• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

ماهیت‌

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



ماهیت به معنای حقیقت شیء ، یا پاسخ سؤال از چیستی شیء می‌باشد.



کلمه ماهیت، در اصل «ماهویت» بوده که «یا»ی آن نسبت و «تا»ی آن مصدریه است. «واو» آن بدل به «یا» و «یا» در «یا» ادغام و «ها» مکسور گردیده است.
برخی نیز گفته اند:ماهیت از «ما هو» است. و نیز گفته اند:ماهیت، مرکب از «ما»ی استفهامیه و «یا»ی نسبت و «تای» مصدریه است و همزه زاید بعد از الف به «ها» تبدیل شده است، چنان که برخی اوقات به جای ماهیت «مائیت» گفته می شود.


ماهیت یا چیستی، آن است که در جواب «ما هو؟» (آن چیست؟) گفته می شود (الماهیة ما یقال فی جواب ما هو)، مثلاً وقتی متحرکی را از دور می بینیم و درست تشخیص نمی دهیم، می پرسیم:«آن چیست که حرکت می کند؟»، کسی که دید و بینایی قوی دارد، می گوید:«آهو است» و ماهیت آن را بیان می کند. «ما»یی که از ماهیت سؤال می کند، «ما»ی حقیقیه است نه «ما»ی شارحه. در فلسفه ، طرفداران نظریه اصالت وجود ، ماهیت را حد وجود و امری اعتباری می دانند.
ماهیت به معنای دیگری هم به کار می رود و آن «ما به الشیء هو هو» است؛ یعنی آن چه حقیقت شیء را تشکیل می دهد.
ماهیت به این معنا بر وجود هم قابل اطلاق است، ولی ماهیت به معنای اول در مقابل وجود است.


برای ماهیت سه اعتبار لحاظ شده است:
۱. ماهیت به شرط شیء ؛ مثل: عتق رقبه به شرط مؤمنه بودن که به آن «ماهیت مخلوط» هم می گویند،
۲. ماهیت به شرط لا ؛ مثل:شکسته بودن نماز مسافر به شرط عدم عصیان ؛
۳. ماهیت لابشرط ؛ مثل لابشرط بودن وجوب نماز برای انسان آزاد، که به این قسم لابشرط قسمی و ماهیت مجرد و مطلق هم گفته می شود.
به اعتبار دیگر، ماهیت به ماهیت بسیطه و ماهیت مرکبه تقسیم می شود.
[۱] نائینی، محمد حسین، فوائد الاصول، ج ۱، ص ۵۶۶.
[۳] خمینی، روح الله، تهذیب الاصول، ج ۱، ص ۵۲۶.
[۴] سجادی، جعفر، فرهنگ معارف اسلامی، ج۴، ص(۱۱۰-۱۰۸).
[۵] صدر، محمد باقر، دروس فی علم الاصول، ج۲، ص۸۶.



۱. نائینی، محمد حسین، فوائد الاصول، ج ۱، ص ۵۶۶.
۲. مظفر، محمد رضا، اصول الفقه، ج ۱، ص ۱۷۰.    
۳. خمینی، روح الله، تهذیب الاصول، ج ۱، ص ۵۲۶.
۴. سجادی، جعفر، فرهنگ معارف اسلامی، ج۴، ص(۱۱۰-۱۰۸).
۵. صدر، محمد باقر، دروس فی علم الاصول، ج۲، ص۸۶.




جعبه ابزار