مقامات الحریری (کتاب)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
«مقامات الحریری» یا «المقامات الادبیه» کتابی است به
زبان عربی ، که نوشته أبو محمد قاسم بن علي بن محمد بن عثمان الحريري البصري(۴۴۶- ۵۱۶ ق) است ؛ وی این کتاب را به
تقلید از شیوه
بدیع الزمان همدانی در ۵۰ مقامه نگاشته و در تصنع و تکلف از او نیز در گذشته است.
مقامات، جمع «مقامه»، قسمی است از اقسام قصص است که با صرف نظر از تکلفات لفظی و معنوی که در آن هدف اصلی است، از جنبه داستانی هیچ گونه ارزش و تنوعی ندارد و مقصود نویسنده از ابداع و انشاء آن این است که بتواند با فراغ بال و وسعت مجال، هر چه بیشتر صنایع لفظی و بدیعی به خصوص
سجع را در آن به کار برده و در لغت پردازی و ترکیب سازی، نهایت هنر خود را در فن
نثر نویسی به شیوه معمول در این دوره ارائه دهد. از جنبه داستانی، مقامات عبارت است از داستانهایی کوتاه و مستقل که تنها وجه ارتباط آنها با یکدیگر راوی واحدی است که شخص معینی را در حالات مختلف وصف میکند. هم چنین دانستنی است که نام هر مقامه، ماخوذ از مکانی است که داستان در آن اتفاق افتاده مانند مقامه حلبیه، مقامه موصلیه.
کتاب مشتمل بر مقدمهای کوتاه از نویسندهای ناشناس و پنجاه بخش (مقامه) است. هدف نگارنده از این پنجاه مقامه به گفته خود وی آن است که دانش پژوهان را در حفظ
زبان و
ادبیات تشویق و ترغیب نماید تا با خواندن آنها علاوه بر آن نوعی تفریح و سرگرمی هم باشد.
حریری بزرگترین مقامه نویس بعد از بدیع الزمان همدانی است. وی ضمن آنکه توانسته است فوت وفن کار بدیع الزمان را به دقت دریابد و اقتباس کند، از جهاتی نیز مقامه را تکامل بخشیده، به حدی که دیگر کسی نتوانسته است فن مقامه را در این چارچوب معین از حریری درگذراند یا حتی به سطح او برساند. از همین لحاظ مقامات حریری در
زمان خود او بیش از هفتصد بار نسخه برداری شده، و طی قرنها ادیبان شروح متعدد بر آن نگاشتهاند که جنبه تدریس و تعلیم ادب در سطوح عالی ادبی داشته است. معروفترین این شرحها،
شرح احمد بن عبد المؤمن الشریشی (متوفی ۶۲۰ ق) است. مقامه نویسان بعد از حریری غالبا از او تقلید کردند و این در رکود فن مقامه از جهت معنوی اثر داشت، چرا که انحراف حریری را از جوهر اصلی مقامه بدیع الزمان (یعنی انتقاد و پرخاش اجتماعی) و گرایش هرچه بیشتر به لفاظی بی محتوی ادامه دادند و تحکیم بخشیدند، بی آنکه استعداد بی نظیر حریری در ساختن کاخهای شکوهمند از واژگان درخشان را داشته باشند. مقامات رازگشای درون پوشیده نویسنده است. درونی که گشایش آن تنها با شناخت
زبان و سبک مقامات و رمزهای آن ممکن خواهد بود؛ زیرا نویسنده «در باب هر چیز و هرکس که بنویسد، سر خود را بازگفته است». خواننده مقامات با خواندن نثر داستانی آن عمق وجود نویسنده اش را مییابد و در دنیای او، رازهایی را کشف میکند که اگر آنها را به خود نویسنده بازگوید، شاید با
حیرت و اعتراض او روبرو شود. نویسنده مقامات قصد دارد تا مسائلی را پیرامون فرد و
جامعه عصر خویش مطرح کند و موضع گیریهای خود را نسبت به این مسائل به خواننده منتقل کند. وی برای انتقال این اندیشهها و بیان جهت گیریهای خود، زبان ویژهای را برگزیده است که تکرار برخی عوامل در آن، گرایشهای ذهنی وی را نشان میدهد.
