مطارح الأنظار( طبع جدید- کتاب)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
«مطارح الانظار»، تقریرات درس اصول فقه
شیخ مرتضی انصاری (قدس سره) (۱۲۸۱ ۱۲۱۴ ق)، است که توسط
میرزا ابو القاسم بن محمد علی نوری تهرانی، معروف به کلانتری (۱۲۹۲- ۱۲۳۶ ق)، به
زبان عربی، نگاشته شده است.
کتاب، در سه جلد تنظیم شده است. جلد اول، مشتمل بر
خطبه و شش مبحث کلی است که با یک عنوان «الکلام فی...» و پنج عنوان «القول فی...» ، از یک دیگر متمایز شده است. جلد دوم، دارای هشت مبحث کلی است که با پنج عنوان «القول فی...» و دو عنوان «الکلام فی...» و یک عنوان «مسئلتان...» ، مشخص شده است. جلد سوم، شامل دو مبحث کلی با عنوان «مباحث...» و یک خاتمه است.
مباحثی که در کتاب «مطارح الانظار»، مطرح شده اند عبارتند از:
صحیح و اعم،
وجوب مقدمه واجب،
مسئله ضد،
اجتماع امر و نهی،
آیا نهی
اقتضای فساد را دارد،
مفهوم و منطوق،
عموم و خصوص،
مطلق و
مقید،
مجمل و مبین،
ادله عقلیه و مسئله
تقلید میت و
اعلم. به علت اینکه مباحث
قطع و
ظن و
برائت و
استصحاب و
احتیاط و
تعادل و تراجیح در «
فرائد الاصول» شیخ انصاری، وجود دارد، در کتاب مطارح ذکری از آنها به میان نیامده است.
از بین کتابهای مرحوم کلانتری، فقط «مطارح الانظار» چاپ شده است و به عنوان تنها اثر باقی مانده از شیخ انصاری، در مباحث الفاظ، به دلیل نگارش شیوا و بلیغ مؤلف، رواج زیادی پیدا کرده و آن طور که در «
اعیان الشیعه» آمده، همه کتابهای مرحوم کلانتری در
نجف اشرف نگاشته شده و احتمالا در
تهران پاک نویس و تصحیح شده اند.
دقیقا مشخص نیست آیا مرحوم کلانتری این کتاب را به صورت مجموعه نوشته، یا اینکه کتابهای مستقلی بوده که بعدها در کنار هم قرار داده شده و عنوان «مطارح الانظار» را پیدا کرده است. در حاشیه بالای صفحه اول کتاب، این طور آمده که: «آنچه در کتاب، با عنوان «هدایه» آمده، جزء کتاب «مطارح الانظار» است و آنچه این طور نیست، مثل مسئله ضد و مسئله های تقلید اعلم و میت از کتاب مطارح نیست، بلکه از تقریرات بعض الاساطین میباشد». ولی به نظر میرسد این مطلب صحیح نباشد، زیرا در مبحث ادله عقلیه عنوان «هدایه» دیده نمیشود، بلکه عنوان «اصل» وجود دارد، با این حال در صفحه آخر آن، این عبارت آمده: «تم ما افاده قدس الله نفسه الزکیه فی مسائل الملازمه و اصاله الاباحه»، که اشاره دارد به اینکه این مطالب جزء کتاب مطارح بوده و به وسیله مؤلف نگاشته شده است. «الذریعه» نیز مبحث ادله عقلیه را مثل مفهوم و منطوق و عام و خاص و مقدمه واجب از تالیفات مرحوم کلانتری دانسته است. اگر چه ترتیب مباحث، در کتب اصولی متداول این گونه است که
مباحث الفاظ قبل از
اصول عملیه و نظایر آن میباشد، اما در کتاب «مطارح الانظار»، این گونه نیست؛ مثلا از عبارتهای «قد نبهنا علی مثل ذلک فی بعض مباحث التراجیح» و یا «بناء علی ما هو التحقیق من عدم صحه الاستناد الی الاستصحاب فی مثل المقام»، در اوایل کتاب، معلوم میشود این مباحث قبلا طرح و بررسی شده اند.
یک نکته مهم در کتاب آن است که مقرر به پیروی از استادش در نقل قولها بسیار
احتیاط میکند و تا مدرک مطلبی را ندیده باشد، آن را نسبت نمیدهد، بلکه از کلماتی نظیر «صرح بذلک جماعه علی ما قیل، محکی النهایه، فی ما حکی من الروض» استفاده میکند. در هر مبحث پس از طرح مسئله و ذکر اقوال و نتیجه گیری، جزئیاتی باقی میماند که با عنوان «تذنیب، التنبیه، تتمیم» و نظایر آن ذکر شده است.
از دیگر خصوصیات مثبت کتاب،
دعاهای کوتاهی است که پس از اتمام بسیاری از قسمتهای کتاب دیده میشود و اثر اخلاقی خاصی برای خواننده دارد و مباحث را از حالت علمی صرف خارج کرده و
انسان را به هدایت گر واقعی
جهان متوجه میسازد.
