میرمحمدباقر خاتونآبادی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
خاتون آبادی، میرمحمدباقر، خاتون آبادی، میرمحمدباقر، عالم
امامی اواخر دوره
صفوی بود.
وی در ۱۰۷۰ به دنیا آمد. پدرش
میرمحمداسماعیل (متوفی ۱۱۱۶) از عالمان مشهور
اصفهان بود.
محمدباقر نزد پدر و آقاحسین خوانساری
درس خواند و از پدرش روایت نقل کرد.
کسانی چون
ملاعبدالحسین کاظمی (زنده تا ۱۱۲۰)،
سیدنورالدین جزایری (متوفی ۱۱۵۸)،
سیداحمد علوی خاتون آبادی (متوفی ۱۱۶۱) و
محمدصالح قزوینی (متوفی قبل از ۱۱۹۱) نزد او تلمذ کردهاند.
به نوشته برخی مؤلفان، میرمحمدباقر به لحاظ علمی همرتبه پدر خود بود، اما ویژگیهایی چون خوشبیانی و مهارت در تدریس و منزلت ویژه او نزد
شاه سلطان حسین صفوی (حک: ۱۱۰۵ـ۱۱۳۵) بر شهرت او افزود.
شاه وی را به استادی خود برگزید و بر همه عالمان آن عصر مقدّم داشت و همواره با او مشورت میکرد.
امرا و دولتمردان نیز به پیروی از شاه در برابر او خاضع بودند.
پس از وفات
جعفربن عبداللّه کَمَرهای ، شیخ الاسلام اصفهان، در ۱۱۱۵، شاه با اصرار بسیار منصب شیخ الاسلامی را به خاتون آبادی پیشنهاد کرد، اما او این منصب را به دلیل «عدم
مشروعیت » نپذیرفت.
سخنان بعدی میرمحمدباقر با شاه بیانگر آن است که وی خود را واجد شرایط لازم برای تصدی این منصب نمیدانسته است یعنی خود را
مجتهد نمیخوانده است.
سلطان حسین از
آقاجمال الدین خوانساری (متوفی ۱۱۲۲) خواست که میرمحمدباقر را به پذیرش این مسئولیت وادار کند ولی وی باز هم امتناع نمود.
سپس یکی دیگر از افراد خاندان خاتون آبادی،
میرمحمدصالح خاتون آبادی ، به این سمت برگزیده شد.
این رویداد از ارادت شاهصفوی به میرمحمدباقر نکاست؛ چنانکه او را در سفر خود در ۱۱۱۹ به مشهد، همراه و همصحبت خود کرد.
شاه در
ذیحجه ۱۱۱۸، که بنای مدرسه چهارباغ (سلطانی) تقریباً پایان یافته بود، میرمحمدباقر را به مدرّسی آنجا برگزید؛ هرچند افتتاح رسمی آن تا
رجب ۱۱۲۲ به تعویق افتاد.
خاتون آبادی در ۱۱۲۳ به سبب اشتغالات فراوان، تدریس در این مدرسه را به فرزندش محمد سپرد.
در ۱۱۲۴ میرمحمدصالح از سِمَت شیخ الاسلامی برکنار شد.
شاه برخی اختیارات میرمحمدصالح مانند تولیت اوقاف را به میرمحمدباقر سپرد و درخواست مصرّانه وی برای بازگرداندن آنها به میرمحمدصالح را نپذیرفت.
به علاوه، در همین زمان منصب جدیدی ایجاد کرد که شأن اصلی آن ریاست بر علما بود و این منصب را ملاباشی نامید و آن را به میرمحمدباقر تفویض کرد.
ظاهراً او نخستین کسی بود که عهدهدار این منصب شده بود.
به این ترتیب، ملاباشی مهمترین مشاور شاه بود و این منصب عالیترین مقام روحانی در ساختار دیوانی
ایران در اواخر دوران صفویان به شمار میرفت.
رساندن وجوهات و
صدقات به نیازمندان، پراخت حقوق طلاب و جلوگیری از
ظلم به افراد، از جمله وظایف ملاباشی بود.
