تفسیر موضوعی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
تفسیر موضوعی ترکیبی وصفی است که «موضوعی» بودن وصف
تفسیر و ویژگی آن است، بنابراین در تفسیر موضوعی مفسر به تفسیر آیات
قرآن راجع به موضوعی خاص میپردازد.
تفسیر موضوعی در برابر
تفسیر ترتیبی شیوهای در تفسیر آیات قرآن کریم است که مفسر از طریق آن به
استنباط دیدگاه قرآن درباره موضوعی مرتبط با انسان و جهان هستی میپردازد.
شهید صدر از تفسیر موضوعی به عنوان اتجاهی در تفسیر در برابر اتجاه تجزیهای (ترتیبی) یاد کرده است.
محمد ابراهیم شریف با این تلقی از منهج تفسیری که ظرفی است مشتمل بر اندیشههای یک گرایش تفسیری و وسیلهای است برای تحقق یک
گرایش در تفسیر، تفسیر موضوعی را در شمار مناهج تفسیری قرار داده است؛ در کنار سه منهج سنتی کهن، موضوعیِ سنتی و گفتار تفسیری.
بعضی هم از آن به عنوان اسلوبی در تفسیر در کنار سه اسلوب دیگر یعنی تفسیر اجمالی (خلاصه)، تفسیر تحلیلی (ترتیبی) و تفسیر مُقارَن (تطبیقی) یاد کردهاند.
البته روشن است که این ۴ نوع یا اسلوب تفسیر قرآن در عرض هم نیستند و در واقع به دو نوع تفسیر ترتیبی و موضوعی بازمیگردند، زیرا تفسیر اجمالی زیرمجموعه تفسیر ترتیبی است و
تفسیر تطبیقی نیز میتواند به یکی از دو شکل ترتیبی یا موضوعی انجام گیرد.
برای تفسیر موضوعی تعاریفی بیان کردهاند؛ بعضی گفتهاند: عبارت است از بیان معارف مربوط به یک موضوع از لابه لای آیات موجود در یک یا چند سوره.
به گفته بعضی دیگر تفسیر موضوعی آن است که آیات مرتبط به هر موضوعی که در قرآن پراکندهاند گردآوری و یکجا بررسی شوند تا نظر قرآن درباره آن موضوع و ابعاد آن به دست آید.
در تعریفی دیگر آمده است که تفسیر موضوعی کوششی بشری است در فهم روشمند پاسخی از
قرآن در سایه گردآوری ـ مبتنی بر تئوری ـ آیات، به مسائل و موضوعات زنده عملی و نظری ـ برخاسته از معارف بشری و احوال حیات جمعی ـ که انتظار میرود قرآن سخن حقی در آن باره داشته باشد.
بعضی از تعاریف،
تفسیر موضوعی را به عنوان یک علم و بعضی دیگر آن را به عنوان کاری از مفسر معرفی میکنند، چنان که بعضی گفتهاند: تفسیر موضوعی علمی است که با گردآوری آیات پراکنده در سورههای قرآن درباره قضایای مختلف قرآن کریم ـ که دارای
وحدت معنا یا وحدت غرض هستند ـ بحث میکند و با روش معین و شرایط خاص به بیان معنای آیات پرداخته، با ایجاد ارتباط میان آنها به استخراج عناصر آنها میپردازد.
مقصود از موضوع در عنوان «تفسیر موضوعی» نیز واقعیت خارجی دانسته شده است. در این صورت تفسیر موضوعی آن است که مفسر ابتدا به یکی از موضوعات و مشکلات و پدیدههای عینی زندگی اعم از عقیدتی، اجتماعی و پدیدههای هستی، نظر افکنده، همه تجارب بشری درباره آن موضوع و مشکل عینی و راهحلهای آن را فراهم میآورد. سپس از راه گفت و گو با قرآن و
استنطاق و تدبر در آن، موضع قرآن را در باره آن کشف میکند
اما سایر تعاریف، مقصود از موضوع را موضوعی برآمده از قرآن کریم میدانند که قرآن آشکارا درباره آن حکمی بیان داشته است، بنابراین در دیدگاه نخست موضوع از متن واقع و زندگی گرفته میشود و در دیدگاه دوم موضوع از خود قرآن استخراج میشود. شهید صدر تفسیر موضوعی را شامل هر دو نگاه و برداشت از موضوع میداند.
