• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

مذاهب منقرض شده فقه

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



مقصود از مذاهب منقرض شده فقهی، مذاهبى است که دوام چندانى نیافت و پس از مدتى ـ کم یا زیاد ـ از بین رفت. عمده آن مذاهب به قرار ذیل است:





حسن بن ابى الحسن یسار معروف به حسن بصرى (م ۱۱۰) از تابعانِ شناخته شده بود. درباره وى گفته اند که: «از محضر یکصد و پنجاه صحابى استفاده کرده است. فتاوا ى او را برخى از علما در هفت جلد جمع آورى کرده اند».
[۱] اعلام الموقعین، ج ۱، ص ۲۰; همچنین ر.ک: طبقات ابن سعد، ج ۷، ص ۱۵۶; وفیات الاعیان، ج ۲، ص ۶۹ ; تهذیب التّهذیب، ج ۲، ص ۲۶۳.





محمّد بن عبدالرحمن بن ابى لیلى (م ۱۴۸) از اصحاب رأى و نظر به شمار مى رفت; وى قاضى و مفتى معروف کوفه بود. درباره او گفته شده: «از یکصد و بیست تن از صحابه استفاده کرده است».
[۲] اعلام الموقعین، ج ۱، ص ۲۱; ر.ک: تهذیب التّهذیب، ج ۹، ص ۳۰۱; الطبقات الکبرى، ج ۶، ص ۳۵۸، طبقات الفقهاء شیرازى، ص ۸۴.





عبدالرحمن اوزاعى (م ۱۵۷) صاحب مذهب خاصى بود که در شام گسترش یافت، ولى در قرن چهارم هجرى پیروان آن منقرض شدند. همچنین به مدت دویست سال این مذهب در میان مردم اندلس غلبه داشت، و سرانجام مذهب مالک در آنجا غالب شد.
[۳] موسوعه جمال عبدالناصر، ج ۱، ص ۳۴; الاعلام زرکلى، ج ۳، ص ۳۲۰ ; طبقات الفقهاء شیرازى، ص ۷۶.





ابوعبدالله سفیان بن سعید ثورى (م ۱۶۱) اهل کوفه بود. وى به جهت خوف از حکومت وقت، مخفیانه زندگى مى کرد. جمعى از مردم یمن، اصفهان و موصل از او فتاوا یى گرفتند. مذهب وى نیز در مدت کوتاهى منقرض گردید.
[۴] موسوعه جمال عبدالناصر، ج ۱، ص ۳۴; تاریخ بغداد، ج ۹، ص ۱۶۰-۱۵۱; طبقات الکبرى، ج ۶، ص ۳۷۱; وفیات الاعیان ابن خلکان، ج ۲، ص ۳۸۶ ; تهذیب التّهذیب، ج ۴، ص ۱۱۱.





لیث بن سعد فهمى(م۱۷۵) از فقها ى مصر بود که شافعى درباره او گفته است: «او از مالک فقیه تر بود». مذهب او نیز به علت عدم تدوین و کمى طرفدارانش پایدار نماند.
[۵] تاریخ الفقه الاسلامى، ص ۱۷۴; طبقات ابن سعد، ج ۷، ص ۵۱۷; وفیات الاعیان، ج ۴، ص ۱۲۷.





