• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

عاریه

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



عاریه یکی از اقسام عقود است.




عاریه در لغت به معنای هر چیزی است که قابل داد و ستد باشد و وجه تسمیۀ آن عار بودن اخذ عاریه است.



در اصطلاح حقوقی نیز عقدی است که به موجب آن، یکی از طرفین عقد به دیگری اجازه می‌دهد که از عین مال او مجاناً استفاده کند. عاریه دهنده را معیر و عاریه گیرنده را مستعیر می‌گویند.
«عاریه» آن است که کسی مال خود را در اختیار کسی بگذارد تا از آن استفاده کند و چیزی هم به عنوان «اجرت» یا به عنوان دیگر از او نگیرد.



برای صحت عقد عاریه، عاریه دهنده باید اهلیت داشته باشد. علاوه بر آن باید مالک منافع مالی باشد که به عاریه می‌دهد، اگر چه مالک عین مال نباشد؛ بنابراین صاحب حق انتفاع از چیزی، می‌تواند آن را به دیگری عاریه دهد، مگر این‌که شرط مباشرت شده باشد. طرفین عقد عاریه باید علاوه بر اهلیت، قصد بر عاریه نیز داشته باشند.
هر چیزی که بتوان با بقاء اصلش از آن منتفع شد، می‌تواند موضوع عقد عاریه قرار گیرد. منفعتی که مقصود از عاریه است باید مشروع و عقلائی باشد.
بنابراین خانه، اتومبیل، باغ، میز و صندلی و... که با استفاده از آن، عینش از بین نمی‌رود، قابل عاریه دادن است؛ ولی انواع خوراکی را نمی‌توان عاریه داد. مال مورد عاریه باید معین و معلوم نیز باشد.
«عاریه، عقدی جائز است، بنابراین طرفین عقد می‌توانند هرگاه که بخواهند آن را بر هم زنند».
[۲] مفاد ماده ۶۳۸ قانون مدنی

تعیین مدت در آن نیز نمی‌تواند نوع عقد را تغییر دهد؛ به عنوان مثال اگر عاریه اتومبیل به مدت ده روز باشد، می‌توان قبل از ده روز عقد را فسخ کرد؛ چرا که عاریه از نوع عقد جائز است.




عاریه دهنده را «معیر»، عاریه گیرنده را «مستعیر» و مال عاریه داده شده را «عین مُستعاره» می ‏گویند.



۱) عدم مسئولیت معیر در خسارت­های احتمالی؛
«هرگاه مال مورد عاریه دارای عیوبی باشد که برای مستعیر خساراتی وارد کند معیر مسئول خسارات نخواهد بود، مگر این‌که عرفاً مسبّب محسوب شود.
[۳] مفاد ماده ۶۳۹ قانون مدنی

عدم مسئولیت معیر به این جهت است که او قصد نیکوکاری داشته است؛ مگر این‌که عرفاً مسبب محسوب شود مثلاً‌ اتومبیلی را که فاقد ترمز است، عاریه دهد. در صورت تصادف مستعیر، شخص عاریه دهنده ضامن است.
۲) مخارج نگاه‌داری مال مورد عاریه؛ هزینه‌هائی جهت بقاء مال عارض می­شود مثل رفع خرابی سقف اطاق، رفع گرفتگی چاه که به عهدۀ مالک و معیر می‌باشد و نمی‌توان آن را بر دیگری تحمیل کرد.
«مخارج لازم برای انتفاع از مال عاریه به عهدۀ مستعیر است و مخارج نگهدای آن تابع عرف و عادت است مگر این که شرط خاصی شده باشد».
[۴] مفاد ماده ۶۴۶ قانون مدنی

بنابراین هزینه‌های انتفاع مثل استعمال بنزین و روغن در اتومبیل یا هزینۀ نگهداری مثل هزینه پارکینگ به عهدۀ مستعیر است ولی هزینۀ بقاء‌ ماشین مثل تعمیرات اساسی و کلّی موتور اتومبیل به عهدۀ مالک خواهد بود؛ مگر این‌که بر خلاف آن توافق شده باشد.



