ماروت (مفرداتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
ماروت از
واژگان قرآن کریم اسم یک مَلَک است.
ماروت اسم یک مَلَک است.
(وَ اتَّبَعُوا ما تَتْلُوا الشَّياطِينُ عَلى مُلْكِ سُلَيْمانَ وَ ما كَفَرَ سُلَيْمانُ وَ لكِنَّ الشَّياطِينَ كَفَرُوا يُعَلِّمُونَ النَّاسَ السِّحْرَ وَ ما أُنْزِلَ عَلَى الْمَلَكَيْنِ بِبابِلَ هارُوتَ وَ مارُوتَ وَ ما يُعَلِّمانِ مِنْ أَحَدٍ حَتَّى يَقُولا إِنَّما نَحْنُ فِتْنَةٌ فَلا تَكْفُرْ فَيَتَعَلَّمُونَ مِنْهُما ما يُفَرِّقُونَ بِهِ بَيْنَ الْمَرْءِ وَ زَوْجِهِ ...) معنى آزاد آيه چنين است: «
يهود پيروى كردند از آن چه بد كاران راجع بر حكومت
سليمان میگفتند (كه میگفتند سليمان ساحر است و اين حكومت را به وسيله
سحر به دست آورده است) حال آن كه سليمان كافر نشد (و به وسيله سحر حكومت را بدست نياورد) بلكه بد كاران كافر شدند (كه نسبت حكومت او را به سحر دادند) و ايضا يهود پيروى كردند از آنچه (از سحر) در بابل به دو ملک به نام هاروت و ماروت نازل شده بود ولى آنها به كسى سحر نمیآموختند مگر آنكه میگفتند: ما فتنه و امتحانى هستيم كافر مباش و اينكه به تو ياد داديم در ضرر مردم به كار مبر، ولى آنها سحرى ياد میگرفتند كه به وسيله آن ميان مرد و زنش جدائى میانداختند ...»
قرائت مشهور در «الْمَلَكَيْنِ» فتح لام است و آن وقت به معنى دو
فرشته میشود و به طور شاذّ از ابن عباس و حسن به كسر لام نقل شده كه به معنى دو پادشاه است. ظاهرا مراد از «الشَّياطِينُ» انسانهاى متمرّد و شروراند نه جنّ «وَ ما أُنْزِلَ» عطف است بر «ما تَتْلُوا» و بنا بر قرائت مشهور ظاهر آن است كه
هاروت و
ماروت دو فرشته بودند ممثّل به صورت
بشر مثل ملكى كه بر
مريم ممثّل شد و نزول سحر بر آن دو براى امتحان انسانهاى آن روز بود
درباره هاروت و ماروت بيشتر از اين چيزى نمیدانيم و آنچه نقل شده هاروت و ماروت دو ملک بودند، اعمال بد مردم را ديدند، به درگاه خدا شكايت كردند، خدا به آنها قوه شهوت داد، به روى زمين آمده، زنا كردند، خمر خوردند، به بت سجده كردند، قتل نفس نمودند و خدا عذابشان كرد محققين گفتهاند اين قضيّه مجعول و از اسرائيليات است.
اين روايت به طور مرفوع در تفسير عيّاشى از
امام باقر (عليهالسّلام) نقل شده كه حجيّت ندارد.
طبرسى (رحمه اللّه) آن را در مجمع از
تفسير عياشى نقل كرده و تصريح میكند كه مرفوع است. معلوم است كه آن را قبول ندارد.
نظير اين قصّه از درّ منثور
سيوطى از عبداللّه بن عمر نقل شده است.
در
الميزان فرموده: اين قصّه خرافى است.
•
قرشی بنایی، علی اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «ماروت» ج۶، ص۲۴۶.