• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

ملکیت انتفاع

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



مقالات مرتبط: ملکیت (مقالات مرتبط).


ملکیت انتفاع به عنوان یک مفهوم در فقه، به بررسی سلطنت بر بهره‌وری عینی از اعیان می‌پردازد و تفاوت‌های آن با ملکیت منفعت را روشن می‌کند.
این مفهوم همچنین به اسباب مختلفی که می‌تواند منجر به ایجاد ملکیت انتفاع شود، اشاره دارد.




ملکیت انتفاع یکی از اقسام ملکیت که به عنوان ضعیف‌ترین مرتبه ملکیت شناخته می‌شود و عبارت است از سلطنت بر بهره‌وری عینی از اعیان.
فقها ملکیت را به لحاظ قوت و ضعف به سه رتبه تقسیم کرده‌اند که ضعیف‌ترین مرتبه آن، ملکیت انتفاع می‌باشد و عبارت است از سلطنت بر بهره وری عینی از اعیان.



• تفاوت میان ملکیت انتفاع و منفعت (ملکیت منفعت) به گفته برخی این است که گرچه در هر دو سلطنت بر عین از جهتی خاص وجود دارد؛
• لیکن در ملکیت منفعت سلطنت بر عین از آن جهت به گونه‌ای است که نقل عین به دیگری از آن جهت، امکان پذیر و جایز است؛
• برخلاف ملکیت انتفاع که چنین سلطنتی بر عین وجود ندارد و نقل عین به به دیگری از آن جهت، جایز نیست، مانند اجاره دادن خانه، که مستاجر می‌تواند آن را به دیگری اجاره دهد (ملکیت منفعت)؛
لیکن کسی که چیزی همچون گردن بند را عاریه گرفته است، نمی‌تواند آن را به دیگری عاریه دهد.


• برخی دیگر در تفاوت آن دو گفته‌اند:
منفعت عبارت است از طبیعی منفعت عین، بدون لحاظ اینکه چه کسی از آن استفاده می‌کند.
در اجاره دادن خانه، منفعت عبارت است: از طبیعی سکونت در آن، بدون لحاظ اینکه زید در آن سکونت کند یا عمرو.
تملیک خانه به مستاجر توسط موجر برای سکونت، تملیک طبیعی سکونت در آن است؛ از این رو، مستاجر می‌تواند آن را به دیگری نیز تملیک کند؛
در حالی که انتفاع عبارت است از استفاده از عین با ملاحظه کسی که از آن استفاده می‌کند، مانند عاریه دادن خانه به زید که معنای آن تملیک سکونت به زید با ملاحظه شخص او است؛
یعنی سکونت گزیدن زید، به وی تملیک شده است، نه طبیعی سکونت، قطع نظر از زید یا عمرو؛ از این رو، انتقال آن به دیگری برای زید جایز نیست.
بنابراین، ملکیت در هر دو بدون هیچ تفاوت و قوت و ضعفی حاصل است.
تفاوت تنها در مملوک است.

• برخی ملکیت انتفاع را انکار کرده و گفته‌اند: ملکیت انتفاع در حقیقت، اباحه استفاده از عین از سوی مالک است، نه تملیک انتفاع، بنابر این، در این موارد، ملکیتی وجود ندارد.



امور زیر از جمله اسباب ملکیت انتفاع شمرده شده است:

۱. عاریه، که عبارت است از تملیک انتفاع از مال عاریه‌ای به عاریه گیرنده (عاریه).
۲. وقف بر جهات عمومی، همچون فقرا، دانشمندان و مسافران، بنابراین قول که ملکیت آن به خدای تعالی منتقل می‌شود. در این صورت، موقوف علیهم (فقرا و مانند آن) مالک انتفاع و استفاده از مال وقفی، همچون مدارس و کاروانسراهای وقفی می‌شوند.
۳. عقد نکاح، که سبب ملکیت بضع (استمتاع از زوجه) برای زوج می‌شود و این ملکیت، ملکیت انتفاع است (بضع).
۴. میهمانی، که موجب می‌شود میهمان مالک انتفاع و استفاده آنچه میزبان برای او آماده کرده و جلویش گذاشته، گردد؛ اعم از خوردنی‌ها و نوشیدنی‌ها. (انتفاع)



۱. بحرالعلوم، سید محمد، بلغة الفقیه، ج ۲، ص ۷۰.    
۲. بحرالعلوم، سید محمد، بلغة الفقیه، ج ۲، ص ۷۱.    
۳. امامی خوانساری، محمد، الحاشیة الثانیة علی مکاسب، ج ۱، ص ۸۰.    
۴. غروی اصفهانی، محمد حسین، حاشیة کتاب المکاسب، ج ۱، ص ۳۵.    
۵. روحانی، سید محمدصادق، فقه الصادق، ج ۱۵، ص ۲۲۳.    
۶. امامی خوانساری، محمد، الحاشیة الثانیة علی مکاسب، ج ۱، ص ۸۱.    
۷. امامی خوانساری، محمد، الحاشیة الثانیة علی مکاسب، ج ۱، ص ۳۰۰.    
۸. سیوری، شیخ مقداد، نضد القواعد الفقهیة، ج ۱، ص ۳۳۸.    



• فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (علیهم‌السّلام)، ج ۸، ص ۳۱-۳۲.


رده‌های این صفحه : اصطلاحات فقهی | انتفاع | ملکیت




جعبه ابزار