میرزا سمیعا در تذکرةالملوک، که موضوع آن مناصب رسمی حکومتی است و ظاهراً در زمان
حکومت اشرف افغان (حک: ۱۱۳۷ـ۱۱۴۲) نوشته شده، منصب ملاباشی را معرفی کرده و از میرمحمدباقر ــ یعنی خاتون آبادی ــ به عنوان اولین ملاباشی نام برده است.
مینورسکی در حواشی خود بر این کتاب، وی را
محمدباقر مجلسی (متوفی ۱۱۱۰) پنداشته و بر پایه این تصور نتایجی گرفته است.
این خطا عیناً در آثار چند نویسنده غربی و ایرانی نیز بروز یافته و اظهارنظرهایی را در پی داشته است (مهدوی، ۱۴۰۷، ج ۱، ص۱۴۰ـ۱۴۴؛.
در سالهای اخیر، کالینترنر، نیز بر این اظهارنظر مینورسکی انتقاد کرده است.
در
صفر ۱۱۲۷ نان در
اصفهان گران شد.
شایع شده بود که خاتون آبادی شاه را تشویق به افزایش قیمت کرده است.
برخی از مردم تحریک شدند و به خانه او یورش بردند.
شاه سلطان حسین برای حفظ
جان وی و پراکندن مردم اقدماتی کرد، اما
فتحعلیخان داغستانی ، که در آن زمان رئیس غلامان ویژه (قولْلَر آقاسی) بود و با خاتون آبادی میانه خوبی نداشت، نیرنگی به کار بست و سبب ضرب و جرح طلاب و شماری از نزدیکان خاتون آبادی، که در خانه او گرد آمده بودند، شد.
حمله به خانه میرمحمدباقر و بیحرمتی به او، واکنش مردم و عالمان شهر را برانگیخت.
آنان
مساجد را بستند و اجتماعاتی تشکیل دادند، اما این کارها نتیجهای دربرنداشت و از جانب شاه اقدام مؤثری صورت نگرفت.
احتمالا بیتفاوتی شاه ناشی از تأثیرپذیری از اطرافیان و درباریانی بود که از نفوذ کلام میرمحمدباقر و اعتبار دینی و سیاسی او ناخشنود بودند.
بیماری خاتون آبادی که پیش از این آغاز شده بود، براثر آن واقعه شدت یافت و او در
ربیع الاول ۱۱۲۷ درگذشت.
برخی منابع گفتهاند که میرمحمدباقر را مسموم کرده بودند، چنانکه به او
شهید ثالث گفته میشد.
او در تکیه خاتونآبادیِ تخت فولاد اصفهان در کنار پدرش به
خاک سپرده شد
هرچند میرمحمدباقر از عالمان مشهور زمان خود به شمار میرفت، اما ظاهراً نزدیکی او به سلطان در این خصوص نقشی مهم داشت، ازاینرو، ادعای میرزا سمیعا
که او را از نظر علمی فروتر از آقاجمال خوانساری خوانده، چندان دور از واقع به نظر نمیرسد.
به ویژه آنکه خاتون آبادی خود نیز جایگاه علمی آقاجمال را حرمت مینهاد.
برخی آثار فارسی خاتون آبادی عبارتاند از: نوروزنامه که تقویمی است بر طبق اخبار و احادیث؛ کائنات الجَوّ یا آثار عُلوی، درباره تطبیق قواعد شریعت با اقوال حکما؛ رسالةٌ فی ماءِالنِیسان و ما یَتعلَّق به درباره خواص باران ماه نیسان و آثار قمر در عقرب از دیدگاه
احادیث شیعه .
وی همچنین حاشیههایی بر دو کتاب علامه حلّی در
علم رجال ، ایضاحُ الاشتباه و خلاصةالاقوال، نگاشته است
خاتون آبادی برخی آثار مهم را، عمدتاً به درخواست شاه سلطان حسین، به فارسی ترجمه کرد، از جمله: عُدَّةُ السَفَر و عُمْدَةُ الحَضَر اثر ابوعلی طبرسی (متوفی ۵۴۸) که درباره نمازهای مستحبی و ادعیه است
مکارم الاخلاق اثر
رضی الدین ابونصر طبرسی (عالم قرن ششم)؛ المشکول اثر حاج باب ابن محمدصالح قزوینی (عالم سده یازدهم)، که به سبک کشکول تألیف شده است و در ترجمه آن برخی عالمان معاصر او مشارکت داشتهاند.