به هنگام بررسی سبک مقامات حریری، به محورهای زیر میتوان اشاره کرد:
الف:
شیوه تصنع و تکلف در نثرنویسی: عصر حریری عصری است که ادیبان و خوانندگان آثار ادبی، تنها به آثار مصنوع و متکلف ارزش میدهند و توانایی ادیب را در نگارش چنین نثری میسنجند.از مهمترین ویژگیهای نثر حریری، استفاده وی از کنایات میباشد. شاید بتوان این ویژگی را از مهمترین و شایعترین خصوصیت بلاغی مقامات او دانست. وی علاوه بر استفاده از کنایات، جای جای مقامات خود را با مثلها و حکمتها نیز آراسته است. از سوی دیگر برای نشان دادن توانایی خود در عرصههای علمی، از معماهای
نحوی و
فقهی نیز بهره برده است. استفاده حریری از
آیات قرآنی ،
احادیث ،
کنایات ، مثلهای، معماهای نحوی و فقهی وی را از پرداختن به بزرگترین گنجینه واژگان عربی، در مقامات خویش بازنداشته است و همین امر باعث شده مقامات وی بسیاری از واژگان عربی را دربر بگیرد.
ب: تسلط او در بهره گیری از تواناییهای زبان: حریری در مقامات خود از قدرت القایی زبان بهره بسیار برده است تا از الهام معنای لغوی آن، در بیان خود سود جوید. استفاده حریری از استعارات، کنایات و... امری غیرقابل انکار است. هدف وی از گزینش واژهها، بهره گیری از
معانی مجازی و قدرت القایی آنهاست تا با این روش نیازهای داستان و علائق شخصیت هایش را برآورده سازد.
ج: هنرنمایی در ارائه زبان و نثر آهنگین برای شناساندن
ناهنجاریهای اجتماعی : از دیگر ویژگیهای سبک حریری، ترسیم مشکلات و نابسامانیهای اجتماعی عصر
عباسی با زبان و لحن بدبینانه و در قالب نثری آهنگین و زیباست. این ویژگی سبب شده است تا مقامات حریری، مرجع و ماخذ ارزشمندی برای شناخت زبان عربی و جامعه طبقاتی عصر عباسی گردد. حریری همچون یک
جامعه شناس در پی ترسیم پیچیدگیها، مشکلات و تنگناهای اجتماعی است.
د: کاربرد
شعر در لابلای
نثر : استفاده از شعر در لابلای نثر، یکی از ویژگیهای نثر فنی است که مقامات حریری، که قسمت اعظم آن به نثر نگاشته شده، حاوی اشعار فراوانی است که هیچیک تکرار مطالب نثر و قطعهای زاید نیست که بر نثر داستان سنگینی کند. نقل شده که حریری قهرمان داستان خود را از یک شخص واقعی- سائلی در
مسجد بصره ، یا ادیبی به نام مظهر بن سالار- گرته برداری کرده است. اگر هم انگیزه حریری در نوشتن مقامات چنین چیزی بوده باشد، خود معترف است که منبع الهام اصلی او مقامات
بدیع الزمان است. وی نه تنها در سبک نوشتن و موضوع و مضمون، بلکه حتی در اسامی بعضی مقامات از بدیع الزمان تقلید کرده است. تفاوتی که هست آن است که فکر و نظر و تکلف در کار حریری بارز است، درحالی که عبارات بدیع الزمان صاف تر و سلیس تر و طبیعی تر افتاده است. از همان نخستین مقامه حریری (الصنعائیة) که اقتباسی است از «مقامة الخمریة» بدیع الزمان با این قرینه سازی آشنا میشویم. اما راوی مقامات در این کتاب، شخصی است به نام حارث بن همام که شیفته نوادر ادب و لطایف ادبی و خطابههای شیرین مسجع و کثیرالسفر