مَکْظوم (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
مَکْظوم: (وَ هُوَ مَكْظُومٌ) «مَکْظوم» از مادّه «
کظم» (بر وزن هضم) به معناى گلوگاه است و
«كظم سقاء» به معناى بستن دهان مشک بعد از پرشدن است، به همين مناسبت، به كسانى كه بسيار خشمگين يا غمناک مىشوند و خويشتندارى مىكنند،
«كاظم» گفته مىشود و باز به همين مناسبت، اين واژه در معناى «حبس» نيز به كار رفته.
بنابراين،
«مکظوم» در
آیه، دو معنا مىتواند داشته باشد، مملوّ بودن از خشم و اندوه و يا محبوس بودن در شكم ماهى، ولى معناى اول چنانكه گفتيم، مناسبتر است.
(فَاصْبِرْ لِحُكْمِ رَبِّكَ وَ لَا تَكُن كَصَاحِبِ الْحُوتِ إِذْ نَادَى وَ هُوَ مَكْظُومٌ) (پس در ابلاغ حكم پروردگارت شكيبا باش، و مانند صاحب ماهى (
یونس (علیهالسلام)) مَباش كه در ابلاغ حكم خدا شتاب كرد و گرفتار كيفر ترک اولى شد در آن زمان كه با نهايت اندوه
خدا را خواند.)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید: منظور از صاحب حوت (ماهى) حضرت يونس پيغمبر (علیهالسلام) است و كلمه مكظوم از مصدر كظم غيظ است كه به معناى فرو بردن خشم است و به همين جهت مكظوم را تفسير كردهاند به كسى كه خشم گلويش را گرفته باشد و او نتواند به هيچ وسيلهاى آن را خالى كند، در اين آيه
رسول خدا (صلیاللهوعلیهوآله) را نهى مىكند از اينكه مانند يونس (علیهالسلام) باشد، كه در هنگام مناجات با خدا مالامال از خشم بوده، مىفرمايد تو اينطور مباش و اين در حقيقت نهى از سبب خشم است و سبب خشم اين است كه آدمى كم حوصله باشد و در آمدن عذاب براى دشمنانش عجله كند.
(دیدگاه
شیخ طبرسی در
مجمع البیان:
)
•
مکارم شیرازی، ناصر، لغات در تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «مَکْظوم»، ص۵۴۸-۵۴۹.