مراحل تفسیر
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
با بررسی کتابهای گوناگون
علوم قرانی و بویژه کتابهای تفسیری و باتوجه به احادیث و روایاتی که به دست ما رسیده، معلوم میشود که
علم تفسیر قرآن از زمان
پیامبر اکرم (ص) تاکنون دورهها و مراحلی گذرانده است.
تفسیر قرآن با
پیامبر صلی اللّه علیه و آله و سلم آغاز شد. ایشان، با توجه به وظیفهای که برعهده داشت، مرجع نخست برای رفع پیچیدگیها و پاسخگوی پرسشها و تبیین مجملات و حل مشکلات
قرآن بود.
پس از رحلت آن حضرت، تفسیر از دو طریق استمرار یافت:، طریق
اهل بیت و طریق [[صحابه]]]] .به
اعتقاد شیعه حدیث ثقلین بصراحت بیانات
خاندان پیامبر را در امر
دین، از جمله
شرح و توضیح قرآن، معتبر شمرده است. بر این اساس، تفسیر اهلبیت که منشأ شکلگیری
تفسیر مأثور شیعی بوده
حجیت دارد. گونههای دیگر
تفسیر شیعی نیز با التفات به همین اصل
تألیف شده است..
در سوی دیگر صحابه پیامبر، که مکتب
خلافت را پذیرا شدند، با توجه به زیستن در کنار پیامبراکرم و قرار گرفتن در شرایط نزول آیات، مرجع
پاسخگویی به سؤالات مسلمانان در باره معانی الفاظ و عبارات قرآن شدند و علاوه بر روایاتشان از پیامبر، به
اجتهاد نیز روی آوردند.
باگذشت چند دهه و گسترش قلمرو
جهان اسلام، بزرگان صحابه در مناطق مختلف پراکنده شدند و هر یک با تشکیل حلقههای درسی به تربیت شاگردان پرداختند و بدین ترتیب در هر منطقه، مدرسهای تفسیری پدید آمد. این مدارس تفسیری را
تابعین (شاگردان صحابه) تقویت کردند و «تفسیر تابعین» شکل گرفت. مهمترین مدارس تفسیری صحابه را
ابن عباس در
مکه،
اُبیّ بن کعب در
مدینه و
ابن مسعود در
عراق بنا نهادند،
و مفسران مشهور تابعی چون
مجاهد،
عِکْرِمه،
حسن بصری،
ابوالعالیه و
قَتاده از این مدارس برخاستند.
تفسیر در این مرحله و حتی اندکی پس از آن غالباً از طریق روایت و به طور شفاهی منتقل میگردید. به عبارت دیگر مرحله اول شکلگیری تفسیر، مرحله
روایت بود.
از نظر
امین خولی علاوه بر اینکه نیازهای زندگی مردم در آن روزگار محدود بود و فهم و درک آنان پیچیدگی نداشت، اعتقاد به اینکه تفسیر به معنای بیان مراد
خداوند از الفاظ است موجب شد که مسلمانان تا نیمه قرن دوم فقط روایات تفسیری پیامبر را به عنوان تفسیر قرآن بازگو کنند.
پس از شروع
تدوین حدیث،
محدّثان روایات تفسیری را در متون و
جوامع حدیثی، در بابی جداگانه تنظیم کردند؛ ازینرو، کمتر تفسیر مستقلی در این دوره نگاشته شد.
بدین ترتیب از آغاز تا پایان قرن دوم را میتوان دوران تطور تفسیر از مرحله نقل شفاهی تا مرحله تدوین دانست.
با گذشت زمان، تفسیر از
حدیث جدا شد و به صورت علمی مستقل در آمد و در نتیجه تفاسیری به ترتیب
مصحف تألیف گردید اما هیچیک از آنها از حد
تفسیر مأثور تجاوز نکرد، تا اینکه
طبری تفسیر معروف خود،
جامعالبیان عن تأویل آیِ القرآن، را تألیف کرد که نقطه عطفی در
تاریخ تفسیر به شمار میآید.
