• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

معنای ضرر و ضرار

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



برای ضرر و ضرار اهل لغت معانی مختلفی را گفته‌اند.



در مورد «ضرر»، اهل لغت معانی مختلفی ذکر کرده‌اند که در ادامه به مواردی از آن‌ها اشاره می‌شود:
۱- صحاح اللغه ضرر را خلاف نفع می‌داند.
۲- صاحب قاموس علاوه بر آن، معنای سوء حال را هم آورده است.
۳- نهایه ابن اثیر و مجمع البحرین ضرر را نقص در حق دانسته‌اند.
۴- مصباح المنیر ضرر را به معنای عمل ناپسند نسبت به یک شخص یا نقص در اعیان می‌گیرد.
۵- در مفردات راغب اصفهانی ، ضرر به سوء حال معنا شده، اعم از سوء حال نفس به خاطر قلت علم و فضل یا سوء حال بدن به خاطر فقدان عضوی از اعضا و یا به خاطر قلت مال و آبرو .

۱.۱ - علت اختلاف نظر

اختلاف نظر بین اهل لغت، به علت استعمالات مختلف کلمه ضرر امری طبیعی است، ولی این اختلاف به فقه نیز سرایت کرده و موجب اختلاف آرای فقهی شده است.

۱.۲ - آرای علما



۱.۲.۱ - نظر نائینی

نایینی معتقد است ضرر عبارت است از هر نقصان در مال یا آبرو یا جان فرد دیگر؛ ولی در مورد نفس و مال کلمه «ضرر» استعمال می‌شود، اما در مورد فقدان احترام و آبرو، کلمه ضرر کمتر استعمال می‌شود. مثلا گفته می‌شود: فلان شخص در آن معامله ضرر کرد، یا دارویی که مصرف کرد مضر بود یا برایش ضرر داشت؛ ولی اگر کسی از دیگری هتک آبرو بکند اصطلاحا گفته نمی‌شود که به او ضرر زده است.
[۲] منیة الطالب، ج۲، ص۱۹۸.


۱.۲.۲ - نظر امام خمینی

به نظر امام خمینی (قدس سره) ضرر به معنای ضد نفع و مقابل نفع است.


کلمه «ضرار» نیز دارای معانی مختلفی است. ضرار بر وزن فعال مصدر باب مفاعله است. باب مفاعله دلالت بر اعمال طرفینی می‌کند. پس ضرار که مصدر باب مفاعله است مبین امکان ورود ضرر بر دو جانب است، بر خلاف «ضرر» که همیشه از یک طرف علیه طرف دیگر وارد می‌شود. با توجه به قید طرفینی بودن، برای ضرار معانی مختلفی پیشنهاد شده است:
معنای اول ضرار، مجازات بر ضرری است که از جانب دیگری به انسان می‌رسد و معنای دوم، ضرر رساندن متقابل دو نفر است به یکدیگر. قول سوم این است که ضرر در مواردی است که شخصی به دیگری ضرر می‌رساند تا خودش منتفع گردد و ضرار در موردی است که با ضرر رسانیدن به دیگری، نفعی عاید شخص نشود. بنابر قول چهارم ضرر و ضرار دارای معنای واحد هستند. این چهار معنا در نهایه ابن اثیر هم دیده می‌شود.
صاحب قاموس، معنای پنجمی برای ضرار آورده و آن را معادل « ضیق » گرفته است.
در معنای ششم، ضرار به معنای اضرار عمدی و ضرر مشتمل بر اضرار عمدی و غیر عمدی است و چنانچه در مقابل هم قرار گیرند، ضرر، زیان زدن غیر ارادی است و ضرار، زیان زدن ارادی. مرحوم محقق نایینی ظاهرا این معنا را پذیرفته است.
[۳] منیة الطالب، ج۲، ص۱۹۹.
[۴] بحوث فقهیه، ص۱۸۶.



