• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

لاُصَلِّبَنَّکُم (لغات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



دیگر کاربردها: صلب (ابهام‌زدایی).


لاُصَلِّبَنَّکُم: (وَ لَأُصَلِّبَنَّكُمْ فِي جُذُوعِ)
لاُصَلِّبَنَّکُم: از «تصليب» و در اصل از «صلب» به معنى «به دار آويختن» است.



به موردی از کاربرد لاُصَلِّبَنَّکُم در قرآن، اشاره می‌شود:

۱.۱ - لاُصَلِّبَنَّکُم (آیه ۷۱ سوره طه)

(قَالَ آمَنتُمْ لَهُ قَبْلَ أَنْ آذَنَ لَكُمْ إِنَّهُ لَكَبِيرُكُمُ الَّذِي عَلَّمَكُمُ السِّحْرَ فَلَأُقَطِّعَنَّ أَيْدِيَكُمْ وَ أَرْجُلَكُم مِّنْ خِلَافٍ وَ لَأُصَلِّبَنَّكُمْ فِي جُذُوعِ النَّخْلِ وَ لَتَعْلَمُنَّ أَيُّنَا أَشَدُّ عَذَابًا وَ أَبْقَى) (فرعون گفت: «پيش از آن‌كه به شما اجازه دهم به او ایمان آورديد؟! به طور مسلم او بزرگ شماست كه به شما سحر آموخته است؛ به يقين دست‌ها و پاهايتان را بطور مخالف قطع مى‌كنم و شما را از تنه‌هاى نخل به دار مى‌آويزم و خواهيد دانست مجازات كدام يک از ما شديدتر و پايدارتر است!»)

۱.۱.۱ - لاُصَلِّبَنَّکُم در المیزان و مجمع‌ البیان

علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرماید: خط و نشانى است كه فرعون براى آنان كشيده كه به عذاب سختى شكنجه‌شان خواهد كرد، ولى قرآن كريم ديگر بيان نكرده كه وى اين خط و نشان را عملى هم كرد يا نه؟.

۱.۲ - لاُصَلِّبَنَّکُم (آیه ۳۳ سوره مائده)

(إِنَّمَا جَزَاء الَّذِينَ يُحَارِبُونَ اللّهَ وَ رَسُولَهُ وَيَسْعَوْنَ فِي الأَرْضِ فَسَادًا أَن يُقَتَّلُواْ أَوْ يُصَلَّبُواْ أَوْ تُقَطَّعَ أَيْدِيهِمْ وَ أَرْجُلُهُم مِّنْ خِلافٍ أَوْ يُنفَوْاْ مِنَ الأَرْضِ ذَلِكَ لَهُمْ خِزْيٌ فِي الدُّنْيَا وَ لَهُمْ فِي الآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ) (كيفر آن‌ها كه با خدا و پيامبرش به جنگ برمى‌خيزند و براى فساد در روى زمین تلاش مى‌كنند، و با تهديد اسلحه، به جان و مال و ناموس مردم حمله مى‌برند، فقط اين است كه اعدام شوند؛ يا به دار آويخته گردند؛ يا دست و پاى آن‌ها، بعكس يكديگر چهار انگشت از دست راست و چهار انگشت از پاى چپ، بريده شود و يا از سرزمین خود تبعید گردند. اين رسوايى آن‌ها در دنياست و در آخرت، مجازات بزرگى دارند.)