این اثر در ۱۳۰۰ در
تهران چاپ شد.
عُیون الحِساب اثر
ملامحمدباقر یزدی (ریاضیدان مشهور، متوفی قبل از ۱۰۶۹)
و اناجیل اربعه.
خاتون آبادی کتاب اخیر را به درخواست شاه سلطانحسین برای رد کردن آرای مسیحیان ــکه در آن زمان مبشرانشان در اصفهان
تبلیغ میکردندــ ترجمه کرد.
توضیحات خاتون آبادی در مقدمه کتاب نشان میدهد که ترجمه با دقتِ تمام صورت گرفته است.
کتاب، نثری بسیار روان و قابل فهم دارد.
وی همچنین بر آن حاشیه نوشته است.
بخش اعظم این حواشی، در توضیح متن کتاب بوده است.
از پارهای از تعلیقات مزبور برمیآید که وی علاوه بر بهره بردن از نسخههای گوناگون انجیل به عربی، در برخی موارد با کمک پادُریان، کشیشان مبلّغ
مسیحی ، اصفهان از متن لاتینی و حتی عبری آن بهره جسته و در پارهای موارد، از پادریان مطالبی نقل کرده است.
وی همچنین از شرحهای متعدد انجیل نیز استفاده کرده و در موارد متعددی، در تعلیقات خود، دیدگاههای گوناگونی را درباره شرح عبارات
انجیل یادآور شده است.
خاتون آبادی علاوه بر تعلیقات توضیحی، حواشی نقادانهای هم بر کتاب دارد، مثلا او دیدگاه
مسیحیان را درباره «ابناللّه بودن مسیح» به نقد کشیده است، اما مهمترین جنبه نقد او، بیان تناقضاتِ موجود میان اناجیل و اثبات تحریف این کتاب است که احاطه او را بر محتوای اناجیل نشان میدهد
این کتاب در ۱۳۷۳ش در
قم با مقدمه رسول جعفریان چاپ شد.
دو فرزند خاتون آبادی، محمد و اسماعیل نیز از عالمان روزگار خود بودند.
محمد در ۱۰۹۳ در
مدینه به دنیا آمد.
وی در ۱۱۲۳ به نیابت از پدر بر کرسی تدریس
مدرسه چهارباغ (سلطانی) نشست و پس از وفات او، به تدریس در آنجا ادامه داد.
وی از مدرّسان جامع عباسی (نام کنونی آن: مسجد امام) هم بود.
وی همچنین از پدرش اجازه روایت داشت و میرزا ابراهیم بن غیاث الدین محمد اصفهانی خُوزانی (متوفی ۱۱۶۰) از او اجازه روایت گرفت
تتمیم، ص ۵۶۳ ـ ۵۶۵، ۵۶۹؛.
محمد پس از ۱۱۶۰ درگذشت و در مدینه دفن شد
مهدوی
وی را متوفی ۱۱۳۶ و مدفون در تکیه خاتون آبادی دانسته است.
به احتمال زیاد او بین سیدمحمدبن سید محمدباقر
بن اسماعیلبن عمادالدین خاتون آبادی و سیدمحمد فرزند سیدمحمدباقرِ ملاباشی خلط کرده است
که محمدِ نخست را متوفی ۱۱۳۳ و مدفون در تکیه خاتون آبادی دانسته است).
شرح فارسی الاربعین حدیثاً فی فضائل
امیرالمؤمنین علیه السلام، اثر جمعی از علمای
بحرین ، از او برجای مانده است.
اسماعیل، معروف به اسماعیل ثالث در
فقه ،
حدیث و
تفسیر تبحر داشت و پس از وفات پدرش در جامع عباسی به تدریس و اقامه
نماز جماعت پرداخت.
وی همچنین از مدرّسان مدرسه چهارباغ بود.
