• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

مستمندی اصحاب صفه (خام)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



مورخان و راویان هر جا که از عنوان « اهل صفّه » یاد کرده‌اند، فقر و وضعیت أسف بار معیشتی جمعی از آن‌ها را گزارش کرده و آنان را تهیدستان جامعه نبوی تصور کرده‌اند.
[۱] فتح‌الباری، ج‌۱۱، ص‌۲۴۴.




هنگامی که گزارش از تعلیم و تزکیه یا از دلاوریها و حضور آن‌ها در میادین جنگ با کافران است، دیگر عنوان جمعی اهل صفّه مشاهده نمی‌شود و عمدتاً به نام افراد اشاره شده است، درحالی‌که فقر در دوره پیامبر در میان عموم مهاجران و برخی انصار گزارش شده
[۲] الطبقات، ج ۳، ص ۴۷۱.
و به اصحاب صفّه اختصاص نداشت، چنان‌که اهل‌صفّه نیز به فقیران محدود نمی‌شد و در میان آنها، اغنیایی هم وجود داشت.
[۴] الاصابه، ج۴، ص۲۹۰-۲۹۳.
[۵] الاصابه، ج۷، ص۲۸۹-۲۹۰.
شاید یکی از دلایل عمده این امر به نقش راویان بازگردد.
[۶] شیخ المضیره، ص‌۵۲.



بنابر همین روایات، اهل صفّه که لباسشان ناکافی و خوراکشان ناچیز بود در مسجد ساکن بودند. آنان در مواقع بحرانی گاه در هر وعده دو‌ عدد خرما بیش‌تر نمی‌خوردند و گاه مدتهای طولانی از بی‌غذایی به اجبار سنگ بر شکم بسته یا روزه می‌گرفتند.
[۷] جامع البیان، مج‌۱۴، ج‌۲۸، ص‌۵۲.
گفته شده:برخی اوقات اهل‌صفّه بر اثر ضعف بدنی نمی‌توانستند در نماز به‌درستی بایستند و طنابهایی را که در مسجد (احتمالا از سقف) آویخته بودند به‌دست می‌گرفتند.
[۸] ابن‌ابی شیبه، المصنف، ج‌۱، ص‌۳۷۲.
مهاجرت این گروه و تحمل چنین شرایطی موجب شده بود برخی صحرانشینانی که به‌جهتی به مدینه می‌آمدند اینان را دیوانه بخوانند.

۲.۱ - گزارش مهاجران قریشی

یکی از مهاجران قریشی صفّه‌نشین گفته است:ما معمولا تا فتح خیبر ( سال ششم هجری) سیر نمی‌شدیم.
[۹] صحیح‌البخاری، ج‌۵‌، ص‌۸۳‌.
[۱۰] فتح‌الباری، ج‌۹، ص‌۴۳۵.
این روایت وضع اهل صفّه را بهتر روشن می‌کند، هرچند انتساب چنین گزارشی به دیگر مهاجران نیز می‌تواند صادق‌باشد.


هرچند اطلاعات چندانی درباره سبد غذایی ساکنان صفّه وجود ندارد؛ اما به نظر می‌رسد عمده‌ترین محصول زراعی مدینه، یعنی خرما بیش‌تر به انفاق در اختیارشان قرار می‌گرفت. چنانچه خرمای کافی در اختیار بود، به هر دو نفر روزانه یک مُدّ خرما می‌رسید.
[۱۱] مسند احمد، ج۴، ص۵۴۰‌.
[۱۲] اسدالغابه، ج۳، ص۸۹‌.
در غیر این‌صورت مجبور بودند با چند خرما، روز خود را سپری کنند.
[۱۳] مسند اسحاق، ج‌۱، ص‌۲۰۱.
[۱۴] موارد الظمآن، ص‌۶۳۰.



برخی اعتراضها حکایت از دلزدگی برخی از آنان از خوردن مداوم خرما دارد.
[۱۶] السنن الکبری، ج‌۳، ص‌۴۷۲.
شاید به همین سبب بوده که یکی از آنان از این‌که پیرزنی انصاری هفته‌ای یک‌بار غذایی برایش تهیه می‌کرد خرسند بود.
[۱۸] صحیح البخاری، ج‌۷، ص‌۱۳۱.
[۱۹] المعجم الکبیر، ج‌۶، ص‌۱۷۳.



یکی از اهل صفّه بعدها با مشاهده نان بر سر سفره ، تکبیر می‌گفت و خدا را شکر می‌کرد که دوره آب و خرما سپری شده‌است.
[۲۱] سیر اعلام النبلاء، ج‌۲، ص‌۶۱۰.
[۲۲] الموطا، ج‌۲، ص‌۹۳۳.



پیامبراکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) یک بار در پاسخ به این‌گونه اعتراضها فرمود:اگر می‌توانستم به شما نان و گوشت می‌دادم
[۲۳] المستدرک، ج‌۳، ص‌۱۶.
[۲۴] السنن الکبری، ج‌۳، ص‌۴۷۲.
و از ناچیز و کم ارزش بودن غذای خودش طی ۱۲ روز گذشته خبر داد.


