کشورداری طاهریان
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
پس از سقوط
ساسانیان و روی کار آمدن
مسلمانان، به مدت حدودا دو قرن حکومت ایرانی در سرزمین
ایران وجود نداشت تا آنکه
مامون خلیفه عباسی مرکز
خلافت خود را از
مرو و
خراسان به
بغداد برد و پس از آن سردار مقتدر خود طاهر را به عنوان حاکم به خراسان فرستاد، طاهر به خراسان رفت و بعد از آن که در آنجا مستقر شد با توجه به شرایط سیاسی مناسبی که یافت،
حکومت طاهریان را بنا نهاد.
پس از سقوط
ساسانیان و روی کار آمدن
مسلمانان، به مدت حدودا دو قرن حکومت ایرانی در سرزمین
ایران وجود نداشت تا آنکه
مامون خلیفه عباسی مرکز
خلافت خود را از
مرو و
خراسان به
بغداد برد و پس از آن سردار مقتدر خود طاهر را که
بغداد را فتح کرده و خلیفه وقت
امین را کشته بود، به عنوان حاکم به خراسان فرستاد.
البته خراسان در آن زمان دچار شورشهای زیادی شده بود و باید شخص مقتدری به آنجا اعزام میشد ضمن آنکه مامون از طاهر به خاطر
قتل برادرش، امین توسط طاهر به هر حال دلخور بود.
طاهر به خراسان رفت و بعد از آن که در آنجا مستقر شد با توجه به شرایط سیاسی مناسبی که یافت،
حکومت طاهریان را بنا نهاد. به هر حال و پس از اعلام استقلال طاهریان از سرزمین خلافت عباسی، در خراسان بزرگ که خود وسعت زیادی داشت باید نظام سیاسی مقتدری وجود داشته باشد تا بتواند از عهده اداره کشور برآیند. به همین خاطر به امور سیاسی توجه خاصی داشتند؛ مثلا از بهترین آثار و آداب و رسومی که از شاهان بوده و به یادگار مانده، نامه
طاهر بن حسین به فرزندش
عبدالله بن طاهر است که چون مامون، عبدالله را به فرماندهی
رقه و
مصر فرستاد، طاهر نامهای به او نوشت و او را در امور کشورداری و دولتی و فرمانروایی
نصیحت کرد.
البته باید توجه داشت که طاهریان در طول حکومت پنجاه و پنج ساله شان (۲۰۵ه – ۲۵۹ه) اکثرا به عباسیان
وفادار بودند و این مهمترین ویژگی سیاسی آنها است.
طاهر بن حسین بن مصعب مشهور به
طاهر ذو الیمینین، در سال ۱۵۹هجری به
دنیا آمد و در سال ۲۰۷هجری در ۴۸ سالگی از دنیا رفت.
طاهر پس از کشتن
علی بن عیسی بن ماهان در سال ۱۹۵هجری توانست بغداد را فتح نماید و امین را نیز به قتل برساند. و مامون نیز که از طاهر به همین خاطر دلخوش نبود، او را به خراسان فرستاد.
طاهر پس از آنکه در خراسان مستقر شد، در روز آدینه
نماز جمعه، نام خلیفه را دیگر در
خطبه نیاورد و ما در آن زمان شاهد اولین حکومت ایرانی در ایران دوران اسلامی هستیم.
پس از طاهر، پسرش طلحه جایگزینش شد و به قول
اقبال آشتیانی : تفویض حکومت خراسان به فرزند طاهر مبدا حق وراثت خاندان طاهریان در سرزمینهای شرقی خلافت گشت.
حکومت طاهریان یک حکومت با محدودۀ جغرافیایی وسیع بود که شامل ایالتهای جبال،
فارس،
طبرستان،
خراسان،
ماوراءالنهر،
خوارزم و
سیستان بود که این بزرگی و وسعت حکومت طاهریان را نشان میدهد.
نظام کشورداری طاهریان نیز از منظری دیگر و در چند بعد قابل کنکاش است.
حاکمان طاهری در کوشک یا کاخ شاهی و در پاییتخت حضور داشتند.
