حکل آنست که صدایش شنیده نشود، یعنی: «ای کاش علم حکل به من داده میشد، مانند علم سلیمان به کلام نمل». ناگفته نماند قرآن کریم آن را در انسان، پرندگان، کتاب و هر شیء به کار برده است: (ما ضَلَّ صاحِبُکُمْ وَ ما غَوی • وَ ما یَنْطِقُ عَنِ الْهَوی) (كه هرگز دوست شما [ رسول خدا] گمراه نشده و منحرف نگرديده است، و هرگز از روى هوای نفس سخن نمىگويد). آن همه به صورت انسان بوده باشند.مناسب است چند آیه را بررسی کنیم: ۱- (وَ وَرِثَ سُلَیْمانُ داوُدَ وَ قالَ یا اَیُّهَا النَّاسُ عُلِّمْنا مَنْطِقَ الطَّیْرِ وَ اُوتِینا مِنْ کُلِّ شَیْءٍ) «سلیمان از داود ارث برد و گفت: ای مردم تکلّم پرندگان به ما تعلیم شده و هر آنچه (لازم بود) به ما داده شده است». آیه صریح است در اینکه پرندگان سخن میگویند و ما فی الضمیر خویش را با صداهائی که در میآورند بیان میدارند، امروز این مطلب بر همه روشن شده آواز مرغان صدای حیوانات همه سخن گفتن و تکلّم آنهاست ولی ما از آنها سر در نمیآوریم. مرغ با جوجهاش و حیوانات با بچههاشان و غیر بچههاشان سخن میگویند. قرآن مبین طرح مسئله کرده تا مردم بدان پی ببرند، دانشمندان در این باره کتابها نوشته و زحمتها کشیدهاند، حتی در سخن گفتن مورچگان به وسیله شاخکها و زنبور عسل با رقص و غیر آنها. ۲- (هذا کِتابُنا یَنْطِقُ عَلَیْکُمْ بِالْحَقِّ اِنَّا کُنَّا نَسْتَنْسِخُ ما کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ) (اين نامه اعمال شماست كه ما نوشتهايم و به حق بر ضد شما سخن مىگويد؛ ما آنچه را انجام مىداديد مىنوشتيم). (وَ لَدَیْنا کِتابٌ یَنْطِقُ بِالْحَقِ) (و نزد ما كتابى است كه به حق سخن مىگويد). آیات راجع به کتاب اعمال است که با انسان سخن خواهند گفت. نطق و استنساخ میرساند که ضبط اعمال انسان به صورت ضبط صوت و فیلم سینما و بالاتر از آنست. ۳- (حَتَّی اِذا ما جاؤُها شَهِدَ عَلَیْهِمْ سَمْعُهُمْ وَ اَبْصارُهُمْ وَ جُلُودُهُمْ بِما کانُوا یَعْمَلُونَ • وَ قالُوا لِجُلُودِهِمْ لِمَ شَهِدْتُمْ عَلَیْنا قالُوا اَنْطَقَنَا اللَّهُ الَّذِی اَنْطَقَ کُلَّ شَیْءٍ وَ هُوَ خَلَقَکُمْ اَوَّلَ مَرَّةٍ...) (وقتى به آن مىرسند، گوشها و چشمها و پوستهاى تنشان به آنچه انجام مىدادند گواهى مىدهند، آنها به پوستهاى خود مىگويند: «چرا بر ضدّ ما گواهى داديد؟!» جواب مىدهند: «همان خدايى كه هر موجودى را به سخن در آورده ما را گويا ساخته تا حقايق را بازگو كنيم؛ و او شما را نخستين بار آفريد). در این دو آیه تصریح شده که گوشها و چشمها و پوستها روز قیامت بر اعمال آدمی گواهی دهند، ممکن است بگوئیم مراد از شهادت، شهادت طبعی است مثل ضخیم شدن پوست دست کارگر، ولی آیه بعدی میگوید: به پوستهای خود (پرخاش کرده) گویند: چرا بر علیه ما گواهی دادید؟! معلوم میشود که پوست با شعور بوده و سخن انسان را خواهد شنید، آنوقت جواب پوستها عجیب است که خواهند گفت: (اَنْطَقَنَا اللَّهُ الَّذِی اَنْطَقَ کُلَّ شَیْءٍ) «خدائی که هر چیز را به سخن در آورده ما را به سخن و تکلّم در آورد». از این روشن میشود که در قیامت تکامل به حدّی خواهد رسید که همه چیز زنده و همه چیز ناطق و همه چیز با شعور خواهد بود و انسان با دست و پای خود سخن گفته و جواب خواهد شنید. در لفظ «جهنّم» راجع به این مطلب توضیحی داده شده است. (ببینید: جهنم (مفرداتقرآن)) نظیر این آیه است آیه: (الْیَوْمَ نَخْتِمُ عَلی اَفْواهِهِمْ وَ تُکَلِّمُنا اَیْدِیهِمْ وَ تَشْهَدُ اَرْجُلُهُمْ بِما کانُوا یَکْسِبُونَ) (امروز بر دهانشان مُهر مىنهيم، و دستهايشان با ما سخن مىگويند و پاهايشان به كارهايى كه انجام مىدادند گواهى مىدهند). مشروح این بحث در کلمه «قیامت» دیده شود.(ببینید: قیامت (مفرداتقرآن)) به جان خودم قسم: اگر یک متفکر، بیغرض در اینگونه آیات فکر کند و بداند که این کلمات در موقعی طلوع کرده که در محیط تاریک عربستان جهل و نادانی بر همه چیز حکومت میکرد، شکّ نخواهد داشت در اینکه این سخنان از مبدء لایزال سرچشمه گرفته نه از بشر. قرشی بنابی، علیاکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله "نطق"، ج۷، ص۷۹. ردههای این صفحه : سخن | مفردات قرآن | واژه شناسی واژگان سوره | واژه شناسی واژگان سوره جاثیه | واژه شناسی واژگان سوره فصلت | واژه شناسی واژگان سوره مؤمنون | واژه شناسی واژگان سوره نجم | واژه شناسی واژگان سوره نمل | واژه شناسی واژگان سوره یس
|