• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

مفهوم عدد

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



مفهوم عدد به بحث از دلالت یا عدم دلالت جمله عددیه بر انتفای حکم از موضوع مقیّد به غیر آن عدد اطلاق می‌شود.



مفهوم عدد، از اقسام مفهوم مخالف است. بحث مفهوم عدد در جمله عددیه مطرح می‌گردد. جمله عددیه، جمله‌ای است که موضوع یا متعلق آن به عدد معینی مقید شده باشد.
بحث وجود یا عدم مفهوم در جمله عدد به این گونه است که حکمی که برای موضوع (یا متعلق) دارای عدد خاص (مقید به عدد خاص ) ثابت شده است از موضوع مقید به غیر آن عدد خاص منتفی می‌شود یا نه؛ برای مثال، در روایات آمده است که در هر ماه سه روز روزه گرفتن مستحب است، آیا مفهوم این سخن آن است که بیشتر از سه روز مستحب نیست، یا مفهوم ندارد و نسبت به این مطلب ساکت است؟


بحث از مفهوم عدد در دو مقامِ ثبوت و اثبات مطرح است.

۲.۱ - مقام ثبوت

در مقام ثبوت، مسئله به چهار صورت تصوّر می‌شود:
۱. گاهی به دلیل خاصی ثابت شده که این عدد در کلام برای بیان حد و مرز موضوع، هم از جانب قلت و هم از جانب کثرت می‌باشد؛ برای مثال، جمله «تصدق بخمسة دراهم، لا اقل و لا اکثر» مفهوم دارد؛ یعنی «کمتر از پنج درهم فایده ندارد و بیشتر از آن هم واجب نیست»؛
۲. گاهی به دلیل خاصی ثابت شده که عدد ذکر شده در کلام تنها برای محدود کردن موضوع از نظر کثرت و زیادی است نه از نظر قلت؛ برای مثال، مفهوم این جمله که: «حداکثر سی روز به عنوان ماه رمضان باید روزه بگیری» این است که بیش از سی روز واجب نیست حتی اگر هلال رؤیت نشود؛
۳. گاهی به دلیل خاص ثابت شده که آن عدد تنها برای بیان موضوع از نظر قلت است، و از لحاظ کثرت لا بشرط می‌باشد، برای مثال، جمله: «تصدق بخمسة دراهم لا اقل» به این معنا است که کمتر از پنج درهم کافی نیست، ولی درباره بیشتر از آن؛ ساکت است؛
۴. گاهی هیچ گونه قرینه‌ای مبنی بر این که عدد مذکور برای محدود کردن موضوع است، وجود ندارد، مثل: «صم ثلاثة ایّام من کل شهر»، که در این مورد بیشتر اصولی‌ها می‌گویند مفهوم ندارد، چون اثبات شیء نفی ماعدا نمی‌کند.

۲.۲ - مقام اثبات

برخی معتقدند ظهور یا انصراف عدد این است که در مقام تحدید، هم از نظر قلت و هم از نظر کثرت، می‌باشد؛ پس در هر دو طرف مفهوم دارد، مگر این که قرینه‌ای بر خلاف آن اقامه شود، مانند عدد در آیه : ﴿الزّانِیَةُ وَالزّانِی فَاجْلِدُوا کُلَّ واحِد مِنْهُما مِائَةَ جَلْدَة﴾، که در تحدید از نظر قلت و کثرت ظهور دارد؛ یعنی صد ضربه باید زده شود نه ۱۰۱ و نه ۹۹ ضربه.
برخی معتقدند ظاهر کلمات بیشتر اصولیون این است که جمله عددیه مفهوم ندارد. آنها می‌گویند هر چند جمله عددیه بر این مطلب دلالت می‌کند که به جا آوردن اقل مجزی نیست، امّا این بدین دلیل نیست که بر مفهوم دلالت دارد، بلکه به این علت است که عنوان اقل در این خطاب خاص، مامور به نیست، ولی این امر مانع از آن نیست که در خطاب دیگری اقل، ماموربه باشد. به همین بیان روشن می‌شود که جمله عددیه نمی‌تواند طبیعی حکم را از عدد اکثر نیز نفی نماید.
[۵] خضری، محمد، اصول الفقه، ص۱۴۴.
[۶] آخوند خراسانی، محمد کاظم بن حسین، کفایة الاصول، ص۲۵۰.
[۷] ابو زهره، محمد، اصول الفقه، ص۱۴۴.
[۸] اسنوی، عبد الرحیم بن حسن، التمهید فی تخریج الفروع علی الاصول، ص۲۵۲.
[۹] فیض، علیرضا، مبادی فقه و اصول، ص۲۴۷.
[۱۰] محمدی، علی، شرح اصول فقه، ج۱، ص۲۸۱.



۱. سبحانی تبریزی، جعفر، الموجز فی اصول الفقه، ص (۱۷۷-۱۷۶).    
۲. خویی، ابوالقاسم، محاضرات فی اصول الفقه، ج۵، ص۱۵۰.    
۳. عراقی، ضیاء الدین، نهایة الافکار، ج۱، ص۵۰۳.    
۴. الخامس مظفر، محمد رضا، اصول الفقه، ج۱، ص۱۲۹.    
۵. خضری، محمد، اصول الفقه، ص۱۴۴.
۶. آخوند خراسانی، محمد کاظم بن حسین، کفایة الاصول، ص۲۵۰.
۷. ابو زهره، محمد، اصول الفقه، ص۱۴۴.
۸. اسنوی، عبد الرحیم بن حسن، التمهید فی تخریج الفروع علی الاصول، ص۲۵۲.
۹. فیض، علیرضا، مبادی فقه و اصول، ص۲۴۷.
۱۰. محمدی، علی، شرح اصول فقه، ج۱، ص۲۸۱.



فرهنگ نامه اصول فقه، تدوین توسط مرکز اطلاعات و مدارک اسلامی، برگرفته از مقاله «مفهوم عدد».



جعبه ابزار