۱) محافظت از مال مورد عاریه؛ عاریه گیرنده باید از مال مورد عاریه محافظت نماید، تا این‌که به صاحبش برگرداند و چون مال مزبور برای انتفاع است، ید مستعیر امانی است لذا مجاز به تعدی و تفریط در مورد مال مورد عاریه نیست، به عنوان مثال اگر حیوانی را به عاریه می‌گیرد، باید آب و غذایش را به موقع بدهد.
«مستعیر ضامن تلف یا نقصان مال عاریه نمی‌باشد مگر در صورت تفریط یا تعدی»
[۵] مفاد ماده ۶۴۰ قانون مدنی

پس اگر تعدی و تفریط نکند و خسارتی به مال وارد شود؛ چون او امین محسوب می‌شود، ضامن نخواهد بود.
۲) بهره‌برداری متعارف؛ عاریه برای انتفاع مجانی است ولی باید به طور متعارف باشد، مثلاً از حیوان سواری، نمی‌توان به عنوان بارکشی استفاده کرد.
۳) ممنوعیت در تصرف غیر؛
«مستعیر نمی‌تواند مال عاریه را به هیچ نحوی به تصرف غیر دهد مگر به اذن معیر و الاّ تعدی محسوب می‌شود و ضامن خواهد بود.»
[۶] مفاد ماده ۶۴۷ قانون مدنی





«اگر بر مستعیر شرط ضمان شود، مسئول هر کسر و نقصانی خواهد بود اگر چه مربوط به عمل او نباشد».
[۷] مفاد ماده ۶۴۲ قانون مدنی

بنابراین در صورت شرط ضمان، عاریه گیرنده مسئول خواهد بود.



عین مستعاره باید به گونه‏ای باشد که استفاده حلال از آن با بقای اصل آن، امکان داشته باشد؛ مانند لباس و ظرف، ولی اگر به گونه‏‌ای باشد که در صورت استفاده، اصل آن از بین برود- مانند میوه و غذا- عاریه دادن آن صحیح نیست و می‏توان آن را «اباحه» کرد.



اصل در عاریه، عدم ضمان مستعیر است. اما قانون­گذار مواردی را استثناء کرده می­گوید:
«در عاریه طلا و نقره اعم از مسکوک و غیرمسکوک، مستعیر ضامن است هر چند که شرط ضمان نشده و تعدی و تفریط هم نکرده باشد».
[۸] مفاد ماده ۶۴۴قانون مدنی

این به جهت ارزش زیاد طلا و جواهرات است که قانون­گذار را وادار کرده است، حمایت بیشتری از صاحب طلا و نقره بکند. البته در عاریه طلا و نقره می‌توان شرط عدم ضمان کرد.



عاریه نیز مثل ودیعه، عقدی جایز است که هر کدام از «معیر» و «مستعیر» هر وقت خواست می‏تواند مال را پس بگیرد یا پس دهد.



تفاوت عاریه با ودیعه در این است که منظور از ودیعه حفظ و نگه داری مال است و مستودع حق تصرف ندارد، ولی منظور از عاریه این است که مستعیر در مال تصرّف‏ نماید.



عین مستعاره نیز مثل ودیعه در دست مستعیر امانت است و در غیرصورت تعدی و تفریط، ضامن نمی‏باشد، مگر این که طلا یا نقره و یا «عاریه مضمونه» باشد؛ یعنی: هنگام عاریه دادن، شرط کرده باشند که در صورت تلف یا معیوب شدنِ مال، مستعیر ضامن است، اگر چه تعدّی و تفریط نکرده باشد.



۱) امامی، سید حسن؛ حقوق مدنی، تهران، کتاب­فروشی اسلامیه، ۱۳۷۶، چاپ سیزدهم، ج ۲، صص ۱۹۰-۱۸۰.
۲) انصاری، مسعود؛ دانشنامۀ حقوق خصوصی، تهران، محراب فکر، ۱۳۸۴، چاپ اول، ج ۲، ص ۱۳۴۳.
۳) مدنی، سیدجلال الدین؛ حقوق مدنی، تهران، پایدار، ۱۳۸۵، چاپ اول، صص ۱۴۰-۱۳۳.


 
۱. تحریر الوسیله، ج۱، ص۵۹۱.    
۲. مفاد ماده ۶۳۸ قانون مدنی
۳. مفاد ماده ۶۳۹ قانون مدنی
۴. مفاد ماده ۶۴۶ قانون مدنی
۵. مفاد ماده ۶۴۰ قانون مدنی
۶. مفاد ماده ۶۴۷ قانون مدنی
۷. مفاد ماده ۶۴۲ قانون مدنی
۸. مفاد ماده ۶۴۴قانون مدنی
۹. تحریر الوسیله، ج۱، ص۵۹۴،مسأله۱۲.    




کتاب آشنایی با ابواب فقه، ص۸۹.    
پژوهشکده باقرالعلوم.    



جعبه ابزار