گام مهم در رشد و گسترش تفسیر در
قرن چهارم بود، هنگامی که مباحث اجتهادی در
تفسیر قرآن دخالت داده شد، تدوین علوم گوناگون، مانند لغت و صرف و نحو، ترجمه کتب فلسفی در
دوران عباسی، ظهور اختلافات
فقهی و کلامی و رواج تعصبات فرقهای و مذهبی، نیز از جمله عوامل مؤثر در رشد و بسط تفسیر بودند. از این پس، تفاسیری نگاشته شد که هر یک ویژگیهایی داشت که آن را از تفاسیر دیگر متمایز میکرد. در واقع، تفسیرنگاری از منظرهای مختلف ادبی، فقهی، عقلی ـ کلامی، عرفانی، علمی و غیر آن رایج شد که تا قرن چهاردهم ادامه یافت. گفتنی است که در این میان عدهای از مفسران سعی در تلفیق دو یا چند نگرش یا جمع بین
نقل و
عقل داشتند، برخی نیز همچنان بر
تألیف تفسیر مأثور پای میفشردند.
تحولات بر آمده از دوران جدید، بر جریان تفسیرنگاری نیز تأثیر گذاشت و گرایشها و روشهایی نو در تفسیر پدید آورد.
علاوه بر تفسیرنگاری به معنای متداول و رایج آن، که شرح و بحث در باره آیات قرآن به ترتیب مصحف است، در دوره معاصر، بویژه در ایران، شیوه دیگری برای دستیابی به معانی و مفاهیم قرآن با عنوان «
تفسیر موضوعی » پدیدآمد. منظور از تفسیر موضوعی آن است که مفسر آیات قرآن را بر اساس موضوعی خاص، که معمولاً متناسب و مرتبط با نیازها و پرسشهای مسلمان معاصر است، گردآوری کند و از سنجش مجموع آنها بایکدیگر، بر پایه مطالعات گذشتگان و آثار تفسیری متقدم، دیدگاه
قرآن را در باره آن موضوع و ابعاد مختلف آن به دست آورَد.
این روش مؤثرترین شیوه رویکرد به قرآن در عصر حاضر شمرده شده است.
، البته برخی با گستراندن دایره تفسیر موضوعی سابقهای طولانی برای آن قائل شده و مراد از تفسیر موضوعی را پرداختن به یکی از موضوعات قرآنی و نیز روش تفسیر قرآن به قرآن دانستهاند.
اهمّ تفاسیر موضوعی این دوره عبارتاند از:
مفاهیمالقرآن تألیف
جعفر سبحانی و ترجمه آن با عنوان
منشور جاویدقرآن،
تفسير موضوعی قرآن مجيد اثر
عبداللّه جوادی آملی و
پيام قرآن اثر
ناصر مكارم شيرازی و همكاران. در كنار اين تفاسير فراگير، برخی تكنگاريهای تفسيری نيز در باره موضوعاتی نظير
زن در قرآن،
انسان و اجتماع، به زبان فارسی و عربی نگاشته شده است.
(۱) قرآن.
(۲) آقابزرگ طهرانی، الذریعه.
(۳) محمود بن روح اللّه آلوسی، روح المعانی، بیروت: داراحیاءالتراث العربی.
(۴) ابن بابویه، ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، نجف ۱۹۷۲، چاپ افست قم ۱۳۶۴ ش.
(۵) ابن تیمیّه، التفسیرالکبیر، چاپ عبدالرحمان عمیره، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
(۶) ابن جزی، کتاب التسهیل لعلوم التنزیل، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
(۷) ابن جوزی، زادالمسیر فی علم التفسیر، بیروت ۱۴۰۴/۱۹۸۴.
(۸) ابن خلدون، تاریخ.
(۹) ابن درید، کتاب جمهره اللغه، چاپ رمزی منیربعلبکی، بیروت ۱۹۸۷ـ ۱۹۸۸.
(۱۰) ابن رشیق، العمده فی محاسن الشعر و آدابه و نقده، چاپ محمد محیی الدین عبدالحمید، بیروت ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
(۱۱) ابن عاشور (محمدطاهر بن محمد)، تفسیرالتحریر و التنویر، تونس ۱۹۸۴.
