• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

معاشرت قرآنی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



خطاب‌های قرآنی در قالب جمع، اداء شده است که مردم را به اجتماع فرا می‌خواند و جامعه را مسئول می‌شمارد، در برخورد‌های اجتماعی آداب و سننی را تعلیم می‌دهد که با کرامت انسان هماهنگ بوده و با احسن تقویم بودن بشر مناسب باشد.



قرآن تمام اوصاف رنج آور و جدائی زا را نکوهش کرده و تمام فضائل مهربار و وصل آور را ستوده است، و تأثیر اختلاف‌های نژادی و بومی و زمانی و اقلیمی و نظائر آن را فقط در محدوده‌ی ابزار شناسائی یکدیگر امضاء می‌کند نه فخر بر همدیگر و تنها مباهات را در نفی فخرفروشی، و ترک مباهات و دورکردن بزهکاری جاه‌طلبی، و زدودن غبار کبر و دود سیاه دیوان سالاری و سائر معاصی می‌داند.


ادب برخورد با دیگران را نه تنها در قلمرو برادران اسلامی لازم می‌شمارد و با دستور: «اَنّما الْمؤمنُونَ اخوه؛همانا مؤمنان برادران همند.» آئین برادری و برابری را در بین مسلمین زنده می‌کند، بلکه برابر با دعوت جهان شمول بودنش، اساس صفاء و صمیمت انسانی را در بین تمام جوامع بشری سودمند می‌شمارد، و مادامی‌ که شخص یا گروهی خیال خام خانمان سوز فتنه را در سر نمی‌پروراند، و هوس سرد ستم‌گری را در دلشان نمی‌دهد، باید با همه‌ی آنها با معیار قسط و عدل عمل شود و احترام متقابل را با گرامی‌داشت عدل و داد همه جانبه حفظ نمود، «لا یِنْهاکُمُ الله عَنِّ الَّذین لَمْ یُقاتلُوکُمْ فِی الدّینِ وَ لَمْ یُخرجوکُم مِنْ دیارَکُمْ اَنْ تبرُّوهُمْ وَ تُقْسِطُوا اِلَیْهِمْ اِنَّ الله یُحبُّ المُقْسِطینَ»، «اِنَّما یَنْهاکُمُ الله عَنِ الَّذینَ قاتَلُوکُمْ فی الدّینِ وَ اَخْرَجُوکُم مِنْ دیارِکُمْ وَ ظاهَروا عَلی اِخراجِکُمْ اَنْ تَولُّوهُمْ وَ مَنْ یَتَوَلَّهُم فَاُولئِکَ هُمُ الظّالمُونَ؛خدا شما را از نیکی کردن و رعایت عدالت نسبت به کسانی که در امر دین با شما پیکار نکردند و از خانه و دیارتان بیرون نراندند نهی نمی‌کند، چرا که خداوند عدالت پیشگان را دوست دارد، شما را تنها از دوستی و رابطه با کسانی نهی می‌کند که در امر دین با شما پیکار کردند و شما را از خانه‌هایتان بیرون راندند یا به بیرون راندن شما کمک کردند و هر کس با آنان رابطه‌ی دوستی داشته باشد ظالم و ستمگر است.»


و از آنجا که انسان با «احسن تقویم؛بهترین صورت و نظام» خلق شد و شایسته‌ی پرورش موجودی این چنین همانا برخوردی احسن است. لذا فرمود: « قُلْ لعبادِی یَقُولُوا الّتی هیَ اَحسنُ اِنَّ الشَّیْطانَ یَنْزِِغُ بینَهُمْ؛به بندگانم بگو سخنی بگویند که بهترین باشد چرا که شیطان میان آن‌ها فتنه و فساد می‌کند.»، «قُولُوا لِلنّاسِ حُسْناً؛به مردم نیک بگویید.»، و منظور از گفتن یا گفتار، خصوص برخورد لفظی نیست بلکه مطلق رفتار و معاشرت می‌باشد.


گر چه دفع هرگونه حمله به مرز اسلامی و دور کردن هر قسم دشمنی و سرکوب هر نوع تهاجم دشمن بیگانه لازم است، لیکن اگر در داخله‌ی حوزه‌ی اسلام اختلاف و دشمنی راه یافت نباید برادر مسلمان را که بظاهر دشمن شمرده شد از پا در آورد و او را از بین برد، بلکه لازم است دشمنی با وی را دفع کرد نه، دشمن را، دفع دشمن دشوار نیست، از بین بردن دشمنی و روی کار آوردن مجدّد دوستی، هنر فرزانگان صالح است، « وَلا تَسْتَوِی الْحَسَنَةُ وَلا السَّیِّئَةُ ادْفَعْ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذِی بَیْنَکَ وَبَیْنَهُ عَدَاوَةٌ کَأَنَّهُ وَلِیٌّ حَمِیمٌ؛هرگز نیکی و بدی یکسان نیست بدی را با نیکی دفع کن، ناگاه همان کس که میان تو و او دشمنی است، گوئی دوستی گرم و صمیمی است.»
بنابراین منطقه‌ی اسلامی همانند محدوده‌ی خانواده است که در مدار مهر و محور محبت می‌گردد که همواره صلای، «و عاشرُوهنّ بِالْمَعروفِ» طنین افکن بوده، و جدائی و وصل آنها در گرو احسان و لطف خواهد بود، «فاِمْساکٌ بِمَعْرُوفٍ اَوْ تسریحٌ باِحسانٍ؛ باید به طور شایسته همسر خود را نگاهداری کند (و آشتی نماید)، یا با نیکی او را رها سازد (و از او جدا شود).» ، و گرامیداشت بزرگ‌سالان به دستور «وَ امّا یّبْلُغَنّ عِندَکَ الکِبَرَ اَحَدُهُما اَو کِلاهُما فَلا تَقُل لَهُما اُفٍ و لا تَنْهَرَهُما و قُل لَهُما قولاً کَریماً؛ هر گاه یکی از آنها - یا هر دو آنها - نزد تو، به سن پیری برسند کمترین اهانتی به آنها روا مدار، و بر آنها فریاد مزن، و گفتار لطیف و سنجیده بزرگوارانه به آنها بگو .» هماره اجراء می‌شود، چه اینکه نوار مهر بزرگ‌سالان همواره بر دور زندگی خردسالان می‌گردد و آنها را مشمول عاطفه عاقلانه قرار می‌دهد.


ادب معاشرت حقوقی درجامعه‌ی انسانی از نظر قرآن کریم بر اساس قسط متساوی و عدل متقابل است، لذا در عین امر به داد، از تحمّل بی داد نهی می‌نماید، و در متن نهی از ظلم نهی از پذیرش ظلم مطرح است و اهمیّت به این مطلب از متون آیات قرآن کریم استنباط می‌شود، زیرا برخی از آیات، پیام همه‌ی پیامبران را قیام به قسط و عدل می‌داند:«لَقَدْ اَرسَلْنا رُسُلَنا بِالبَیِّناتِ و اَنْزَلنا معَهُمُ الْکِتابَ وَ المیزانَ لِیَقُومَ النّاسُ بالْقِسطِ؛ما رسولان خود را با دلایل روشن فرستادیم و با آنها کتاب و میزان (شناسان حق از باطل ) نازل کردیم تا مردم قیام به عدالت کنند.» و بعضی از آیات بر این تأکید دارد که بدون تجهیز کامل و آمادگی نهائی، اجراء عدل میسّر نخواهد بود، لذا قائم بودن کافی نیست بلکه قوّام بودن لازم است:«یا اَیُّهَا الدّین آمنوُا کُونُوا قوّامین لله شُهَداءَ بالقِسْطِ»ای کسانی که ایمان آورده‌اید همواره برای خدا قیام کنید و از روی عدالت گواهی دهید.» ، «یا اَیُّهَا الَّذینَ آمنُوا کُونُوا قوّامینَ بِالقِسْطِ شُهَداء لله؛ای کسانی که ایمان آوردهاید کاملا قیام به عدالت کنید، برای خدا گواهی دهید.» و طائفه‌ی دیگر از آیات که در جناح سلب سخن می‌گوید و در قبال امر به عدل از ظلم نهی می‌کند، فرق بین سلطه‌گری و سلطه‌پذیری را روا نمی‌دارد و ستم‌پذیری را همانند ستمگری مذموم می‌شمارد و از هر دو نهی می‌نماید. «لا تُظْلِمُونَ وَ لا تُظْلَمُونَ»نه ستم می‌کنید و نه بر شما ستم وارد می‌شود.»


قرآن کریم تفاوت استعدادها را زمینه‌ی آزمون و وسیله توزیع عادلانه کارهای اجتماعی و تسخیر متقابل افراد جامعه می‌داند، و هر گونه تحقیر و هتک حیثیت یا بهره وری رایگان و انتفاع یک جانبه را مطرود می‌شمارد:«هُوَ الّذی جَعَلَکُمْ خَلائفَ الاَرضِ و رفَعَ بَعضَکُم فَوقَ بَْعضٍ دَرَجاتٍ لِیَبْلُوَکُمْ فی ما آتاکُمْ اِنَّ ربُّکَ سَریعُ العِقاب وِ اِنَّهُ لَغَفُورٌ رَحیمٌ؛و او کسی است که شما را جانشینان در زمین ساخت، و درجات بعض از شما را بالاتر از بعضی دیگر قرار داده، تا شما را به وسیله آن چه در اختیارتان قرار داده بیازماید، به یقین پروردگار تو سریع العقاب و آمرزنده‌ی مهربان است.»، «اَهُمْ یَقسِمُونَ رَحْمَة رَبَّکَ نَحْنُ قَسَمْنا بَینَهُم مَعیشَتَهُم فِی الحیوه الدُّنیا وَ رَفَعْنا بَعْضٌَُم فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجاتٍ لِیَتَّخِذَ بَعْضُهُمْ بَعْضاً سُخْریاً وَ رحْمَتُ رَبُِکَ خَیْرٌ ممّا یَجمَعُونَ»آیا آنان رحمت پروردگارت را تقسیم می‌کنند؟ ما معیشت آنها را در زندگی دنیا بین‌شان تقسیم کردیم و بعضی را بر بعضی دیگر برتری دادیم تا یکدیگر را مسخّر کرده (و با هم تعاون نمایند).» با آیات یاد شده روشن می‌شود که هر گونه بخشش‌های الهی آزمون بندگان خداست نه گرامی‌ داشتن کسانی که آنها را دارند و تحقیر کسانی که آنها را ندارند، و هدف آن تقسیم عادلانه وظائف اجتماعی است و آیه‌ی:«یا اِیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا یَسْخَرْ قومٌ مِنْ قومٍ عَسی اَنْ یَکُونُوا خیراًً مِنهُمْ و لا نَساءٌ مِن نساءٍ عَسی اَنْ یکُنَّ خیراً مِنْهُنَّ؛ای کسانی که ایمان آورده‌اید نباید گروهی از مردان شما گروه دیگر را استهزا کنند، شاید آنها از اینها بهتر باشند، و نه زنانی از زنان دیگر شاید آنان بهتر از اینان باشند.» جلو هر گونه تحقیر و فخر فروشی را گرفته، و حفظ احترام متقابل را بر همگان لازم می‌داند تا معاشرت جامعه را در پرتو تأمین کرامت ، زمینه‌ی پیدایش مدینه‌ی فاضله را فراهم نماید.


حسن معاشرت هر شهروند در مدینه‌ی فاضله برابر مسئولیت اوست، لذا وظیفه‌ی مسئولان مهم جامعه در این باره بیش از دیگران می‌باشد، چه اینکه به موسی کلیم و هارون (علیهماالسلام) دستور رسید که با گفتار نرم تبلیغ دین را آغاز کنید:«قُولا لَهُ قَوْلاً لَیِّناً لَعلَّهُ یَتَذکّرُ اَوْ یَخْشی»اما به نرمی با او سخن بگوئید شاید متذکر شود یا از (خدا) بترسد.» گر چه سرانجام فرعون با سوء اختیار خود به کام دریا فرو رفت و پیروان متعصّب او نیز به همراهش غرق شدند:«فَغَشِیَهُمْ مِنَ الیمِّ ما غَشِیَهُمْ»و دریا آنان را (در میان امواج خروشان خود) بطور کامل پوشانید! » و همچنین به پیامبر اکرم(صلّی‌اللّه‌علیه‌وآله‌وسلم) فرمان مهربانی و تواضع در برخورد و نرمش در رفتار داده شد:« فَبِمَا رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَلَوْ کُنْتَ فَظًّا غَلِیظَ الْقَلْبِ لانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِکَ » و جریان مشورت که ضمن گرامی داشتن آراء دیگران وسیله‌ی خوبی برای وحدت جامعه و جذب نیروی کارآمد و ایجاد هماهنگی بین صاحب نظران و پختگی تصمیم نهائی است، در همین راستا می‌باشد که نبی اکرم (صلّی‌اللّه‌علیه‌وآله‌وسلم) به آن مأمور شد.