۱.۱.۱ - لاُصَلِّبَنَّکُم در المیزان و مجمع‌ البیان

علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرماید: كلمه تقتيل و تصليب و تقطيع از باب تفعيل است و قتل و صلب و قطع، وقتى به باب تفعيل مى‌رود، شدت و يا زيادت در معناى آن كلمات را مى‌رساند (و بنا بر اين تقتيل و تصليب و تقطيع به معناى كشتن و دار زدن و بريدن به شدت و يا به بسيارى است) لفظ أو كه در بين اين چهار كلمه قرار گرفته دلالت بر ترديد دارد تا شنونده نپندارد كه هر سه مجازات را بايد در باره محارب اعمال كرد، بلكه يكى از اين سه مجازات را و اما اينكه اين ترديد به نحو ترتيب است، بطورى كه تا اولى ممكن باشد نوبت به دومى نرسد و يا بطور تخيير است و حاكم مخير باشد به اينكه هر يک را خواست و مصلحت ديد به اجرا در آورد، از خود آيه استفاده نمى‌شود، بلكه بايد از قرينه خارجى يعنى قرائن حالى و مقالى استفاده شود، آيه شريفه از اين جهت خالى از اجمال نيست و تنها سنت است كه اجمال آن را رفع و ابهامش را بيان مى‌كند و به زودى خواهد آمد كه از ائمه اهل بیت (علیه‌السلام) روايت شده كه حدود چهارگانه يعنى قتل و دار زدن و قطع عضو و تبعيد بر حسب درجات افساد رتبه‌بندى شده است، مثلا كسى كه شمشير بكشد و كسى را بكشد و مالى را ببرد، با كسى كه فقط كسى را بكشد و مالى را نبرد و يا به عكس تنها مالى را بدزدد و كسى را نكشد و يا تنها شمشير بكشد ولى نه كسى را بكشد و نه مالى را ببرد فرق دارد، هم چنان كه اين ترتيب در بحث روايتى آينده ان شاء اللَّه مى‌آيد.

آيه مورد بحث درباره فرعون و ساحران سخن مى‌گويد، آنجا كه فرعون به ساحران گفت:
«...بيقين دست و پاهاى شما را به طور مختلف قطع مى‌كنم و بر فراز شاخه‌هاى بلند نخل به دار مى‌آويزم، تا بدانيد مجازات من دردناکتر است يا مجازات خداى موسی و هارون»
تهديد به اين كه شما را بر درختان نخل به دار مى‌آويزم شايد به خاطر اين بوده است كه اين درختان از بلندترين درختانند و همه‌كس از دور و نزديک كسى را كه به آن آويخته باشد مى‌بيند.
اين نكته نيز قابل ملاحظه است كه در عرف آن زمان،دار زدن آن‌چنان كه در عرف ما معمول است نبوده، طناب دار را به گردن شخصى كه مى‌خواستند او را دار بزنند نمى‌انداختند، بلكه به دست‌ها يا شانه‌ها مى‌بستند. تا زجركش شود.
در آيه ۳۳ سوره مائده به واژه «يصلّبوا» بر مى‌خوريم كه آن نيز از مادّه «صلب» به معنى «به دار آويختن» گرفته شده است. اين آيه جزاى افراد متجاوزى را كه اسلحه به روى مسلمانان مى‌كشند و با تهديد به مرگ و حتى كشتن، اموالشان را به غارت مى‌برند، با شدت هرچه هرچه‌تمام‌تر بيان مى‌كند و مى‌گويد:
«كيفر كسانى كه با خدا و پيامبر به جنگ برمى‌خيزند و در روى زمين دست به فساد مى‌زنند اين است كه يكى از چهار مجازات در مورد آن‌ها اجرا شود:

  • نخست اين كه كشته شوند،
  • ديگر اين كه به دار آويخته شوند،
  • سوم اين كه دست و پاى آنها به طور مخالف(دست راست با پاى چپ)بريده شود،
  • چهارم اين كه از زمينى كه در آن زندگى مى‌كنند تبعيد گردند.»




۱. طه/سوره۲۰، آیه۷۱.    
۲. مائده/سوره۵، آیه۳۳.    
۳. راغب اصفهانی، حسین، المفردات فی غریب القرآن، دار القلم، ص۴۸۹.    
۴. طریحی نجفی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت-الحسینی، ج۲، ص۱۰۰.    
۵. طه/سوره۲۰، آیه۷۱.    
۶. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۳۱۶.    
۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۴، ص۲۵۱.    
۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۴، ص۱۸۱.    
۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۶، ص۴۸.    
۱۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۲۵۵.    
۱۱. مائده/سوره۵، آیه۳۳.    
۱۲. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۱۱۳.    
۱۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۵، ص۵۳۴.    
۱۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۵، ص۳۲۷.    
۱۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۵، ص۵۳۴.    
۱۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۳، ص۲۹۱.    
۱۷. طه/سوره۲۰، آیه۷۱.    
۱۸. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه‌، ط-دار الکتب الاسلامیه‌، ج۴، ص۳۵۹.    
۱۹. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه‌، ط-دار الکتب الاسلامیه‌، ج۱۳، ص۲۴۸.    



شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «لاُصَلِّبَنَّکُم»، ج۲، ص۶۱۵.    






جعبه ابزار