معبد بن عبدالله جهنی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
جُهَنی،
مَعبد بن عبداللّه،
محدّث
قرن اول هجری و اولین کسی که در باره
قَدَر سخن گفت.
وی در سال ۲۰ هجری یا اندکی پیش از آن، احتمالاً در
کوفه، به دنیا آمد.
جهنی به
جُهَینه، تیرهای از
قبیله قضاعه، منسوب است. این تیره ساکن کوفه بودند و محلهای منتسب به آنان در آنجا وجود داشت. برخی از جهنیها نیز در
بصره زندگی میکردند.
در منابع نام پدر
معبد جهنی، علاوه بر
عبداللّه، خالد نیز آمده و نام
جد او، به اختلاف، عُوَیمر، عُوَیم، عُکَیم و عُلیم ضبط شده است و آوردهاند که نَسَب
معبد جهنی نامعلوم است.
از تحصیلات و نام استادان
معبد جهنی اطلاع چندانی در دست نیست. تنها نقل شده که وی از طبقه دوم یا سوم
تابعین اهل بصره بوده است.
جهنی از
حسن بن علی
بن ابی
طالب علیهالسلام و
عمر بن خطاب (به نحو
مرسل)،
عثمان بن عفان،
عبداللّه بن عمر،
عبداللّه بن عباس،
حارث بن عبداللّه جهنی،
حُذَیفه بن یمان (به نحو مرسل)،
معاویه بن ابیسفیان و
یزید بن عَمِیره زبیدی
حدیث نقل کرده است.
در بیشتر منابع، بر ثقه و صدوق بودن او تأکید شده است.
چند تن از کسانی که از وی روایت کردهاند عبارتاند از:
قَتاده،
مالک بن دِینار،
حسن بصری،
سعد بن ابراهیم و
عبداللّه بن فیروز داناج.
معبد در ابتدا مورد توجه خلفای
بنیامیه بود تاجاییکه
عبدالملک، پنجمین خلیفه اموی (حک: ۶۵ـ۸۶)، او را به سفارت به
روم شرقی فرستاد و تربیت فرزندش،
سعیدالخیر، را به وی سپرد.
معبد در جریان تحکیم در
جنگ صفین (سال ۳۸ هجری) نیز حاضر بود و حکمین را به رعایت
انصاف در حکم توصیه نمود ولی
عمروعاص وی را طرد کرد و از دخالت در امر
حکمیت بازداشت.
به گواهی
یحیی بن یعمر (متوفی ۱۲۹)، جهنی اولین کسی است که در بصره در باره قدر (
اختیار انسان) سخن گفت.
نقل شده است که وی عقیده خود را در باره قدر از فردی
نصرانی، که
اسلام آورد اما بعدها مجدداً نصرانی شد، بر گرفت.
در خصوص نام این فرد اختلافنظر هست.
ابنعساکر نام وی را سستویه، سسویه، ستویه و به نقل از
اوزاعی، سوسن ذکر کرده است. بعدها
غیلان دمشقی این عقیده را از
معبد اخذ کرد.
معبد جهنی، به دلیل قائل شدن به قدر، مورد
طعن و
تکفیر بسیاری از معاصرانش، از جمله حسنِ بصری، قرار گرفت تا جاییکه نقل شده است حسن بصری مردم را از مجالست با
معبد بر حذر میداشت و وی را گمراه و گمراهکننده میدانست.
هرچند بنا بر گزارشی که
ابن قتیبه در
المعارف،
از گفتگویی میان حسن بصری و
معبد، آورده است میتوان نتیجه گرفت حسن بصری با وجود تکفیر
معبد به سبب اعتقاد به قدر، خود از مخالفان سرسخت
جبرگرایان بوده است.
معبد جهنی در سال ۸۰ یا اندکی پس از آن کشته شد. در باره نحوه کشته شدن وی اختلاف نظر هست. بنا به گزارشی، او به همراه
ابن اشعث برضد
حجاج بن یوسف ثقفی قیام کرد و زخمی شد و به
مکه رفت، در آنجا حجّاج او را شکنجه کرد و سرانجام به قتل رساند.
برخی نیز گزارش کردهاند که عبدالملک، به سبب اعتقاد
معبد به قدر، وی را در
دمشق به دار آویخت.
(۱) ابن ابیحاتم، کتابالجرح و التعدیل، حیدرآباد، دکن ۱۳۷۱ـ۱۳۷۳/ ۱۹۵۲ـ۱۹۵۳، چاپ افست بیروت.
(۲) ابن تغری بردی، النجومالزاهره فی ملوک مصر و القاهره، قاهره ۱۳۸۳ـ۱۳۹۲/ ۱۹۶۳ ـ۱۹۷۲.
(۳) ابنعساکر، تاریخ مدینه دمشق، چاپ علیشیری، بیروت ۱۴۱۵ـ۱۴۲۱/ ۱۹۹۵ـ۲۰۰۱.
(۴) ابن عماد، شذرات الذهب فی اخبار من ذهب.
(۵) ابن قتیبه، المعارف، چاپ ثروت عکاشه، قاهره ۱۹۶۰.
(۶) ابن کثیر، البدایه و النهایه، بیروت ۱۴۱۱/۱۹۹۰.
(۷) ابن نباته، سرحالعیون فی شرح رساله ابن زیدون، چاپ محمدابوالفضل ابراهیم، قاهره ۱۳۸۳/۱۹۶۴.
(۸) محمد
بن اسماعیل بخاری، کتاب التواریخ الکبیر، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۶.
(۹) محمد
بن اسماعیل بخاری، کتابالضعفاء الصغیر، چاپ محمد ابراهیم زاید، بیروت ۱۴۰۶/۱۹۸۶.
(۱۰) عبدالقاهر
بن طاهر بغدادی، الفرق بینالفرق، چاپ محمد محییالدین عبدالحمید، قاهره: مکتبه محمدعلی صبیح و اولاده.
(۱۱) محمد
بن احمد ذهبی، سیراعلامالنبلاء، ج ۴، چاپ شعیب ارنؤوط و مأمون صاغرجی، بیروت ۱۴۰۲/۱۹۸۲.
(۱۲) محمد
بن احمد ذهبی، میزان الاعتدال فی نقدالرجال، چاپ علی محمد بجاوی، قاهره ۱۹۶۳ـ۱۹۶۴، چاپ افست بیروت.
(۱۳) سمعانی، الانساب.
(۱۴) یوسف
بن عبدالرحمان مزّی، تهذیب الکمال فی اسماء الرجال، چاپ بشار عواد معروف، بیروت ۱۴۲۲/۲۰۰۲.
(۱۵) د. اسلام، چاپ دوم.
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «جهنی»، شماره۵۲۹۵.