اشکالاتی میتوان به این کتاب گرفت، از جمله در بسیاری از موارد، صاحبان نظریه های مطرح شده و کتاب آنها، مشخص نیستند و از
فعل مجهول استفاده شده، مثل «قد یعترض بوجوه، قد یذکر و قد یستشکل»؛ بنابراین، نمیتوان به کتابهای آنان مراجعه کرد و نظریه هایشان را بررسی نمود، حتی اگر صاحبان نظریه ها هم مشخص باشند، کتاب آنها و آدرس صفحات مشخص نیست. اگر مطلبی از خود کتاب یا کتابهای دیگر مؤلف مطرح شده باشد، آدرس آن مشخص نیست و با عبارتهای «کما قرر فی محله، قد اشرنا و کما فصلناه فی محله و...» ، ذکر شده است، البته گاهی آدرس مطلب در متن ذکر شده، نظیر «قد تقدم التحقیق فیهما فی ما مر فی الهدایات المتعلقه بالوجوب الشرطی فراجعها». اگر چه به دست آوردن
مبانی اصولی از طریق مباحث و
احکام فقهی، از ابتکارات شیخ انصاری است، اما گاهی آن چنان مباحث کتاب رنگ فقهی به خود میگیرد که مشکل است تصور شود یک مسئله اصولی مورد بررسی واقع شده است. گاهی در مباحثی نظیر مقدمه واجب، آن چنان مباحث اصولی چهره منطقی و کلامی به خود میگیرد که مصنف مجبور میشود به دلیل وسعت مباحث منطقی، از چند اصل موضوعی منطقی یا کلامی استفاده کرده و بحث را به نتیجه برساند، مانند این عبارت: «قد طال التشاجر و امتد النزاع بینهما و الثواب مختار العدلیه و تمام الکلام فی فن الکلام و لا یسعه المقام». همان طور که در «اعیان الشیعه» ذکر شده، مؤلفات شیخ، نیاز به تهذیب و تنقیح دارد، اما میرزا ابو القاسم کلانتری کمتر به این مهم پرداخته است.
در کتاب «مطارح الانظار» از کتب بسیاری در فنون مختلف
فقه ،
اصول ،
حدیث و غیره استفاده شده است که به ذکر برخی از مهمترین منابع بسنده میکنیم:
۱. «
الذریعه الی اصول الشریعه »، تالیف
سید شریف مرتضی ، علم الهدی، علی بن حسین موسوی (متوفای ۴۳۶ ق)؛
۲. «
تمهید الاصول فی علم الکلام »، «
العده فی اصول الفقه »، «
النهایه »، «
التهذیب » و «
تحریر العقائد »، تالیف
شیخ طوسی (متوفای ۴۶۰ ق)؛
۳. «
التذکره »، «
تحریر الاحکام »، «
نهایه الاحکام » و «
قواعد الاحکام »، تالیف
علامه حلی ، حسن بن یوسف بن مطهر (متوفای ۷۲۶ ق)؛
۴. «شرح عمیدی»، بر «تهذیب الوصول» علامه حلی، تالیف سید عمید الدین، عبد المطلب اعرجی (متوفای ۷۵۴ ق)؛
۵. «
الدروس »، «
ذکری الشیعه » و «
البیان »، تالیف
شهید اول ، محمد بن جمال الدین بن محمد مکی عاملی (متوفای ۷۸۶ ق)؛
۶. «
جامع المقاصد »، تالیف
محقق ثانی ،
محقق کرکی ، ابو الحسن علی بن حسین (متوفای ۹۴۰ ق)؛
۷. «
تمهید القواعد »، تالیف شیخ زین الدین بن علی عاملی،
شهید ثانی (متوفای ۹۶۶ ق)؛
۸. «معالم الدین و ملاذ المجتهدین»، تالیف حسن بن زین الدین (متوفای ۱۰۱۱ ق)؛
۹. «
زبده الاصول »، تالیف
شیخ بهائی (متوفای ۱۰۳۱ ق)؛
۱۰. «
الفوائد المدنیه »، تالیف ملا محمد امین بن محمد اخباری،
محدث استرآبادی (متوفای ۱۰۳۳ ق)؛
۱۱. «
السبع الشداد »، تالیف
محقق داماد ، محمد باقر بن شمس الدین، محمد استرآبادی اصفهانی (متوفای ۱۰۴۱ ق)؛
۱۲. «غایه المامول فی شرح زبده الاصول»، تالیف شیخ جواد بن سعد الله کاظمی، معروف به فاضل جواد (متوفای ۱۰۶۵ ق)؛
۱۳. «
الوافیه »، تالیف
فاضل تونی ، ملا عبدالله بن محمد بشروی خراسانی (متوفای ۱۰۷۱ ق)؛
۱۴. «
کفایه المعتضد فی الفقه » و «ذخیره المعاد»، تالیف
محقق سبزواری ، محمد باقر بن محمد مؤمن (متوفای ۱۰۹۰ ق)؛
۱۵. «
المصابیح فی الطهاره و الصلاه » و «
مشکاه المصابیح فی شرح منثور الدره »، تالیف
آیتالله بحر العلوم ، سید محمد مهدی بن مرتضی بروجردی (متوفای ۱۲۱۲ ق)؛
نرم افزار جامع اصول فقه، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی.