مدت بارداری (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
مادر در طول سی ماه بزرگترین
ایثار و فداکاری را در مورد فرزندش انجام میدهد.
قرآن کریم در مورد علم خداوند به مدت بارداری می فرماید: «الله یعلم ما تحمل کل انثی وما تغیض الارحام وما تزداد وکل شیء عنده بمقدار» خدا از
جنین هائی که هر
انسان یا حیوان مادهای حمل میکند آگاه است، و نیز از آنچه رحمها کم میکنند (و پیش از موعد مقرر میزایند) و هم از آنچه افزون میکنند، و هر چیز نزد او مقدار معینی دارد.
راغب در مفردات میگوید: ماده غاض هم لازم
استعمال میشود و هم
متعدی ، هم گفته میشود (غاض الشی ء - فلان چیز ناقص شد)، و هم گفته میشود (غاضه غیره - فلان چیز را ناقص کردند)، در
قرآن کریم هم بهر دو نحو آمده که میفرماید: (و غیض الماء - آب ناقص شد
)، (و ما تغیض الارحام - آنچه رحمها ناقص میکند - یعنی آنرا
فاسد میسازد، و بصورت آبی درمی آورد که به
زمین فرو میرود) و کلمه
غیضه به معنای محلی است
که آب در آنجا بایستد و زمین آنرا ببلعد، و (لیله غائضه) به معنای
شب ظلمانی است.
و بنابراین، مناسب تر آن است که امور سه گانهای که در آیه ذکر شده یکی در جمله «ما تحمل کل انثی»، و یکی در جمله «ما تغیض الارحام»، و یکی در جمله «ما تزداد»
اشاره به سه تا از کارهای
رحم در ایام حمل باشد، و بگوئیم اولی اشاره است به جنینی که رحمهای زنان در خود جای داده، آنرا
حفظ میکنند، و دومی اشاره است به خونی که در رحمها میریزد و رحمها آنرا به مصرف غذای جنین میرساند، و سومی اشاره باشد به خون حیضی که رحم آن را به خارج دفع میکند مانند خون
نفاس و یا خونی که زنان گاهگاهی در ایام حمل میبینند، و همین معانی از پارهای روایات وارده از امامان
اهل بیت علیهم السلام نیز استفاده میشود، و چه بسا که آن را به
ابن عباس هم نسبت دادهاند.
«... و نقر فی الارحام ما نشاء الی اجل مسمی...» ... و جنینهائی را که بخواهیم تا مدت معینی در رحم مادران قرار میدهیم (و آنچه را بخواهیم ساقط میکنیم) ... .
قرآن می فرماید کهشش ماه، کمترین مدت بارداری می باشد: «و وصینا الانسـن بولدیه احسـنا حملته امه کرها ووضعته کرها وحمله وفصــله ثلـثون شهرا...» ما به انسان توصیه کردیم که به پدر و مادرش نیکی کند، مادرش او را با ناراحتی حمل میکند، و با ناراحتی بر زمین میگذارد، و دوران حمل و از شیر باز گرفتنش سی ماه است... .(در روایتی از
امیر مؤمنان علیه السلام بین این آیه و آیه ۲۳۳
بقره جمع شده و حضرت در نتیجه فرمودهاند: «اقل مدت حمل، شش ماه است.»
)
کلمه وصیت به طوری که
راغب گفته به معنای آن است که به دیگری پیشنهاد کنی که فلان کار را بکند، و این پیشنهاد توأم با
موعظه و خیرخواهی باشد.
و کلمه توصیه بر وزن
تفعیل و از ماده وصیت است؛ و در
قرآن آمده : «و وصی بها ابراهیم بنیه» (
ابراهیم فرزندان خود را (در بازپسین لحظات عمر)
وصیت کرد...)
پس میتوان گفت
مفعول دوم این کلمه که با حرف باء مفعولش میشود، از قبیل اعمال است (چون همیشه انسان، دیگری را توصیه میکند که عملی را انجام دهد)، در نتیجه توصیه خدا به والدین، توصیه فرزندان است به عملی که مربوط به
والدین باشد که عبارت است از احسان به آنان.
و بنابراین بیان، تقدیر کلام (و وصینا الانسان بوالدیه ان یحسن الیهما احسانا) می باشد، یعنی ما
سفارش کردیم انسان را به
پدر و مادرش که به آن دو احسان کند به هر مقدار که باشد و بتواند. مفسرین در
اعراب کلمه «احسانا» اقوالی دیگر دارند. بعضی گفتهاند: کلمه مذکور
مفعول مطلق است اما بر این اساس که کلمه «وصینا» متضمن معنای «احسنا» باشد، و
تقدیر کلام (وصینا الانسان محسنین الیهما احسانا) است. و بعضی دیگر گفتهاند: کلمه مذکور
صفت است برای مصدری که
حذف شده، البته با مضافی که در تقدیر است، و تقدیر کلام (و وصینا ایصاء ذا احسان) است. بعضی دیگر گفتهاند: کلمه مزبور
مفعول له است، و تقدیر کلام (و وصینا الانسان بوالدیه لاحساننا الیهما) است. و نیز وجوهی دیگر از این قبیل. آنگاه دنبال این سفارش
اشاره کرد به ناراحتیهایی که مادر
انسان در دوران حاملگی،
وضع حمل و شیر دادن
تحمل میکند تا اشاره کرده باشد به ملاک
حکم ، و عواطف و غریزه
رحمت و
رأفت انسان را برانگیزد.
قرآن در باب امکان کمتر یا بیشتر شدن مدت حمل از نه ماه چنین می فرماید: «الله یعلم ما تحمل کل انثی وما تغیض الارحام وما تزداد وکل شیء عنده بمقدار» خدا از جنین هائی که هر انسان یا حیوان مادهای حمل میکند آگاه است، و نیز از آنچه رحمها کم میکنند (و پیش از موعد مقرر میزایند) و هم از آنچه افزون میکنند، و هر چیز نزد او مقدار معینی دارد. (
امام باقر یا
امام صادق علیهما السلام درباره سخن خدای عزوجل: «یعلم ما تحمل کل انثی و ما تغیض» فرمودند: مقصود از «تغیض» حملی است که کمتر از نه ماه باشد و مقصود از «و ما تزداد» هر حملی است که بیشتر از نه ماه طول بکشد.» )
سی ماه، مدت بارداری و شیردهی برخی زنان باردار بوده است: «... و حمله و فصـله ثلـثون شهرا...»...و دوران حمل و از شیر باز گرفتنش سی ماه است... .
مادر در طول سی ماه بزرگترین
ایثار و فداکاری را در مورد فرزندش انجام میدهد. از نخستین روزهای انعقاد
نطفه حالت مادر دگرگون میشود، و ناراحتیها پشت سر یکدیگر میآید، حالتی که به حالت
ویار نامیده میشود و یکی از سختترین حالات مادر است روی میدهد و پزشکان میگویند: بر اثر کمبودهائی است که در جسم مادر به خاطر ایثار به فرزند رخ میدهد.
هر قدر
جنین رشد و نمو بیشتر میکند مواد بیشتری از شیره جان مادر میگیرد، و حتی روی استخوانهای او و اعصابش اثر میگذارد، گاه
خواب و خوراک و استراحت و آرامش را از او میگیرد، و در آخر دوران حمل راه رفتن و حتی نشست و برخاست برای او مشکل میشود اما با
صبر و حوصله تمام و به
عشق فرزندی که به زودی چشم به دنیا میگشاید و بر روی مادر لبخند میزند تمام این ناملائمات را تحمل میکند. دوران وضع حمل که یکی از سختترین لحظات زندگی مادر است فرا میرسد تا آنجا که گاه مادر جان خود را بر سر فرزند مینهد.
به هر حال بار سنگینش را بر زمین گذارده دوران سخت دیگری شروع میشود، دوران
مراقبت دائم و شبانه روزی از فرزند، دورانی که باید به تمام نیازهای کودکی پاسخ گوید که هیچگونه
قدرت بر بیان نیازهای خود ندارد، اگر دردی دارد نمیتواند محل درد را تعیین کند، و اگر ناراحتی از گرسنگی و تشنگی و گرما و سرما دارد قادر به بیان آن نیست، جز اینکه ناله سر دهد و اشک ریزد، و مادر باید با کنجکاوی و صبر و
حوصله تمام یک یک این نیازها را تشخیص دهد و برآورده کند.
نظافت فرزند در این دوران مشکلی است طاقت فرسا، و تأمین غذای او که از شیره جان مادر گرفته میشود ایثاری است بزرگ. بیماریهای مختلفی که در این دوران دامان
نوزاد را میگیرد و مادر باید با شکیبائی فوق العاده به مقابله با آنها برخیزد مشکل دیگری است.
اینکه قرآن در اینجا تنها از ناراحتیهای مادر سخن به میان آورده و سخنی از پدر در میان نیست نه بخاطر عدم
اهمیت آن است، چرا که پدر نیز در بسیاری از این مشکلات شریک مادر است، ولی چون مادر
سهم بیشتری دارد بیشتر روی او تکیه شده است.
فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «مدت بارداری».