است و قهرمان داستانها، پیرمردی است شوخ و گدا و خوش مشرب و خطیب و دانای علوم و فنون ادبی به نام ابوزید سروجی، که گاه سیمای فرزانگان را دارد و گاه سیمای گدایان و هنر او جز این نیست که با خطابههای بلیغ خود همگان را بفریبد و دریوزگی کند. این نوشتار حاوی پنجاه مقامه است که مقامه نخست آن، مقامه آشنایی حارث و خواننده مقامات با ابوزید است و این آشنایی در مقامههای بعد بیشتر و عمیق تر میشود. چنان که در مقامهها آمده است، ابوزید سروجی، گاه چهرهای نیک دارد، وی پیرمردی است زیرک و باهوش، چنان که در پایان مقامه مراغیه از پذیرفتن دیوان دبیری و انشای امیر سرباز میزند چراکه معتقد است، امرا گاه
خشم میگیرند و گاه لطف میورزند. از این رو، در نظرش تکیه بر این شغل، از خردورزی به دور است و درویشی و بیابان گردی بسیار بیشتر از آن حرفه، مایه خرسندی اوست. دانستنی است که وی در اکثر مقامهها از جمله مقامه شیرازیه و شتویه، با آرامش خاصی مینشیند و
سکوت اختیار میکند تا دیگران در میدان سخن، جولان کنند و آن گاه که ضعف و ناتوانی آنان آشکار میگردد خود به میدان درمی آید و گوی براعت از همگان میرباید.
ابوزید سروجی در پایان اغلب مقامهها از جمله مقامه صوریه آن گاه که از نام و نسبتش میپرسند خود را اهل سروج معرفی میکند و قبیله غسان و زادگاهش را به وجهی نیکو میستاید. اما در مقامه کرجیه، از دادن پاسخ به این سؤال خودداری میکند و میگوید فخر، به پرهیزگاری است نه به افتخارات گذشته نسبی. در مقامه طیبیه در پاسخ سؤال جوانی که در مورد موطنش میپرسد، پاسخ صریحی نمیدهد و در مقامه تظیسیه از دادن پاسخ اعراض میکند و در مقامه شیرازیه در برابر این سؤال میگرید و در مقامه نجرانیه، از زادگاهش با غم و اندوه یاد میکند. ابوزید در مقامه رقطا، آن گاه که حارث بن همام از او تقاضای رساله رقطاء را میکند، به همراه رساله، زر هم میبخشد. حریری خود، مردی
ژولیده و بد
لباس بود و قیافه و ظاهری درخور دانش و هنر و مقامش نداشت و عادت داشت به اینکه ریش خود را بکند (و مشهور است که یک بار از
خلیفه به عنوان جایزه درخواست کرد که وی را در کندن موی ریشش آزاد بگذارند!). شاید آن صحنههای مؤثر در مقامات حریری که از ورای ظاهری چرکین و خوار و خفیف ناگهان
فصاحت و
بلاغت و علم و اطلاع ابو زید سروجی برق میزند و چشمها را خیره میسازد، وصف حال نویسنده است و انگیزه شخصی دارد.
ناصر بن ابی المکارم عبد السید بن علی مطرزی (متوفی ۶۱۰ ق) از ادبای نامی و نحویین معروف و لغویین مشهور، الایضاح را در شرح آن نوشته است. این کتاب توسط آقای طواق گلدی گلشاهی به
فارسی ترجمه و توسط وی توضیحاتی بدان افزوده شده است. نسخه حاضر در برنامه مشتمل بر تعلیقاتی، که نویسنده آن شناخته نیست و نیز فهرست مطالب در انتهای کتاب آمده است. کتاب مشتمل بر الفاظ، عبارات و امثال دشواری است که در پارقی شرح شده است.
نرم افزار تراث ۲، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی (نور).