فضولی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
فضولی به کسی گویند که
ملک
غیر را بدون
اذن
او بفروشد.
[۱]
حدائق الناضره، ج۵، ص۷۲.
[۲]
الهدایه، تألیف ابوبکر رشدانی مرغینانی، ج۳، ص۵۱.
فهرست مندرجات
۱ - معانی فضولی
۲ - نوع استعمال واژه فضولی
۳ - پانویس
۴ - منبع
۱ - معانی فضولی
[
ویرایش
]
بایعی
که
مال
غیر را بدون داشتن
ولایت
و بدون
اذن
او بفروشد.
[۳]
مغنی المحتاج، ج۲، ص۱۵.
عاقدی که نه
اصیل
و نه
ولی
و نه
وکیل
باشد.
[۴]
التعریفات، تألیف جرجانی، ص۱۴۶.
و شاید بهترین
تعاریف
و جامعترین آنها تعریفی است که مرحوم
شیخ انصاری
آورده است بدین تعبیر: «هو الکامل الغیر المالک للتصرف و لو کان غاصبا».
[۵]
کتابالمکاسب، ج۳، ص۳۴۶.
۲ - نوع استعمال واژه فضولی
[
ویرایش
]
این
کلمه
گاهی
صفت
عقد
قرار داده میشود مثلا میگویند: «
عقد فضولی
» و به
عقیده
شیخ این
تعبیر
نوعی
تسامح
است.
[۶]
متاجر، شیخ انصاری، ج۳، ص۳۴۶.
۳ - پانویس
[
ویرایش
]
۱.
↑
حدائق الناضره، ج۵، ص۷۲.
۲.
↑
الهدایه، تألیف ابوبکر رشدانی مرغینانی، ج۳، ص۵۱.
۳.
↑
مغنی المحتاج، ج۲، ص۱۵.
۴.
↑
التعریفات، تألیف جرجانی، ص۱۴۶.
۵.
↑
کتابالمکاسب، ج۳، ص۳۴۶.
۶.
↑
متاجر، شیخ انصاری، ج۳، ص۳۴۶.
۴ - منبع
[
ویرایش
]
جابری عربلو، محسن، فرهنگ اصطلاحات فقه فارسی، ص۱۳۷.
درج مطلب
درباره ما
صفحه نخست
اشتراکگذاری
ایتا
تلگرام
واتساپ
آخرین مطالب اضافه شده
بحث
مقاله
مدرسه فقاهت
کتابخانه
ویکی فقه
جعبهابزار
صفحه تصادفی
فهرست الفبایی
راهنمای ویکیتست
راهنمای تصویری
ورود به سامانه / ایجاد حساب کاربری
العربیة
|
اردو
|
Türkçe
آخرین مطالب اضافه شده
بحث
مقاله
پیشرفته
نمایش تاریخچه
ویرایش
خواندن
صفحه نخست
درج مطلب
آخرین مطالب اضافه شده
اشتراکگذاری
ایتا
تلگرام
واتساپ
مدرسه فقاهت
کتابخانه
ویکی فقه
جعبهابزار
صفحه تصادفی
فهرست الفبایی
راهنمای ویکیتست
راهنمای تصویری