سیره‌ی آن حضرت بنابر توصیه‌ی خدای سبحان بال گشودن و فروتنی نسبت به مؤمنان بوده است:« وَ اخْفِضْ جَناحَکَ لِمَنِ اتَّبَعَکَ مِنَ المُؤمنینَ؛و بال و پر خود را برای مؤمنانی که از تو پیروی می‌کنند بگستر.» گر چه موضع‌گیری قاطعانه‌ی آن حضرت در برابر طاغیان و اعلام انزجار آن رهبر الهی از تبهکاران سنّت فراموش نشدنی اسلام است:« فَإِنْ عَصَوْکَ فَقُلْ إِنِّی بَرِیءٌ مِمَّا تَعْمَلُونَ؛اگر نافرمانیت کردند بگو من از آنچه شما انجام می‌دهید بیزارم.»
بال گشودن در قرآن کریم گاهی همراه با اظهار کوچکی و فرمانبرداری است، مانند آنچه فرزند در ساحت پدر یا مادر بزرگوارش انجام می‌دهد:« وَ اخْفِضْ لَهُما جَناحَ الذلِّ مِنَ الرَّحْمَهِ؛بالهای تواضع خویش را از محبت و لطف در برابر آنان فرود آر.» و گاهی نشان رأفت و ترحم و کوچک نوازی است، مانند آنچه که رهبر الهی به آن مأمور شده است.


از رسالت‌های اساسی قرآن در بهبود ادب معاشرت همانا بنیانگذاری جامعه‌ی برین و متمدن راستین بوده و دستور حسن ظن به چنین اجتماعی صادر کردن است، گر چه در جامعه‌ی تباه وظیفه‌ی اوّلی خوش گمانی نیست، لیکن در جامعه‌ی صالح دستور نخست گمان خوب نسبت به دیگران داشتن است:«اِجْتَنبُوا کَثیراً مِنَ الظَّنَّ اِنَّ بَعْضَ الظَّنَّ اثمٌ»ای کسانی که ایمان آورده‌اید از بسیاری از گمان‌ها اجتناب کنید که بعضی از گمان‌ها گناه است. »


تعلیم آداب معاشرت (قرآن)؛ معاشرت بهشتیان (قرآن)؛ آداب معاشرت؛ معاشرت نیکو.


۱. حجرات/سوره‌۴۹، آیه‌ ۱۰.    
۲. ممتحنه/سوره‌۶۰، آیه ۸- ۹.    
۳. تین/سوره‌۹۵، آیه‌ ۴.    
۴. اسراء/سوره‌۱۷، آیه‌ ۵۳.    
۵. بقره/سوره‌۲، آیه‌ ۸۳.    
۶. فصلت/سوره‌۴۱، آیه‌ ۳۴.    
۷. بقره/سوره۲، آیه۲۲۹.    
۸. اسرا/سوره۱۷، آیه۲۳.    
۹. حدید/سوره۵۷‌، آیه‌ ۲۵.    
۱۰. مائده/سوره‌۵، آیه‌ ۸.    
۱۱. نساء/سوره‌۴، آیه‌ ۱۳۵.    
۱۲. بقره/سوره۲‌، آیه‌ ۲۷۹.    
۱۳. انعام/سوره‌۶، آیه ۱۶۵.    
۱۴. زخرف/سوره‌۴۳، آیه‌ ۳۲.    
۱۵. حجرات/سوره‌۴۹، آیه‌ ۱۱.    
۱۶. طه/سوره‌ ۲۰، آیه‌ ۴۴.    
۱۷. طه/سوره‌۲۰، آیه‌ ۷۸.    
۱۸. آل عمران/سوره‌۳، آیه‌ ۱۵۹.    
۱۹. شعراء/سوره۲۶، آیه ۲۱۵.    
۲۰. شعراء/سوره‌۲۶، آیه ۲۱۶.    
۲۱. اسراء/سوره‌۱۷، آیه‌ی ۲۴.    
۲۲. حجرات/سوره‌۴۹، آیه‌ی ۱۲.    



سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «معاشرت قرآنی».    



جعبه ابزار