة الاولیاء، محقق، مصحح، نیکلسون، رینولد آلین، ج۱، ص۲۱۴، لیدن، مطبعه لیدن، ۱۹۰۵م.
۲۲. عطار نیشابوری، فریدالدین، تذکرة الاولیاء، محقق، مصحح، نیکلسون، رینولد آلین، ج۲، ص۳۳۹، لیدن، مطبعه لیدن، ۱۹۰۵م.
۲۳. عطار نیشابوری، فریدالدین، تذکرة الاولیاء، محقق، مصحح، نیکلسون، رینولد آلین، ج۱، ص۳ ـ ۶، لیدن، مطبعه لیدن، ۱۹۰۵م.
۲۴. عطار نیشابوری، فریدالدین، منطق الطیر، ص۳۸۱، مصر، الهیئة المصریة العامة للکتاب، چاپ چهارم، ۲۰۰۶م.
۲۵. همایی، جلال الدین، مولوی‌نامه، مولوی چه می‌گوید، ج۱، ص۱۷۳، تهران، هما، چاپ دهم، ۱۳۸۵ش.
۲۶. عطار نیشابوری، فریدالدین، دیوان عطار، محقق، مصحح، تفضلی، تقی، ص۲۹، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۸۴ش.



پایگاه اسلام کوئست، برگرفته از مقاله «عطار نیشابوری»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۳/۱۷.    



جعبه ابزار