سیدعبداللّه جزایری
که خود از شاگردان او بوده، وی را به
علم و
تقوا و نیکسیرتی ستوده است.
اسماعیل خاتون آبادی پس از ۱۱۶۰ درگذشت
و در تکیه خاتون آبادی در تخت فولاد
اصفهان به
خاک سپرده شد.
(۱) محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیفالشیعة، چاپ علینقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
(۲) محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعة: الکواکب المنتشرة فیالقرنالثانی بعدالعشرة، چاپ علینقی منزوی، تهران ۱۳۷۲ش.
(۳) عبدالحسین امینی، شهداءالفضیلة، قم ۱۳۵۲ش.
(۴) عبداللّه انوار، فهرست نسخ خطی کتابخانه ملّی، تهران ۱۳۴۳ـ۱۳۵۸ش.
(۵) محمد زمان بن کلبعلی تبریزی، فرائد الفوائد: در احوال مدارس و مساجد، چاپ رسول جعفریان، تهران ۱۳۷۳ش.
(۶) عبداللّهبن نورالدین جزایری، الاجازة الکبیرة، چاپ محمد سمامی حائری، قم ۱۴۰۹.
(۷) محمدعلی حبیب آبادی، مکارم الآثار، ج ۱، اصفهان ۱۳۳۷ش.
(۸) احمد حسینی اشکوری، تراجمالرجال، قم ۱۴۱۴.
(۹) عبدالحسین بن محمدباقر خاتون آبادی، وقایع السنین و الاعوام، یا، گزارشهای سالیانه از ابتدای خلقت تا سال ۱۱۹۵ هجری، چاپ محمدباقر بهبودی، تهران ۱۳۵۲ش.
(۱۰) محمدحسین بن محمدصالح خاتون آبادی، احوالالعلماء من اقارب المؤلف، نسخه خطی کتابخانه (ش ۱) مجلس شورای اسلامی، ش ۷/۵۵۰۱.
(۱۱) محمدتقی دانشپژوه و علینقی منزوی، فهرست کتابخانه سپهسالار، بخش ۳، تهران ۱۳۴۰ش.
(۱۲) حسن صدر، فصل القضاء فی الکتاب المشتهربفقه الرضا، چاپ رضا استادی، در آشنایی با چند نسخه خطی، دفتر۱، قم ۱۳۵۵ش.
(۱۳) حسن طارمیراد، علامه مجلسی، تهران ۱۳۷۵ش.
(۱۴) عبدالنبیبن محمدتقی قزوینی، تتمیم املالآمل، چاپ احمدحسینی، قم ۱۴۰۷.
(۱۵) کتاب مقدس عهد جدید فارسی، ترجمه اناجیل اربعه، ترجمه و تعلیقات از میرمحمدباقر خاتون آبادی، چاپ رسول جعفریان، (قم ۱۳۷۳ش).
(۱۶) خانبابا مشار، مؤلّفین کتب چاپی فارسی و عربی، تهران ۱۳۴۰ـ۱۳۴۴ش.
(۱۷) مصلح الدین مهدوی، زندگینامه علامه مجلسی: تاریخ علمی و اجتماعی اصفهان در قرن ۱۱ هجری، اصفهان (۱۴۰۱).
(۱۸) مصلح الدین مهدوی، لسان الارض، یا، تاریخ تخت فولاد، اصفهان ۱۳۷۰ش.
(۱۹) میرزاسمیعا، تذکرةالملوک، چاپ محمد دبیرسیاقی، تهران ۱۳۶۸ش.
(۲۰) ولادیمیر فئودوروویچ مینورسکی، سازمان اداری حکومت صفوی، یا، تحقیقات و حواشی و تعلیقات استاد مینورسکی بر تذکرةالملوک، ترجمه مسعود رجبنیا، در همان.
(۲۱) سعید نفیسی، فهرست کتابخانه مجلس شورای ملی، ج ۶، تهران ۱۳۴۴ش.
(۲۲) حسینبن محمدتقی نوری، خاتمة مستدرک الوسائل، قم ۱۴۱۵ـ۱۴۲۰.
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «میر محمد باقر خاتون آبادی»، شماره۶۷۲۰.