امام خمینی در کتاب الرسائل ، در تحت عنوان فوق، فرق بین ضرر و ضرار را چنین بیان کرده است:
غالب استعمالات ضرر و مشتقات آن مالی یا نفسی است، ولی کاربرد ضرار و مشتقاتش در تضییق، اهمال، حرج، سختی و کلفت شایع و رایج است. پس ضرار به معنای اخیر غلبه دارد. در قرآن مجید هم هر جا کلمه ضرر استعمال شده به معنای ضرر مالی و جانی آمده است؛ ولی هر جا کلمه ضرار آمده به معنای تضییق و ایصال حرج است؛ مانند آیه شریفه «لا تضار والدة بولدها» و آیه نازل در خصوص مسجد ضرار :
«و الذین اتخذوا مسجدا ضرارا و کفرا و تفریقا بین المؤمنین و ارصادا لمن حارب الله و رسوله من قبل و لیحلفن ان اردنا الا الحسنی و الله یشهد انهم لکاذبون». (آنانکه برگرفتند مسجدی تا بیازارند و کفر بورزند و میان مؤمنان جدایی افکنند، کمینگاهی برای آنان که با خدا و پیغمبرش نبرد کردند از پیش و همانا سوگند خوردند نخواستیم جز نیکوکاری و خدا گواه است که آنان دروغگویانند). .

۳.۱ - شان نزول

شان نزول آیه فوق این است که دوازده نفر از منافقان که در راس آن‌ها ثعلب بن حاطب و ودیعة بن ثابت بودند به سفارش ابو عامر راهب می‌خواستند در مقابل مسجد قبا در مدینه مسجدی بنا کنند و پیغمبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم را دعوت کنند که در آن مسجد نماز افتتاحیه بخواند و در واقع قصد داشتند مسجد قبا را از اعتبار بیندازند. ابو عامر راهب از اشراف خزرج بود که قبل از هجرت پیغمبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم به مدینه ، همیشه در نعت و منقبت رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم تبلیغ می‌کرد تا این که پیغمبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم به مدینه هجرت فرمود؛ اما زمانی که مردم به پیغمبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم رو آوردند موجب حسد ابو عامر شد؛ به طوری که رسالت آن حضرت صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم را انکار کرد و پس از غزوه بدر از مدینه گریخت و به کفار مکه پیوست و پیغمبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم به او لقب فاسق داد. پس از غزوه احد و حنین ، راهب که در گروه مشرکان علیه مسلمانان مبارزه می‌کرد از مکه گریخت و نزد هرقل پادشاه روم رفت تا لشکری گرد آورد و به جنگ اسلام بیاید.وی در این زمان به یارانش در مدینه دستور داد مسجدی در مقابل مسجد پیغمبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم برایش بنا کنند تا وقتی که به مدینه بازمی گردد، در آن افاده علوم کند. وقتی مسجد ساخته شد منافقان از پیغمبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم خواستند در مسجد نماز بخواند. آن وقت پیغمبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم عازم غزوه تبوک بود و فرمود پس از بازگشت در آن مسجد نماز خواهد خواند. هنگام بازگشت نیز این درخواست تکرار شد، ولی با نزول آیه شریفه فوق الذکر رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم دستور داد آن مسجد را آتش بزنند و نابود کنند.