این تعاریف و بعضی تعاریف دیگر تفسیر موضوعی
نشان دهنده برداشتهای مختلف از تفسیر موضوعیاند، از این رو این تعاریف اولا در سعه و ضیق دایره تفسیر موضوعی اثرگذارند؛به دلیل عدم ارتباط این گونه مباحث با دیدگاه
قرآن درباره احوال اجتماعی بشر، تفسیر موضوعی به شمار نمیآید. ثانیاً هریک از این تعاریف میتواند در روش تفسیر موضوعی اثرگذار بوده، به ایجاد روشهای مختلف در تفسیر موضوعی بینجامد. ثالثاً مطابق تعریف نخست پیشینه کهنتری برای تفسیر موضوعی میتوان نشان داد، اما مطابق تعریف دوم پیشینه تفسیر موضوعی
ریشه در دوران معاصر دارد و نمیتوان یا به ندرت میتوان اثری را به عنوان تفسیر موضوعی در گذشته نشان داد.
با مطالعه همه جوانب تفسیر موضوعی و مقایسه آن با تفاسیر ترتیبی عرضه شده در طول
تاریخ تفاوت این دو شیوه تفسیر به روشنی آشکار میگردد. مهمترین نکته در تمایز این دو شیوه آن است که در تفسیر ترتیبی مفسر میکوشد تا به معنا و مدلول الفاظ و عبارات قرآن دست یابد و اگر احیاناً به آیات دیگر قرآن یا روایات مراجعه میکند برای فهم روشنتر همان مدلول
الفاظ است و به موضوعات قرآنی توجه کافی نمیشود، با این حال در تفاسیر ترتیبی گاهی نوعی گرایش به تفسیر موضوعی نیز مشهود است که این توجه عارضی و استطرادی است.
(۱) محمد ابراهیم شریف، اتجاهات التجدید، قاهره، دارالتراث، ۱۴۰۲ق.
(۲) مکارم شیرازی و دیگران، پیام قرآن، قم، مدرسه امام علی بن ابی طالب، ۱۳۷۴ش.
(۳) بنت الشاطی، التفسیر البیانی، قاهره، دارالمعارف.
(۴) سید هدایت جلیلی، تفسیر موضوعی، قم، بوستان کتاب، ۱۳۸۷ش.
(۵) صلاح عبدالفلاح خالدی، التفسیر الموضوعی بین النظریه و التطبیق، اردن، دارالنفائس، ۱۴۱۸ق.
(۶) معرفت، تفسیر و مفسران، قم، التمهید، ۱۳۷۳ش.
(۷) ذهبی، التفسیر والمفسرون، قاهره، دارالکتب الحدیثه، ۱۳۹۶ق.
(۸) دائرة المعارف الاسلامیه، ترجمه: شنتاوی و دیگران، بیروت، دارالمعرفه، ۱۹۳۳م.
(۹) احمد جمال عمری، دراسات فی التفسیر الموضوعی للقصص القرآنی، قاهره، مطبعة المدنی، ۱۴۰۶ق.
(۱۰) رضا علی عزیزی، روش موضوعی در تفسیر قرآن کریم، دانشگاه رضوی، ۱۳۸۲ش.
(۱۱) قرآن شناخت، قم، مؤسسه امام خمینی.
(۱۲) محمد احمد خلف الله، القرآن و مشکلات حیاتنا المعاصره، بیروت، المؤسسة العربیه، ۱۹۸۲م.
(۱۳) مصطفی مسلم، مباحث فی التفسیر الموضوعی، دمشق، دارالقلم، ۱۴۱۰ق.
(۱۴) بهروز یدالله پور، مبانی و سیر تاریخی تفسیر موضوعی قرآن، قم، دارالعلم، ۱۳۸۳ش.
(۱۵) عبدالستار فتح الله سعید، المدخل الی التفسیر الموضوعی، قاهره، دارالتوزیع والنشر الاسلامیه، ۱۴۱۱ق.
(۱۶) محمد باقر الصدر، المدرسة القرآنیه، به کوشش لجنة التحقیق، مرکز الابحاث والدراسات، ۱۴۲۱ق.
(۱۷) ابوعلی مودودی، المصطلحات الاربعة فی القرآن، بیان.
(۱۸) محمد تقی مصباح، معارف قرآن، قم، در راه حق، ۱۳۷۳ش.
(۱۹) سبحانی، منشور جاوید، قم، مؤسسه امام صادق.
(۲۰) طباطبایی، المیزان، بیروت، اعلمی، ۱۳۹۳ق.
(۲۱) محمد غزالی، نحو تفسیر موضوعی لسور القرآن، قاهره، دارالشروق، ۱۴۱۳ق.
(۲۲) صبحی صالح، نهج البلاغه، تهران، دارالاسوه، ۱۴۱۵ق.
(۲۳) اسماعیل بن احمد حیری، وجوه القرآن، به کوشش نجف عرشی، مشهد، آستان قدس رضوی، ۱۴۲۲ق.
(۲۴) شکری محمد عیاد، یوم الدین والحساب (دراسات قرآنیه)، ۱۹۸۰م.
(۲۵) حکیم، علوم القرآن.
دایرةالمعارف قرآن کریم جلد ششم، برگرفته از مقاله «تفسیر موضوعی»، شماره۳۲.