• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

فلسفه تشریع حکم (قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



خداوند احکام اسلام را تشریع کرده است و این تشریع احکام خود فلسفه‌ای دارد.





۱.۱ - اتمام نعمت

اتمام نعمت بر مؤمنان، از اهداف تشریع احکام ذکر شده است.
«یـایها الذین ءامنوا اذا قمتم الی الصلوة فاغسلوا وجوهکم وایدیکم الی المرافق وامسحوا برءوسکم وارجلکم الی الکعبین وان کنتم جنبـا فاطهروا وان کنتم مرضی او علی سفر اوجاء احد منکم من الغائط او لـمستم النساء فلم تجدوا ماء فتیمموا صعیدا طیبـا فامسحوا بوجوهکم وایدیکم منه ما یرید الله لیجعل علیکم من حرج ولـکن یرید لیطهرکم ولیتم نعمته علیکم...؛ ای کسانی که ایمان آورده‌اید! هنگامی که به نماز می‌ایستید، صورت و دستها را تا آرنج بشویید! و سر و پاها را تا مفصل (= برآمدگی پشت پا) مسح کنید! و اگر جنب باشید، خود را بشویید (و غسل کنید)! و اگر بیمار یا مسافر باشید، یا یکی از شما از محل پستی آمده (= قضای حاجت کرده‌)، یا با زنان تماس گرفته (و آمیزش جنسی کرده‌اید)، و آب (برای غسل یا وضو) نیابید، با خاک پاکی تیمم کنید! و از آن، بر صورت (= پیشانی‌) و دستها بکشید! خداوند نمی‌خواهد مشکلی برای شما ایجاد کند؛ بلکه می‌خواهد شما را پاک سازد و نعمتش را بر شما تمام نماید؛ شاید شکر او را بجا آورید!».
در پایان آیه ، براى اینکه روشن شود هیچگونه سختگیرى در دستورات گذشته در کار نبوده بلکه همه آنها بخاطر مصالح قابل توجهى تشریع شده است ، مى فرماید: خداوند نمى خواهد شما را به زحمت بیفکند، بلکه مى خواهد شما را پاکیزه سازد و نعمت خود را بر شما تمام کند تا سپاس نعمتهاى او را بگوئید.
(ما یرید الله لیجعل علیکم من حرج و لکن یرید لیطهرکم و لیتم نعمته علیکم لعلکم تشکرون ).
در حقیقت جمله هاى فوق بار دیگر این واقعیت را تاکید مى کند که تمام دستورهاى الهى و برنامه هاى اسلامى بخاطر مردم و براى حفظ منافع آنها قرار داده شده و به هیچوجه هدف دیگرى در کار نبوده است ، خداوند مى خواهد با این دستورها هم طهارت معنوى و هم جسمانى براى مردم فراهم شود.

۱.۲ - پندپذیری

تذکر و پند گرفتن، از اهداف تبیین آیات و احکام، از سوی خداوند قید شده است.
«ولا تنکحوا المشرکـت حتی یؤمن ولامة مؤمنة خیر من مشرکة ولو اعجبتکم ولا تنکحوا المشرکین حتی یؤمنوا ولعبد مؤمن خیر من مشرک ولو اعجبکم اولـئک یدعون الی النار والله یدعوا الی الجنة والمغفرة باذنه ویبین ءایـته للناس لعلهم یتذکرون؛ و با زنان مشرک و بت‌پرست ، تا ایمان نیاورده‌اند، ازدواج نکنید! (اگر چه جز به ازدواج با کنیزان، دسترسی نداشته باشید؛ زیرا) کنیز باایمان، از زن آزاد بت‌پرست، بهتر است؛ هر چند (زیبایی، یا ثروت، یا موقعیت او) شما را به شگفتی آورد. و زنان خود را به ازدواج مردان بت‌پرست، تا ایمان نیاورده‌اند، در نیاورید! (اگر چه ناچار شوید آنها را به همسری غلامان باایمان درآورید؛ زیرا) یک غلام باایمان، از یک مرد آزاد بت‌پرست، بهتر است؛ هر چند (مال و موقعیت و زیبایی او،) شما را به شگفتی آورد. آنها دعوت به سوی آتش می‌کنند؛ و خدا دعوت به بهشت و آمرزش به فرمان خود می‌نماید، و آیات خویش را برای مردم روشن می‌سازد؛ شاید متذکر شوند!».
«واذا طـلقتم النساء فبلغن اجلهن فامسکوهن بمعروف او سرحوهن بمعروف ولا تمسکوهن ضرارا لتعتدوا ومن یفعل ذلک فقد ظـلم نفسه ولا تتخذوا ءایـت الله هزوا واذکروا نعمت الله علیکم وما انزل علیکم من الکتـب والحکمة یعظکم به...؛ و هنگامی که زنان را طلاق دادید، و به آخرین روزهای «عدّه» رسیدند، یا به طرز صحیحی آنها را نگاه دارید (و آشتی کنید)، و یا به طرز پسندیده‌ای آنها را رها سازید! و هیچ‌گاه به خاطر زیان رساندن و تعدّی کردن، آنها را نگاه ندارید! و کسی که چنین کند، به خویشتن ستم کرده است. (و با این اعمال، و سوء استفاده از قوانین الهی،) آیات خدا را به استهزا نگیرید! و به یاد بیاورید نعمت خدا را بر خود، و کتاب آسمانی و علم و دانشی که بر شما نازل کرده، و شما را با آن، پند می‌دهد! و از خدا بپرهیزید! و بدانید خداوند از هر چیزی آگاه است (و از نیات کسانی که از قوانین او، سوء استفاده می‌کنند، با خبر است)!».
«یـایها الذین ءامنوا لا تدخلوا بیوتـا غیر بیوتکم حتی تستانسوا وتسلموا علی اهلها ذلکم خیر لکم لعلکم تذکرون؛ ای کسانی که ایمان آورده‌اید! در خانه‌هایی غیر از خانه خود وارد نشوید تا اجازه بگیرید و بر اهل آن خانه سلام کنید؛ این برای شما بهتر است؛ شاید متذکّر شوید!».