درباره وضعیت لباس اهل صفّه روایات محدودی، از محدودیتهای اهل صفّه در این زمینه حکایت می‌کند. به گفته واثله، نداشتن لباس، گرد‌و‌غبار آمیخته با عرق را بر تنمان خشک‌ می‌کرد.
[۲۹] سیر اعلام النبلاء، ج‌۳، ص‌۳۸۵.
[۳۰] المعجم الکبیر، ج‌۲۲، ص‌۷۰.
در مقطع دیگری ۷۰ تن از اصحاب صفّه لباسی کمتر از متعارف داشتند، به‌گونه‌ای که در نماز دائماً نگران ستر عورت خویش (احتمالا از ناف تا زانو ) بودند.
[۳۱] صحیح البخاری، ج‌۱، ص‌۱۳۰.

در روایتی دیگر ۳۰ تن از ساکنان صفّه با بالا تنه عریان پشت سر پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) نماز می‌گزاردند و گاه با حضور پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) خود را پشت سر دیگران مخفی می‌کردند.
[۳۴] سیر اعلام النبلاء، ج‌۳، ص‌۱۷۱.



پیامبر قبل از هر چیز ساکنان صفّه و عموم تهیدستان را از گدایی منع کرده بود. آیه ۲۷۳ سوره بقره در همین زمینه نازل شده است. خداوند در این آیه از مؤمنان می‌خواهد تا در کمک کردن کوتاهی نکنند و گمان نکنند کسی که درخواست نمی‌کند نیازمند نیست:«... یَحسَبُهُمُ الجاهِلُ اَغنِیاءَ مِنَ التَّعَفُّفِ تَعرِفُهُم بِسِیمهُم لایَسَلونَ النّاسَ اِلحافًا وما تُنفِقوا مِن خَیر فَاِنَّ اللّهَ بِهِ عَلیم= هرکس نداند، آنها را بر اثر خویشتن‌داری، توانگر می‌شمارد. آنان را به وسیله سیمایشان می‌شناسی. از مردم به اصرار چیزی نمی‌خواهند و هر مالی که ببخشید خداوند بدان آگاه است».
[۳۶] جامع‌البیان، مج‌۳، ج‌۳، ص‌۱۳۶.
[۳۸] زادالمسیر، ج‌۱، ص‌۳۲۷.



۱. فتح‌الباری، ج‌۱۱، ص‌۲۴۴.
۲. الطبقات، ج ۳، ص ۴۷۱.
۳. فتوح البلدان، ج ۱، ص ۲۱.    
۴. الاصابه، ج۴، ص۲۹۰-۲۹۳.
۵. الاصابه، ج۷، ص۲۸۹-۲۹۰.
۶. شیخ المضیره، ص‌۵۲.
۷. جامع البیان، مج‌۱۴، ج‌۲۸، ص‌۵۲.
۸. ابن‌ابی شیبه، المصنف، ج‌۱، ص‌۳۷۲.
۹. صحیح‌البخاری، ج‌۵‌، ص‌۸۳‌.
۱۰. فتح‌الباری، ج‌۹، ص‌۴۳۵.
۱۱. مسند احمد، ج۴، ص۵۴۰‌.
۱۲. اسدالغابه، ج۳، ص۸۹‌.
۱۳. مسند اسحاق، ج‌۱، ص‌۲۰۱.
۱۴. موارد الظمآن، ص‌۶۳۰.
۱۵. تاریخ دمشق، ج‌۶۷، ص‌۳۱۹‌-۳۲۰.    
۱۶. السنن الکبری، ج‌۳، ص‌۴۷۲.
۱۷. تاریخ المدینه، ج‌۲، ص‌۴۸۶.    
۱۸. صحیح البخاری، ج‌۷، ص‌۱۳۱.
۱۹. المعجم الکبیر، ج‌۶، ص‌۱۷۳.
۲۰. تهذیب الکمال، ج‌۷، ص‌۳۹۰‌-۳۹۱.    
۲۱. سیر اعلام النبلاء، ج‌۲، ص‌۶۱۰.
۲۲. الموطا، ج‌۲، ص‌۹۳۳.
۲۳. المستدرک، ج‌۳، ص‌۱۶.
۲۴. السنن الکبری، ج‌۳، ص‌۴۷۲.
۲۵. ترکة‌النبی، ص‌۵۸.    
۲۶. مستدرک الوسائل، ج‌۱۲، ص‌۵۶.    
۲۷. تاریخ المدینه، ج‌۲، ص‌۴۸۶‌-۴۸۷.    
۲۸. تاریخ دمشق، ج‌۶۲، ص‌۳۵۹.    
۲۹. سیر اعلام النبلاء، ج‌۳، ص‌۳۸۵.
۳۰. المعجم الکبیر، ج‌۲۲، ص‌۷۰.
۳۱. صحیح البخاری، ج‌۱، ص‌۱۳۰.
۳۲. الطبقات، ج‌۱، ص‌۱۹۶.    
۳۳. عیون الاثر، ج‌۲، ص‌۳۸۵.    
۳۴. سیر اعلام النبلاء، ج‌۳، ص‌۱۷۱.
۳۵. بقره/سوره۲، آیه۲۷۳.    
۳۶. جامع‌البیان، مج‌۳، ج‌۳، ص‌۱۳۶.
۳۷. مجمع البیان، ج‌۲، ص‌۲۰۲‌-۲۰۳.    
۳۸. زادالمسیر، ج‌۱، ص‌۳۲۷.



دائرة‌المعارف قرآن کریم، برگرفته از مقاله «اَصحاب صُفَّه».    



جعبه ابزار