مرو در زمان
هارون و مامون از مهمترین شهرهای عباسیان محسوب میشد و طاهر نیز آنجا را به عنوان پایتخت خود انتخاب کرد، تا اینکه
عبدالله بن طاهر نیشابور را پایتخت خود کرد. البته جمعیت نیشابور و قدمت آن در انتخاب این شهر بسیار موثر بود. با اینکه در ابتدا و حتی در دوران مامون، مرو پایتخت عباسیان بود. در ضمن از عبدالله بن طاهر پرسیدند، چرا نیشابور را به مرو برگزیدی که عبدالله گفت: «هوایش قوی، مردمش سربه زیر و عمر ایشان دراز است.
»
بعدها نیز که حکومت طاهریان رو به زوال بود، حکومت محمد بن طاهر به نیشابور محدود شده بود
و این نشان دهندۀ اهمیت دادن و محل امن شدن طاهریان به نیشابور بوده است و همواره نیشابور در دست شخص حاکم یا یکی از نزدیکانش بود؛ مثلا طاهر بن عبدالله ایالت نیشابور را به برادرش مصعب داد.
البته طاهریان اکثر ایالات (خصوصا ایالات مهم) را به اقوام و خاندان طاهری میدادند.
مثلا طاهر حکومت سیستان را به پسرش عبدالله سپرد. از جمله حاکمان
ری،
اسحاق بن ابراهیم (پسرعموی طاهر)،
محمد بن علی بن طاهر و
حسین بن عبدالله بن طاهر بودند.
در ولایت فارس، ابراهیم بن مصعب بن حسین و
محمد بن اسحاق طاهری حکومت کردند.
نوع حکومت طاهریان نیز به نوعی حکومت استیلا بود و با وجود تبعیت نکردن محض از حاکمان عباسی، ولی با این وجود ما شاهد حمایت ضمنی از طرف عباسیان هستیم که ناخواسته مجبور بودند لواء را به نزد حاکم طاهری بفرستند.
در
هرات و
بلخ حاکمان به دنبال آرامش در شهر بودند. از جمله حاکمان معروف آنجا میتوان به
هارون بن حسین و
الیاس بن اسد سامانی اشاره کرد.
پوشنگ (زادگاه طاهر) و طاهریه در نزدیکی
جیحون (یاقوت حموی ساخت طاهریه را به دست طاهر میداند) نیز آبادانی زیادی یافت.
طاهر،
عباس بن عبدالله بن حمید و پس از او
نوح بن اسد را حاکم
سمرقند کرد.
طلحه بن طاهر، حکومت سمرقند را به احمد بن اسد سامانی تفویض کرد و او را به آنجا فرستاد که اعقاب آنان بعدها توانستند حکومت سامانیان را درست کنند.
البته دادن حکومت شهرها به خویشان عواقب بدی برای آنها داشت، پس از مدتی در بین خاندان طاهری نزاعها و درگیریهایی صورت گرفت. چندانکه بعدها در حکومت
محمد بن طاهر آخرین امیر طاهری این اختلافات گسترده تر شد و
یعقوب لیث صفاری با استفاده از این ضعف و بدون جنگ نیشابور را فتح کرد.
البته آنها به حاکمان خود نظارت داشتند؛ مثلا عبدالله بن طاهر، محمد بن حمید طاهری را به نیابت خود در نیشابور گذاشته بود که وی را به دلیل بدرفتاری با مردم برکنار کرد. ابن اثیر این مطلب را این چنین نقل کرده است:
«چون عبدالله به امارت خراسان (بجای پدرش طاهر ذو الیمینین) رسید، محمد بن حمید طاهری را به نیابت خود در نیشابور مستقر نمود، او هم برای خود در نیشابور خانه ساخت و دیوار خانه را تا حریم خیابان کشید. باین معنی به طریق عام هم تجاوز کرد. چون عبدالله رسید، مردم شهر را جمع و احضار و از رفتار و سلوک نایب خود پرسید همه خاموش شدند و چیزی نگفتند. بعضی از حضار گفتند سکوت مردم دلیل بدرفتاری طاهر میباشد. عبدالله او را عزل نمود
».
طاهریان برای حکمرانی از امرای رقبا نیز استفاده میکردند؛ به طور مثال
طبری آورده است که محمد بن طاهر، عبدالله سگزی سردار شورشی یعقوب را به امارت
طبس و قهستان گماشت.