(۱۲) ابن عطیه، المحررالوجیز فی تفسیرالکتاب العزیز، ج۱، رباط ۱۳۹۵/۱۹۷۵.
(۱۳) ابن فارس، معجم مقاییس اللغه، چاپ عبدالسلام محمدهارون، قم ۱۴۰۴.
(۱۴) ابن کثیر، تفسیرالقرآن العظیم، چاپ علی شیری، بیروت.
(۱۵) ابن منظور، لسان العرب.
(۱۶) ابوالفتوح رازی، روض الجنان و روح الجنان فی تفسیرالقرآن، چاپ محمدجعفر یاحقی و محمد مهدی ناصح، مشهد ۱۳۶۵ـ۱۳۷۶ ش.
(۱۷) احمد عمر ابوحجر، التفسیرالعلمی للقران فی المیزان، بیروت ۱۴۱۱/۱۹۹۱.
(۱۸) ابوحیّان غرناطی، تفسیرالبحر المحیط، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
(۱۹) سلیمان بن اشعث ابوداوود، سنن ابی داود، چاپ محمد محیی الدین عبدالحمید، قاهره، چاپ افست بیروت.
(۲۰) عبد العزیز سید اهل، من اشارات العلوم فی القران الکریم، بیروت ۱۳۹۲/۱۹۷۲.
(۲۱) محمدعلی ایازی، «نگاهی به تفاسیر موضوعی معاصر»، کیهان اندیشه، ش ۲۸ بهمن و اسفند ۱۳۶۸.
(۲۲) علی اکبر بابایی، غلامعلی عزیزی کیا، و مجتبی روحانی راد، روش شناسی تفسیر قرآن، قم ۱۳۷۹ ش.
(۲۳) حسین بن مسعود بغوی، تفسیرالبغوی، المسمی معالم التنزیل، چاپ خالد عبدالرحمان العک و مروان سوار، بیروت ۱۴۱۵/۱۹۹۵.
(۲۴) عبداللّه بن عمر بیضاوی، انوارالتنزیل و اسرارالتأویل، مصر ۱۳۸۸/۱۹۶۸، چاپ افست تهران ۱۳۶۳ ش.
(۲۵) محمد بن عیسی ترمذی، الجامع الکبیر، چاپ بشار عواد معروف، بیروت ۱۹۹۸.
(۲۶) محمد اعلی بن علی تهانوی، موسوعه کشّاف اصطلاحات الفنون والعلوم، چاپ رفیق العجم و علی دحروج، بیروت ۱۹۹۶.
(۲۷) عبدالرحمان بن محمد ثعالبی، الجواهرالحسان فی تفسیرالقرآن، چاپ ابومحمد غماری ادریسی حسنی، بیروت ۱۴۱۶/۱۹۹۶.
(۲۸) علی بن محمد جرجانی، کتابالتعریفات، چاپ ابراهیم ابیاری، بیروت ۱۴۰۵/۱۹۸۵.
(۲۹) هدایت جلیلی، روش شناسی تفاسیر موضوعی قرآن، تهران ۱۳۷۲ ش.
(۳۰) اسماعیل بن حمادجوهری، الصحاح: تاج اللغه و صحاح العربیه، چاپ احمد عبدالغفور عطار، بیروت، چاپ افست تهران ۱۳۶۸ ش.
(۳۱) حاجی خلیفه، مصطفی بن عبدالله کشفالظنون عن اسامیالکتب و الفنون.
(۳۲) محمد بن عبداللّه حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، چاپ یوسف عبدالرحمان مرعشلی، بیروت ۱۴۰۶.
(۳۳) محمدباقر حکیم، علوم القرآن، تهران ۱۴۰۳.
(۳۴) عبدعلی بن جمعه حویزی، تفسیرنورالثقلین، چاپ هاشم رسولی محلاتی، قم ۱۴۱۲.
