موجبات کفر (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
چند مورد است که باعث میشود
انسان کافر شود که یکی از آنها انکار
حکم خداوند است.
انکار
حکم ظهار و تجاوز به حدود آن از موجبات
کفر میباشد.
«والذین یظـهرون من نسائهم ثم یعودون لما قالوا فتحریر رقبة من قبل ان یتماسا ذلکم توعظون به والله بما تعملون خبیر• فمن لم یجد فصیام شهرین متتابعین من قبل ان یتماسا فمن لم یستطع فاطعام ستین مسکینـا ذلک لتؤمنوا بالله ورسوله وتلک حدود الله وللکـفرین عذاب الیم؛
کسانی که همسران خود را
ظِهار میکنند، سپس از گفته خود بازمیگردند، باید پیش از
آمیزش جنسی با هم، بردهای را آزاد کنند؛ این دستوری است که به آن اندرز داده میشوید؛ و خداوند به آنچه انجام میدهید آگاه است!• و کسی که توانایی (آزاد کردن بردهای) نداشته باشد، دو ماه پیاپی قبل از
آمیزش روزه بگیرد؛ و کسی که این را هم نتواند، شصت
مسکین را اطعام کند؛ این برای آن است که به
خدا و رسولش
ایمان بیاورید؛ اینها مرزهای الهی است؛ و کسانی که با آن مخالفت کنند،
عذاب دردناکی دارند».مطابق این آیه (ظهار) عملى است
حرام و منکر، ولى از آنجا که
تکالیف الهى اعمال گذشته را شامل نمى شود، و از لحظه نزول حاکمیت دارد، در پایان
آیه مى فرماید: (خداوند بخشنده و آمرزنده است) (و ان الله لعفو غفور).بنابراین اگر مسلمانى قبل از نزول این آیات مرتکب این عمل شده نباید نگران باشد، خداوند او را مى بخشد.بعضى از
فقها و مفسران معتقدند که الان هم ظهار گناهى است بخشوده، همانند
گناهان صغیره که خداوند وعده
عفو- در صورت ترک کبائر - نسبت به آن داده است ولى دلیلى بر این معنى وجود ندارد، و جمله بالا نمى تواند گواه آن باشد.اما به هر حال مساءله
کفاره به قوت خود باقى است.
.در پایان آیه براى اینکه همه مسلمانان این مساءله را یک امر جدى تلقى کنند مى گوید:(این احکام، حدود و مرزهاى الهى است، و کسانى که با آن به مخالفت برخیزند و
کافر شوند عذاب دردناکى دارند) (و تلک حدود الله و للکافرین عذاب الیم).
از دیگر موجبات کفر انکار وجوب
حج میباشد.
«... ولله علی الناس حج البیت من استطاع الیه سبیلا ومن کفر فان الله غنی عن العــلمین؛
در آن، نشانههای روشن، (از جمله)
مقام ابراهیم است؛ و هر کس داخل آن (= خانه خدا) شود؛ در امان خواهد بود، و برای خدا بر مردم است که آهنگ خانه (او) کنند، آنها که توانایی رفتن به سوی آن دارند. و هر کس کفر ورزد (و
حج را ترک کند، به خود زیان رسانده)، خداوند از همه جهانیان، بینیاز است.».(مقصود از «و من کفر...» فردی است که وجوب حج را انکار کند.)
کفر و آثار آن بر فرد، با سخنان کفرآمیز بر هم مترتب میشود.
«یحلفون بالله ما قالوا ولقد قالوا کلمة الکفر وکفروا بعد اسلـمهم... فان یتوبوا یک خیرا لهم...؛
به خدا
سوگند میخورند که (در غیاب
پیامبر، سخنان نادرست) نگفتهاند؛ در حالی که قطعاً سخنان کفرآمیز گفتهاند؛ و پس از اسلامآوردنشان، کافر شدهاند؛ و تصمیم (به کار خطرناکی) گرفتند، که به آن نرسیدند. آنها فقط از این انتقام میگیرند که خداوند و رسولش، آنان را به
فضل (و کرم) خود، بینیاز ساختند! (با این حال،) اگر
توبه کنند، برای آنها بهتر است؛ و اگر روی گردانند، خداوند آنها را در
دنیا و
آخرت، به مجازات دردناکی
کیفر خواهد داد؛ و در سراسر
زمین، نه ولیّ و حامی دارند، و نه یاوری!».سیاق
آیه اشعار دارد به اینکه منافقین عمل بسیار زشتى انجام داده و در ضمن عمل کلام زشتى هم به زبان آوردهاند و
رسول خدا (صلى الله علیه وآله) ایشان را مؤ اخذه نموده که چرا چنین گفته اید. در پاسخ به خدا سوگند خورده اند که ما چنین نگفته ایم، همچنانکه در آیه (و لئن سالتهم لیقولن انما کنا نخوض و نلعب ...) گذشت که منافقین کار زشتى کرده بودند که آن را عنوان خوض و لعب داده و مى خواستند بگویند جز بازى منظور دیگرى نداشتیم .خداى تعالى در هر دو قضیه تکذیبشان کرده، درباره انکار قولشان فرموده : ( و لقد قالوا کلمة الکفر) آنگاه همین تکذیب را دوباره تفسیر نموده و فرموده : ( و کفروا بعد اسلامهم) تا کسى خیال نکند از راه مبالغه گفتیم
کافر شدند، نه، جدا کافر شدند، و محکوم به کفر، بعد از
اسلام گشتند.
فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «موجبات کفر»