قلم
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
قلم وسیلهای است که به وسیله آن
مقدرات جهان ثبت میشود. قلم، مجرای
فیض الهی است.
اصطلاحی است برگرفته از
قرآنو به معنای وسیلهای است که
کتابت و ثبت مقدّرات جهان، از گذر آن صورت میپذیرد.
بنابر
روایات،
خداوند، نخست قلم را آفرید و آن گاه بدو فرمود که بنویسد و بدین سان، قلم، هر آنچه را تا
قیامت پیش میآید، بازنوشت.
قلم، صادر اوّل و نخستین تعیّن از تعیّنات
ذات اقدس الهی است.
قلم
مخلوق اوّل است و از این رو، مرتبهای از مراتب
هستی است که موجودات به نحو
اجمال و
بساطت در آن تحقّق دارند. قلم، حقایق جهان
آفرینش را به صورت تفصیلی به
لوح افاضه میکند
برخی دیگر از روایات، مخلوق اوّل را
عقل یا
گوهر دانستهاند.
مفسّران این دو دسته روایات را جمع کرده و بر آن رفتهاند که قلم و عقل شیئی یگانهاند
وجود مفاهیمی غیبی همچون قلم و لوح در متون دینی، نشان میدهد که خداوند، برای جاری ساختن
اراده و
مشیت خویش در جهان آفرینش،
نظامی معنوی آفریده است.
بدین سان، آشکار میشود که نظام
علّت و
معلول منحصر به علّت و معلول مادّی نیست؛ بلکه نظامی دیگر نیز وجود دارد که غیر مادّی است و به
اذن پروردگار، فیض الهی را در جهان جاری و ساری میکند.
نخستین تجلّی خداوند بر این
مفاهیم غیبی، در قلم تحقق پذیرفته است.
اینکه قلم از چه جنسی است، محلّ
اختلاف است. برخی دانشمندان معتقدند که قلم، مخلوق خداوند در
عالم غیب است و از جنس
نور.
شیخ صدوق آن را از جنس
مَلَک دانسته است؛ ولی شیخ مفید این نظریّه را رد کرده است
فلاسفه بر آناند که قلم، مَلَکی است
مقرّب و عقلی که شأن او افاده حقایق و تصویر
علوم است.
عرفا گفتهاند که حقیقت قلم همان است که در همه موجودات جاری است و به واسطه قلم و لوح است که خداوند
علم به هستی در هنگام
فعل دارد.
با وجود این اختلافات، همه پذیرفتهاند که قلم از
مجرّدات است.
از نظریّههای مختلف درباره قلم بر میآید که هر چند در وجودش شکّی نیست، عقل انسان به ویژگیهای تفصیلی و جزئی آن راه ندارد.
کتاب فرهنگ شيعه، تاليف شده توسط جمعى از نويسندگان، ص۳۸۰-۳۸۱.