موسیقی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
«
موسیقی» یا «
موسیقیا» واژه ای یونانی است که در فرهنگ لغت، معادل «
غنا» است ولی در حوزه ی مفاهیم دینی واصطلاح
فقه، این دو کلمه با یکدیگر تفاوت دارند.
آیا
موسیقی و غنا مترادف است یا هر یک معنایی متفاوت از دیگری دارد در این زمینه بحث های متفاوتی در بین اندیشمندان دینی مطرح شده است که به مهم ترین آن ها اشاره می نماییم.
آوازی که از حنجره ی آدمی بیرون آمده ودر گلو چرخانده شود (چهچهه)
و در شنونده،حالت طرب ایجاد کند
و مناسب با مجالس
لهو و خوش گذرانی باشد.
به صوت وآهنگی گفته می شود که از
آلات موسیقی، پدید آید.
بر این اساس دایره ی
موسیقی از دایره ی
غنا بزرگتر است. در
قرآن چند آیه در این مورد نازل شده است که با توجه به بعضی از
آیاتقرآن و احادیث حرمت غنا و موسیقی لهوی، به خوبی ثابت می شود. افزون بر آن، تمامی
فقیهان شیعی نیز بر حرمت
موسیقی و غنا اتفاق نظر دارند.
آیه اول:«ذلك
و من یعظم حرمات الله خیرٌ له عند ربه واحلت لكم الانعام الاماتتلی علیكم فاجتنبوا الرجس من الاوثان واجتنبوا قول الزور؛
این است ـ آنچه مقرر شده ـ
و هر كس مقررات
خدا را بزرگ دارد،آن برای او نزد پروردگارش بهتر است
و برای شما دامها( چهارپایان )
حلال شده است،مگر آنچه برشما خوانده میشود پس از پلیدی
بتها واز گفتار باطل اجتناب ورزید».
آیه دوم:«ومن الناس من یشتری لهوالحدیث لیضل عن سبیل الله بغیر علم
و یتخذها هزوا اولئك لهم عذاب مهین؛
بعضی از مردم، سخنان
باطل و بیهوده میخرند تا مردم را از روی
جهل و نادانی گمراه سازند
و آیات الهی را به
استهزاء گیرند، پس برای آنها عذابی خواركننده است.»
روایت اول:
امام صادق (ع) میفرماید: «
غنا» از مسائلی است كه
خداوند متعال وعدهی
عذاب بر آن داده است
و سپس آیهی ۶،
سورهی
لقمان را تلاوت فرمود.
روایت دوم:امام صادق (ع) میفرماید: «
الغنا یورث النفاق؛
غنا نفاق را به ارث میگذارد.»
روایت سوم:در حدیثی از
جابربنعبدالله از
پیامبر اکرم (ص) نقل شده كه فرمود: «كان ابلیس اوّل من تغنی»
شیطان اوّلین كسی بود كه
غنا خواند.»
روایت چهارم :امام صادق (ع) فرمود:«خانهای كه در آن
غنا باشد، ایمن از مرگ
و مصیبت دردناك نیست
و دعا در آن به
اجابت نمیرسدو
فرشتگان واردآن نمیشوند.»
روایت پنجم: پیامبر اكرم (ص) فرمود: «
الغناء ینبت النفاق فی القلب كما ینبت الماء البقل؛
غناء روح نفاق را در قلب پرورش میدهد همانگونه كه آب گیاهان را پرورش میدهد.»
نکته:طرب
و لهو، دو واژه ی کلیدی است که در باب
غنا و موسیقی به کار می رود؛
طرب: به حالت سبک وزنی
و سبک عقلی گفته می شود که در اثر شنیدن آواز یا آهنگ، در روان
و نفس آدمی پدید می آید
و او را از حد اعتدال، خارج می کند.این امر تنها به حالت شادی اختصاص نمی یابد بلکه ممکن است ازآهنگ های غمگین
و حزن آور نیز به دست آید.
لهو:سازگاری
و هم نوایی آواز
و آهنگ نواخته شده با مجالس فساد
و خوش گذرانی است بدین معنا که ممکن است نغمه ای طرب انگیز نباشدولی از نغمه هایی باشد که فقط در جلسات فاسقان
و هوا پرستان رایج باشد. به این آهنگ لهوی می گویند .
اگرآهنگی از هردو مشخصه (طرب
و لهو) برخوردار باشد، به آن مطرب لهوی می گویند.
آلات مختص: به آلاتی از
موسیقی گفته می شود که نوعاً در لهو
و لعب به کار می روند
و نمی توان از این آلات استفاده ی حلالی کرد.
آلات مشترک: به آلاتی از
موسیقی گفته می شود که هم می توان از این آلات استفاده ی حلال
و مشروع کردوهم استفاده ی حرام
و نا
مشروع.
استفاده ازآلات مختص به هیچ وجه
جایز نیست.
آلات مشترک بستگی به کیفیت نواختن آن دارد. بیشتر مراجع
تقلید استفاده از آلات مشترک را به طور مطلق
حرام نکرده اند بلکه بر اساس کیفیت نواختن آن
فتوی داده اند.
در مورد تعیین آلات مشترک
و مختص برخی از مراجع معتقدند که تشخیص این موضوع با خود
مکلف است
و نظر دیگر این است که باید بررسی شود که استفاده ی غالب از فلان آلت
موسیقی در
عرف،استفاده ی حرام است یا حلال، یعنی مثلا بیشتر برای نواختن آهنگ لهوی از آن استفاده میشود یا خیر.
هر نوع آوازو آهنگی، حرام شمرده نمی شود بلکه تنها آهنگ های مناسب با مجالس لهو
و فساد، حرام است
و گوش دادن به آهنگ هایی که این مشخصه را ندارند
و یا مشکوک به نظر می رسند، اشکال ندارد.
سایت تبیان