(۳۵) علی بن محمد خازن، لباب التأویل فی معانی التنزیل، در مجمعالتفاسیر، قاهره۱۳۱۷ـ۱۳۲۰، چاپ افست استانبول: دارالدعوه، ۱۴۰۴/۱۹۸۴.
(۳۶) دائره المعارفالاسلامیه، قاهره: دارالشعب، ۱۹۶۹، ذیل «التفسیر تکمله» (از امین خولی).
(۳۷) محمدحسین ذهبی، التفسیر و المفسّرون، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
(۳۸) حسین بن محمد راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، چاپ محمد سید کیلانی، تهران ۱۳۳۲ ش.
(۳۹) حسین بن محمد راغب اصفهانی، مقدمه جامع التفاسیر مع تفسیرالفاتحه و مطالع البقره، چاپ احمدحسن فرحات، کویت ۱۴۰۵/۱۹۸۴.
(۴۰) محمد رشیدرضا، تفسیرالقرآنالحکیم المشتهر باسم تفسیر المنار، تقریرات درس شیخ محمد عبده، ج۱، مصر ۱۳۷۳/ ۱۹۵۴.
(۴۱) محمد بن حسن رضی الدین استرآبادی، شرح شافیه ابن الحاجب، چاپ محمد نورالحسن، محمد زفزاف، و محمد محیی الدین عبدالحمید، بیروت ۱۳۹۵/۱۹۷۵، چاپ افست تهران.
(۴۲) فهد عبدالرحمان رومی، بحوث فی اصول التفسیر و مناهجه، ریاض ۱۴۱۹.
(۴۳) محمد عبدالعظیم زرقانی، مناهل العرفان فی علوم القرآن، قاهره ۱۹۸۰.
(۴۴) محمد بن بهادر زرکشی، البرهان فی علوم القرآن، چاپ محمدابوالفضل ابراهیم، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
(۴۵) زمخشری، الکشاف.
(۴۶) عبدالرحمان بن ابیبکر سیوطی، الاتقان فی علوم القرآن، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره ۱۹۶۷، چاپ افست قم ۱۳۶۳ ش.
(۴۷) ابراهیم بن موسی شاطبی، الموافقات فی اصول الاحکام، قاهره ۱۳۴۱، چاپ افست قاهره.
(۴۸) سعید شرتونی، اقربالموارد فی فصحالعربیه و الشوارد، قم ۱۴۰۳.
(۴۹) جعفر شهیدی، «تفسیر، تفسیر به رأی، تاریخ و حدود استفاده از آن»، در فرخنده پیام: یادگارنامه استاد دکتر غلامحسین یوسفی، مشهد: دانشگاه مشهد، ۱۳۶۰ ش.
(۵۰) صبحی صالح، دراسات فی فقه اللغه، بیروت ۲۰۰۰.
(۵۱) صبحی صالح، مباحث فی علوم القرآن، بیروت ۱۹۶۸، چاپ افست قم ۱۳۶۳ ش.
(۵۲) محمد بن لطفی صباغ، بحوث فی اصول التفسیر، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
(۵۳) صدیق حسنخان، فتح البیان فی مقاصد القرآن، بیروت ۱۴۲۰/ ۱۹۹۹.
(۵۴) محمدحسین علی صغیر، المبادی العامه لتفسیر القرآن الکریم بین النظریه و التطبیق، بیروت ۱۴۲۰/۲۰۰۰.
(۵۵) طباطبائی، المیزان.
(۵۶) طبرسی، مجمع البیان.
(۵۷) طبری، جامع.
(۵۸) فخرالدین بن محمد طریحی، مجمع البحرین، چاپ احمد حسینی، تهران ۱۳۶۲ ش.
(۵۹) طوسی، التبیان.
(۶۰) مساعد بن سلیمان طیار، فصول فی اصول التفسیر، ریاض ۱۴۲۰/۱۹۹۹.
(۶۱) حسن بن عبداللّه عسکری، معجم الفروق اللغویه، الحاوی لکتاب ابی هلال العسکری و جزءاً من کتاب السیدنورالدین الجزائری، قم ۱۴۱۲.