۱.۳ - تحصیل تقوا

از علل تشریع و تبیین حدود و احکام الهی، تحصیل تقوا می باشد.
«... تلک حدود الله فلا تقربوها کذلک یبین الله ءایـته للناس لعلهم یتقون؛ آمیزش جنسی با همسرانتان، در شبِ روزهایی که روزه می‌گیرید، حلال است. آنها لباس شما هستند؛ و شما لباس آنها (هر دو زینت هم و سبب حفظ یکدیگرید). خداوند می‌دانست که شما به خود خیانت می‌کردید؛ (و این کارِ ممنوع را انجام می‌دادید؛) پس توبه شما را پذیرفت و شما را بخشید. اکنون با آنها آمیزش کنید، و آنچه را خدا برای شما مقرر داشته، طلب نمایید! و بخورید و بیاشامید، تا رشته سپید صبح، از رشته سیاه (شب) برای شما آشکار گردد! سپس روزه را تا شب، تکمیل کنید! و در حالی که در مساجد به اعتکاف پرداخته‌اید، با زنان آمیزش نکنید! این، مرزهای الهی است؛ پس به آن نزدیک نشوید! خداوند، این چنین آیات خود را برای مردم، روشن می‌سازد، باشد که پرهیزکار گردند!».
در پایان این آیه، اشاره به تمام احکام گذشته کرده چنین مى گوید: اینها مرزهاى الهى است به آن نزدیک نشوید (تلک حدود الله فلا تقربوها) زیرا نزدیک شدن به مرز وسوسه انگیز است ، و گاه سبب مى شود که انسان از مرز بگذرد و در گناه بیفتد.
آرى این چنین خداوند آیات خود را براى مردم روشن مى سازد، شاید پرهیزگارى پیشه کنند (کذلک یبین الله آیاته للناس لعلهم یتقون ).

۱.۴ - تعظیم خدا

توجه به عظمت خداوند، علت تشریع برخی از احکام می باشد.
«... فمن شهد منکم الشهر فلیصمه ومن کان مریضـا او علی سفر فعدة من ایام اخر یرید الله بکم الیسر ولا یرید بکم العسر ولتکملوا العدة ولتکبروا الله علی ما هدکم...؛ (روزه، در چند روز معدودِ) ماهِ رمضان است؛ ماهی که قرآن، برای راهنمایی مردم، و نشانه‌های هدایت، و فرق میان حق و باطل، در آن نازل شده است. پس آن کس از شما که در ماه رمضان در حضر باشد، روزه بدارد! و آن کس که بیمار یا در سفر است، روزهای دیگری را به جای آن، روزه بگیرد! خداوند، راحتی شما را می‌خواهد، نه زحمت شما را! هدف این است که این روزها را تکمیل کنید؛ و خدا را بر اینکه شما را هدایت کرده، بزرگ بشمرید؛ باشد که شکرگزاری کنید!».