در سیستان نیز با توجه به شرایط خاصش امرای کاردانی انتخاب میشدند، مخصوصا
خوارج در آنجا بسیار جولان میدادند. اولین امیری که از طرف طاهر به سیستان فرستاده شد،
محمد الحضین القوسی بود که در سال دویست و شش وارد شد و با مردمان نیکویی کرد و دل مردمان را به طرف خود مایل نمود. پس از مدتی طاهر فرزندش طلحه را امیر سیستان کرد و او با توجه به موقعیتی که داشت، خود نرفت و الیاس بن اسد (برادر جد سامانیان) را به سیستان اعزام کرد. به هر حال سیستان شاهد امرای زیادی بود تا شاید سرانجام روی آرامش را ببیند و حاکمیت مطلق را در دست بگیرند؛ ولی در آخر این مردم سیستان بودند که به رهبری یعقوب حکومت طاهریان را در دست گرفتند!!
حاکمان طبرستان نیز از زمان عبدالله بن طاهر که آنجا را از مازیار به جنگ گرفت، توسط طاهریان انتخاب میشدند که آنجا نیز همواره مشکلاتی برای آنها فراهم میکرد.
البته باید توجه داشت که اکثر حاکمان شهرها فرماندهان سپاه آن ناحیه نیز بودند و حکم حکومتی آنان در صورتی که شهر خارج از قلمرو شده باشد، پس از فتح آن ناحیه بود که اجرایی میشد.
یکی از ارکان مهم کشورداری در هر مملکت، اقتصاد است. در دوران طاهریان و حتی در بین
عباسیان مهمترین رییس دیوانها، رییس دیوان
خراج بود. جمع آوری
مالیات و نیز اوضاع اقتصادی مردم و چگونگی مدیریت حکومت طاهریان در این زمینه نیز بسیار مهم است.
مالیاتی که از خراسان جمع میشد، در بین تمامی ولایات وسیع عباسیان، یکی از بزرگترین ارقام پولی به حساب میآمد.
مثلا در
احسن التقاسیم آمده است که بهای اسیران و گوسفندان و پارچهها که عبدالله بن طاهر در سال ۲۲۱ هجری از خراسان برداشت کرد، سی و هشت میلیون درهم بوده است.
البته این رقم چهارصد و چهل هزار هزار (میلیون) و هشتصد و چهل و هفت هزار درهم با سیزده
اسب نیز آمده است.
طاهریان حتی مالیات و خراج طبرستان را در زمانی که حاکم آنجا زیر نظرشان نبود، دریافت میکردند. حتی زمانی که
مازیار (حاکم طبرستان)خراج را که قرار بود به امر خلیفه به عبدالله بن طاهر بپردازد، و از این کار امتناع میکرد،
معتصم بر مازیار سخت گرفت و سرانجام عبدالله بن طاهر را به فتح طبرستان فرستاد.
طاهر نیز در نامه اش به عبدالله بن طاهر به اقتصاد توجه خاصی کرده و در این باره وی را توصیه میکند که ثروت را در راه صلاح حال رعیت و اعطای حقوق آنان به کار ببرد و همچنین بهرۀ رعیت را نیز در نظر بگیرد.
در نظام کشورداری طاهریان به امور فرهنگی توجه زیادی میشد. آنها به
علم و علوم توجه زیادی میکردند و حامی دانشمندان و شعراء بودند. البته زبان جاری و رسمی و درباری طاهریان عربی بود و این از نامهها و مکاتبات و اشعاری که در دربار سروده میشد، کاملا مشخص است. ولی برای اولین بار، در حکومت طاهری شاهد بودیم که عبدالله بن طاهر چیزی شبیه به طرح
تعلیم اجباری را نیز عرضه کرد.
البته خود طاهریان نیز به
فرهنگ توجه زیادی داشتند، به شاعران توجه خاصی داشتند و حتی محمد پسر عبدالله بن طاهر، به
ادب و
شعر و فضل موصوف بود.
با اینکه ما شاهد بودیم که قیام عباسیان با شعار رضا من آل محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) از خراسان آغاز شد و مردم علاقمند به
علویان بودند و هر قیامی که توسط علویان برپا میشد، مورد استقبال مردم قرار میگرفت. ولی ما به نوعی شاهد نوعی تمایلات درونی به
تشیع بودیم و الا
مذهب رسمی دوران طاهریان، مذهب
اهل سنت بوده است.
البته هنوز بسیاری از مردم بر دین ساسانیان باقی مانده بودند.