بنیانگذار این مذهب، ابوسلیمان داوود بن على بن خلف ظاهرى (م ۲۷۰) است. وى نخست مقلد مذهب شافعى بود، تا آنکه ریاست علمى بغداد به وى رسید; پس از آن براى خویش مذهب و شیوه اى را برگزید، که اساس آن عمل به ظاهر کتاب و سنت بود، البتّه به شرط آن که از خود کتاب و سنت و یا اجماع، دلیلى بر اینکه خلاف ظاهر مراد است اقامه نشود. او اگر نصّى نمى یافت، به اجماع عمل مى کرد، و از قیاس پرهیز داشت و معتقد بود عمومات کتاب و سنت براى پاسخ به هر پرسشى کافى است. مذهب وى تا نیمه قرن دوم ادامه داشت، سپس از بین رفت. مردم بغداد، شهرهاى فارس و اندکى از مردم آفریقا و اندلس بر مذهب او بودند.
[[
ابن خلدون]] (م ۸۰۸) مى نویسد: این مذهب اکنون از بین رفته است. هر چند بعدها ابن حزم اندلسى نیز مذهب ظاهرى را پذیرفت، گر چه با مؤسّس این مذهب مخالفتهایى نیز داشت.
[۶] ر.ک: موسوعه جمال عبدالناصر، ج ۱، ص ۳۴; طبقات الفقهاء شیرازى، ص ۹۲; میزان الاعتدال، ج ۱، ص ۱۵ ; تاریخ بغداد، ج ۶، ص ۳۷۵-۳۶۹.




بنیانگذار این مذهب، مفسر و مورخ معروف ابوجعفر محمد بن جریر طبرى(م۳۱۰) است. او فقه را از داوود فرا گرفت و همچنین فقه اهل عراق و مالک و شافعى را نیز آموخت. او معتقد بود که احمد بن حنبل، فقیه نیست; بلکه صرفاً یک محدث است.

طبرى نیز در فقه، مذهب خاصّى داشت که در بغداد گسترش یافت; او و پیروانش در فقه تألیفاتى داشتند که به دست ما نرسیده است. مذهب او نیز بعد از نیمه قرن پنجم رو به افول نهاد و منقرض شد و فقط آراى او در کتابها باقى ماند.
[۷] موسوعه جمال عبدالناصر، ج ۱، ص ۳۴; وفیات الاعیان، ج ۱، ص ۴۵۶ ; تاریخ بغداد، ج ۲، ص ۱۶۲.




 
۱. اعلام الموقعین، ج ۱، ص ۲۰; همچنین ر.ک: طبقات ابن سعد، ج ۷، ص ۱۵۶; وفیات الاعیان، ج ۲، ص ۶۹ ; تهذیب التّهذیب، ج ۲، ص ۲۶۳.
۲. اعلام الموقعین، ج ۱، ص ۲۱; ر.ک: تهذیب التّهذیب، ج ۹، ص ۳۰۱; الطبقات الکبرى، ج ۶، ص ۳۵۸، طبقات الفقهاء شیرازى، ص ۸۴.
۳. موسوعه جمال عبدالناصر، ج ۱، ص ۳۴; الاعلام زرکلى، ج ۳، ص ۳۲۰ ; طبقات الفقهاء شیرازى، ص ۷۶.
۴. موسوعه جمال عبدالناصر، ج ۱، ص ۳۴; تاریخ بغداد، ج ۹، ص ۱۶۰-۱۵۱; طبقات الکبرى، ج ۶، ص ۳۷۱; وفیات الاعیان ابن خلکان، ج ۲، ص ۳۸۶ ; تهذیب التّهذیب، ج ۴، ص ۱۱۱.
۵. تاریخ الفقه الاسلامى، ص ۱۷۴; طبقات ابن سعد، ج ۷، ص ۵۱۷; وفیات الاعیان، ج ۴، ص ۱۲۷.
۶. ر.ک: موسوعه جمال عبدالناصر، ج ۱، ص ۳۴; طبقات الفقهاء شیرازى، ص ۹۲; میزان الاعتدال، ج ۱، ص ۱۵ ; تاریخ بغداد، ج ۶، ص ۳۷۵-۳۶۹.
۷. موسوعه جمال عبدالناصر، ج ۱، ص ۳۴; وفیات الاعیان، ج ۱، ص ۴۵۶ ; تاریخ بغداد، ج ۲، ص ۱۶۲.




آیة الله مکارم شیرازی،دائرة المعارف فقه مقارن،ج۱.    



جعبه ابزار