۱.۵ - تعقل

تعقل هم یکی از علتهای تشریع و تبیین احکام الهی می باشد.
«یسـلونک عن الخمر والمیسر قل فیهما اثم کبیر ومنـفع للناس واثمهما اکبر من نفعهما ویسـلونک ماذا ینفقون قل العفو کذلک یبین الله لکم الایـت لعلکم تتفکرون؛ در باره شراب و قمار از تو سؤال می‌کنند، بگو: «در آنها گناه و زیان بزرگی است؛ و منافعی (از نظر مادی) برای مردم در بردارد؛ (ولی) گناه آنها از نفعشان بیشتر است. و از تو می‌پرسند چه چیز انفاق کنند؟ بگو: از مازاد نیازمندی خود.» اینچنین خداوند آیات را برای شما روشن می‌سازد، شاید اندیشه کنید!».
«کذلک یبین الله لکم ءایـته لعلکم تعقلون؛ این چنین، خداوند آیات خود را برای شما شرح می‌دهد؛ شاید اندیشه کنید!».(. منظور از کلمه «آیات» در این آیه، با توجه به سیاق آیات قبل، احکام است.)
[۱۱] مجمع البیان، ج۱-۲، ص۶۰۳.

«لیس علی الاعمی حرج ولا علی الاعرج حرج ولا علی المریض حرج ولا علی انفسکم ان تاکلوا من بیوتکم او بیوت ءابائکم او بیوت امهـتکم او بیوت اخونکم او بیوت اخوتکم او بیوت اعمـمکم او بیوت عمـتکم او بیوت اخولکم او بیوت خــلـتکم او ما ملکتم مفاتحه او صدیقکم لیس علیکم جناح ان تاکلوا جمیعـا او اشتاتـا فاذا دخلتم بیوتـا فسلموا علی انفسکم تحیة من عند الله مبـرکة طیبة کذلک یبین الله لکم الایـت لعلکم تعقلون؛ بر نابینا و افراد لنگ و بیمار گناهی نیست (که با شما هم غذا شوند)، و بر شما نیز گناهی نیست که از خانه‌های خودتان (=خانه‌های فرزندان یا همسرانتان که خانه خود شما محسوب می‌شود بدون اجازه خاصّی‌) غذا بخورید؛ و همچنین خانه‌های پدرانتان، یا خانه‌های مادرانتان، یا خانه‌های برادرانتان، یا خانه‌های خواهرانتان، یا خانه‌های عموهایتان، یا خانه‌های عمّه‌هایتان، یا خانه‌های داییهایتان، یا خانه‌های خاله‌هایتان، یا خانه‌ای که کلیدش در اختیار شماست، یا خانه‌های دوستانتان، بر شما گناهی نیست که بطور دسته‌جمعی یا جداگانه غذا بخورید؛ و هنگامی که داخل خانه‌ای شدید، بر خویشتن سلام کنید، سلام و تحیّتی از سوی خداوند، سلامی پربرکت و پاکیزه! این گونه خداوند آیات را برای شما روشن می‌کند، باشد که بیندیشید!».