(۶۲) علوم القرآن عندالمفسرین، قم: مرکز الثقافه والمعارف القرآنیه، ۱۳۷۴ـ ۱۳۷۵ ش.
(۶۳) محمد بن مسعود عیاشی، کتاب التفسیر، چاپ هاشم رسولی محلاتی، قم ۱۳۸۰ـ۱۳۸۱، چاپ افست تهران.
(۶۴) خلیل بن احمد فراهیدی، کتاب العین، چاپ مهدی مخزومی و ابراهیم سامرائی، قم ۱۴۰۵.
(۶۵) محمد بن یعقوب فیروزآبادی، ترتیب القاموس المحیط، چاپ طاهر احمدزاوی، بیروت ۱۳۹۹/ ۱۹۷۹.
(۶۶) محمد بن شاه مرتضی فیض کاشانی، تفسیر الصافی، چاپ حسین اعلمی، بیروت، ۱۳۹۹/۱۹۷۹.
(۶۷) احمد بن محمد فیّومی، المصباح المنیر، بیروت ۱۹۸۷.
(۶۸) محمد بن احمد قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ج۱، جزء ۱، قاهره ۱۳۸۷/۱۹۶۷، ج۲، جزء ۳، بیروت۱۳۷۶/۱۹۵۷، ج۷، جزء ۱۳، قاهره ۱۳۸۷/۱۹۶۷، چاپ افست تهران ۱۳۶۴ ش.
(۶۹) علی بن یوسف قفطی، تاریخ الحکماء و هو مختصر الزوزنی المسمی بالمنتخبات الملتقطات من کتاب اخبار العلماء باخبار الحکماء، چاپ لیپرت، لایپزیگ ۱۹۰۳.
(۷۰) علی بن ابراهیم قمی، تفسیر القمی، چاپ طیب موسوی جزائری، قم ۱۴۰۴.
(۷۱) محمد بن محمدرضا قمی مشهدی، تفسیر کنزالدقائق و بحرالغرائب، چاپ حسین درگاهی، تهران ۱۳۶۶ـ ۱۳۷۰ ش.
(۷۲) محمد بن سلیمان کافیجی، کتاب التیسیر فی قواعد علم التفسیر، چاپ اسماعیل جراحاوغلی، آنکارا ۱۹۷۴.
(۷۳) کلینی، الکافی.
(۷۴) محمد بن محمد ماتریدی، تفسیر الماتریدی المسمی تأویلات اهل السنه، چاپ ابراهیم عوضین و سید عوضین، قاهره ۱۳۹۱/۱۹۷۱.
(۷۵) مجلسی، بحارالانوار.
(۷۶) محمد بن محمد مرتضی زبیدی، تاج العروس من جواهرالقاموس، چاپ علی شیری، بیروت ۱۴۱۴/ ۱۹۹۴.
(۷۷) مصطفی مسلم، مباحث فی التفسیر الموضوعی، دمشق ۱۴۲۱/ ۲۰۰۰.
(۷۸) محمدهادی معرفت، التفسیر و المفسّرون فی ثوبه القشیب، مشهد ۱۴۱۸ـ۱۴۱۹.
(۷۹) مقاتل بن سلیمان، تفسیر مقاتل بن سلیمان، چاپ عبداللّه محمود شحاته، قاهره ۱۹۷۹ـ۱۹۸۹.
(۸۰) مقدمتان فی علوم القرآن، چاپ آرتور جفری و عبداللّه اسماعیل صاوی، قاهره ۱۳۹۲/۱۹۷۲.
(۸۱) احمد بن علی نسائی، کتاب السنن الکبری، چاپ عبدالغفار سلیمان بن داری و کسروی حسن، بیروت ۱۴۱۱/۱۹۹۱.
(۸۲) یحیی بن حمزه یمنی، کتاب الطراز المتضمن لاسرار البلاغه و علوم حقائق الاعجاز، بیروت ۱۴۰۲/۱۹۸۲.
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «تفسیر»، شماره۵۰۰۹.