آنها در بسیاری از امور کشوری
مذهب را ملاک قرار میدادند. مثلا در زمان بازسازی قنوات توسط حاکم طاهری، کتابی را در این زمینه علماء بنا به سفارش حاکم نوشتند بنام کتاب
القنی که در آن به احکام ساخت قنات و کاریز میپردازد.
البته توجه به مذهب حتی به حدی است که دکتر عبدالحسین زرین کوب یکی از منابع مهم دوران طاهریان را کتب شرایع و فروع
فقه میداند. «زیرا در جامعۀ اسلامی احوال اقتصادی و اداری آن مانند همۀ شوون اجتماعی دیگر تحت تاثیر اصول و قواعد مقدر
شرع بوده است.
»
این نشان میدهد که امور مذهبی تا چه حد در امر کشورداری طاهریان موثر بوده است.
نکته مهمی نیز که باید به آن توجه داشت این است که علت این که باعث شد طاهر بتواند در خراسان اعلام استقلال کند و پیروز شود، برقراری حکومت اسلامی بود، چیزی که مازیار و بابک آن را نداشتند.
طاهریان چون قصد جدایی از خلافت عباسیان را داشتند، باید به ایرانیان توجه زیادی میداشتند و دل آنان را بدست میآوردند؛ به هر حال حکومت طاهریان یک حکومت اسلامی بود که حمایت مردم را نیز به دنبال داشت.
طاهر توجه زیادی به مردم و حمایت مردمی داشت. البته حد و حدود آن را نیز رعایت میکرد. نمونۀ آن را ما در نامۀ وی به فرزندش عبدالله میبینیم که میگوید:
«
حسن ظن به یاران و همراهان و مهربانی نسبت به رعیت نباید تو را از جستجو و کنجکاوی در کارها باز دارد.»
طاهر کاریزها و قنوات زیادی را آباد کرد و هم اکنون بهترین کاریزهای خراسان را "قنات طاهری" مینامند.
طاهر بن حسین سعی در اجرای عدالت در امور کشوری داشت. در
البلدان آمده است: «در قزوین حکومت عدالت توسط طاهر بن حسین برقرار بود.»
یا در مورد طلحه بن طاهر آمده است: «از او در دولت مامون آثار خیر در خراسان بسیار بود.»
حکومت عبدالله بن طاهر نیز از جهت توجه به اصلاحات ارضی و توجه به رفاه کشاورزان و روستاییان اهمیت داشت.
وی به کاردارانش دستوری نوشت که «با برزگران ولایت، مدارا کنید و کشاورزی که ضعیف گردد، او را قوت دهید و به جای خویش بازآرید که خدای عزوجل ما را از دستهای ایشان اطعام کرده است و از زبانهای ایشان سلام کرده است و بی داد کردن بر ایشان
حرام است.
»
طاهریان به امر ساخت و ساز توجه زیادی نشان میدادند و به آبادی ویرانیها اقدام میکردند. مثلا در آن دوران، زلزلۀ بزرگی در
طوس و نیشابور در سال ۲۴۷هجری رخ داد که در اثر آن دویست هزار نفر مردند و شهرهایی از خراسان به زمین فرو رفت در پی آن حکومت بسیاری از مالیاتها را بخشید و حمایت زیادی توسط طاهریان از مردم شد.
طاهر نیز در نامه اش به پسرش مینویسد: «پس باید احکام و حدود ایزدی را در میان ایشان (مردم) اجرا سازی و از جان و ناموس و سرزمین آنان دفاع کنی و نگذاری خون کسی بریزد و در امنیت راههای ایشان بکوش و آسایش مردم را تامین کنی.
»
عبدالله بن طاهر نیز به آبادانی بسیار بها میداد. وی عمارت نیشابور و نواحی آن را ساخت. وی در نزدیکی خوارزم رباطی ساخت که آن رباط بعدها به شهری به نام فراوه تبدیل شد و نیز در نزدیکی نیشابور «شادیاخ» را برای سپاهیانش ساخت که شهر نیشابور بعدها به آنجا رفت.
اوضاع اجتماعی دوره طاهریان؛
رابطه سامانیان و طاهریان؛
معماری عصر طاهریان؛
لشکرداری طاهریان؛
دیوانهای عصر طاهریان
سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «کشورداری طاهریان»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۰۱/۲۱.