۱.۶ - شکر

شکرگزاری خدا، از اهداف جعل احکام ذکر شده است.
«شهر رمضان الذی انزل فیه القرءان هدی للناس وبینـت من الهدی والفرقان فمن شهد منکم الشهر فلیصمه ومن کان مریضـا او علی سفر فعدة من ایام اخر یرید الله بکم الیسر ولا یرید بکم العسر ولتکملوا العدة... ولعلکم تشکرون؛ (روزه، در چند روز معدودِ) ماهِ رمضان است؛ ماهی که قرآن، برای راهنمایی مردم، و نشانه‌های هدایت، و فرق میان حق و باطل، در آن نازل شده است. پس آن کس از شما که در ماه رمضان در حضر باشد، روزه بدارد! و آن کس که بیمار یا در سفر است، روزهای دیگری را به جای آن، روزه بگیرد! خداوند، راحتی شما را می‌خواهد، نه زحمت شما را! هدف این است که این روزها را تکمیل کنید؛ و خدا را بر اینکه شما را هدایت کرده، بزرگ بشمرید؛ باشد که شکرگزاری کنید!».
ظاهر دو جمله مورد بحث بطوریکه لام غایت (البته غایت به معناى غرض که آن نیز اصطلاح دیگرى است) اشعار دارد، این است که مى خواهند غایت و نتیجه اصل روزه را بیان کنند، نه حکم است ثناى مریض و مسافر را چون وقتى مى بینیم جمله شهر رمضان را مقید کرد به جمله : ((الذى انزل فیه القرآن ...))، مى فهمیم که میان وجوب روزه رمضان و نازل شدن قرآن در رمضان یک نحوه ارتباط و پیوستگى وجود دارد، در نتیجه برگشت معناى غایت به این مى شود که تلبس و اشتغال به روزه براى اظهار کبریائى حق تعالى است به خاطر اینکه قرآن را بر ایشان نازل فرمود، و ربوبیت خود و عبودیت بندگان را اعلام داشت ، و نیز بدین منظور بود که در مقابل اینکه به سوى حق هدایتشان فرموده و با کتاب خود برایشان حق را از باطل جدا کرده شکرش را بجاى آرند.
«یـایها الذین ءامنوا اذا قمتم الی الصلوة فاغسلوا وجوهکم وایدیکم الی المرافق وامسحوا برءوسکم وارجلکم الی الکعبین وان کنتم جنبـا فاطهروا وان کنتم مرضی او علی سفر اوجاء احد منکم من الغائط او لـمستم النساء فلم تجدوا ماء فتیمموا صعیدا طیبـا فامسحوا بوجوهکم وایدیکم منه ما یرید الله لیجعل علیکم من حرج ولـکن یرید لیطهرکم... لعلکم تشکرون؛ ای کسانی که ایمان آورده‌اید! هنگامی که به نماز می‌ایستید، صورت و دستها را تا آرنج بشویید! و سر و پاها را تا مفصل (= برآمدگی پشت پا) مسح کنید! و اگر جنب باشید، خود را بشویید (و غسل کنید)! و اگر بیمار یا مسافر باشید، یا یکی از شما از محل پستی آمده قضای حاجت کرده‌    ، یا با زنان تماس گرفته (و آمیزش جنسی کرده‌اید)، و آب (برای غسل یا وضو) نیابید، با خاک پاکی تیمم کنید! و از آن، بر صورت (= پیشانی‌) و دستها بکشید! خداوند نمی‌خواهد مشکلی برای شما ایجاد کند؛ بلکه می‌خواهد شما را پاک سازد و نعمتش را بر شما تمام نماید؛ شاید شکر او را بجا آورید!».
«لا یؤاخذکم الله باللغو فی‌ایمـنکم ولـکن یؤاخذکم بما عقدتم الایمـن فکفـرته اطعام عشرة مسـکین من اوسط ما تطعمون اهلیکم او کسوتهم او تحریر رقبة فمن لم یجد فصیام ثلـثة ایام ذلک کفـرة‌ایمـنکم اذا حلفتم واحفظوا‌ایمـنکم کذلک یبین الله لکم ءایـته لعلکم تشکرون؛ خداوند شما را بخاطر سوگندهای بیهوده (و خالی از اراده،) مؤاخذه نمی‌کند؛ ولی در برابر سوگندهایی که (از روی اراده) محکم کرده‌اید، مؤاخذه می‌نماید. کفاره این‌گونه قسمها، اطعام ده نفر مستمند، از غذاهای معمولی است که به خانواده خود می‌دهید؛ یا لباس پوشاندن بر آن ده نفر؛ و یا آزاد کردن یک برده ؛ و کسی که هیچ کدام از اینها را نیابد، سه روز روزه می‌گیرد؛ این، کفاره سوگندهای شماست به هنگامی که سوگند یاد می‌کنید (و مخالفت می‌نمایید). و سوگندهای خود را حفظ کنید (و نشکنید!) خداوند آیات خود را این چنین برای شما بیان می‌کند، شاید شکر او را بجا آورید!».


۱. مائده/سوره۵، آیه۶.    
۲. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۴، ص۲۹۴-۲۹۵.    
۳. بقره/سوره۲، آیه۲۲۱.    
۴. بقره/سوره۲، آیه۲۳۱.    
۵. نور/سوره۲۴، آیه۲۷.    
۶. بقره/سوره۲، آیه۱۸۷.    
۷. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱، ص۶۵۲.    
۸. بقره/سوره۲، آیه۱۸۵.    
۹. بقره/سوره۲، آیه۲۱۹.    
۱۰. بقره/سوره۲، آیه۲۴۲.    
۱۱. مجمع البیان، ج۱-۲، ص۶۰۳.
۱۲. نور/سوره۲۴، آیه۶۱.    
۱۳. بقره/سوره۲، آیه۱۸۵.    
۱۴. طباطبائی، محمد حسین، ترجمه تفسیر المیزان، ج۲، ص۳۲.    
۱۵. مائده/سوره۵، آیه۶.    
۱۶. مائده/سوره۵، آیه۸۹.    



فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «فلسفه تشریع حکم»    



جعبه ابزار