۳.۲ - معنای ضرار در آیه

در این آیه، ضرار معنای نفسی یا مالی نمی‌دهد. امام خمینی (قدس سره) در این مورد فرموده است: منافقان قصد نداشتند مالی را تلف کنند یا صدمه بدنی به کسی بزنند، بلکه فقط می‌خواستند ابو عامر را در آن مستقر کنند و عقاید مسلمانان را مشوش سازند و آن‌ها را به زیان تفرقه و نفاق و مکروه روحی گرفتار کنند و رسول اکرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم برای قلع ماده فساد، دستور داد مسجد مزبور را بسوزانند و از بین ببرند. ایشان در همین مورد به آیه ۲۳۱ از سوره بقره هم تمسک می‌کنند که می‌فرماید: «و لا تمسکوهن ضرارا لتعتدوا» یعنی وقتی زنان خود را طلاق دادید، اگر واقعا نمی‌خواهید با آنان زندگانی کنید، صرفا به منظور رنج دادن و در فشار گذاشتن به آن‌ها رجوع نکنید که باز در اینجا کلمه ضرار به معنای در فشار و مضیقه و مکروه روحی قرار دادن است، و معادل زیان مالی و جانی نیست؛ زیرا گروهی که آیه شریفه متوجه آن‌ها است به زنان خود ضرر مادی و بدنی وارد نمی‌ساختند، بلکه در عده رجوع می‌کردند و دوباره طلاق می‌دادند تا آن‌ها را در فشار و مضیقه طولانی شدن مدت عده قرار دهند. همچنین به آیه ۶ از سوره طلاق استناد شده که می‌فرماید: «و لا تضآروهن لتضیقوا علیهن»، یعنی با اسکان دادن زنانتان در مکان تنگ و کوچک، زمانی که آن‌ها را طلاق داده‌اید (در عده رجعی ) آنان را به رنج و سختی گرفتار نکنید تا به علت مضیقه مسکن مجبور شوند از منزل شما خارج گردند. در این آیه هم ضرار به معنای سختی و معیشت استعمال گردیده است.


از اینجا، امام (قدس سره) نتیجه می‌گیرند که کلمه ضرر در حدیث سمرة بن جندب به مفهوم نقص در مال و جان ، و ضرار به معنای تضییق و تشدید به کار رفته است؛ چرا که در داستان سمره، «ضرار» متوجه مرد انصاری بود، یعنی در واقع تشدید و حرج و سختی متوجه او بود، زیرا سمرة بدون اطلاع و سرزده، وارد خانه مرد انصاری می‌شد و این طرز رفتار باعث گردیده بود که آسایش از خانواده آن مرد سلب شود و به سختی بیفتد.
نتیجه این که در اینجا ضرار به معنای ضرر نیست و نیز معنای اصرار و پافشاری بر ضرر و مباشرت بر ضرر و یا مجازات بر ضرر- که گروهی معنا کرده‌اند- نمی‌دهد؛ زیرا پیغمبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم فرموده بود: «انک رجل مضار»، و «مضار» اسم فاعل از باب مفاعله و هم خانواده واژه ضرار است.


بررسی موارد استعمال واژه‌های ضرر و ضرار در منابع اسلامی نشان می‌دهد که «ضرر» شامل کلیه خسارت‌ها و زیان‌های وارد بر دیگری است، ولی «ضرار» مربوط به مواردی است که شخص با استفاده از یک حق یا جواز شرعی به دیگری زیان وارد سازد که در اصطلاح امروزی از چنین مواردی به « سوء استفاده از حق » تعبیر می‌شود. رسول اکرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم سمره را « مضار » خواند، و ناگفته پیدا است که وی با استفاده از حق خود می‌خواست به صاحب منزل زیان وارد سازد.


۱. عوائد الایام، ص۱۷.    
۲. منیة الطالب، ج۲، ص۱۹۸.
۳. منیة الطالب، ج۲، ص۱۹۹.
۴. بحوث فقهیه، ص۱۸۶.
۵. خمینی، روح الله، رسائل، ج۱، ص۳۱.    
۶. سبحانی، جعفر، تهذیب الاصول، ج۳، ص۹۴.    
۷. توبه/سوره۹، آیه۱۰۷.    
۸. بقره/سوره۲، آیه۲۳۱.    
۹. طلاق/سوره۶۵، آیه۶.    
۱۰. خمینی، روح الله رسائل، ج۱، ص۲۸ به بعد     .



قواعد فقه،ج ۱،ص ۱۳۷،برگرفته از مقاله«معنای ضرر و ضرار»    



جعبه ابزار