نظریه اثبات بدون تشبیه
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
نظریه اثبات بدون تشبیه نظریه ای در باب شناخت صفات حق تعالی است. این دیدگاه بر نفی مسلك
تعطیل و
تشبیه استوار بوده و راه سومی را ارائه میدهد كه با فضای كلی آیات و احادیث سازگاری بیشتری دارد. پیروان این نظریه میكوشند تحلیلی از معنای صفات الهی ارائه دهند كه از یك سو تنزّه و تعالی خداوند را از نقایص و محدودیتهای مخلوقات خود پاس دارد و از سوی دیگر، بر شناختپذیری اوصاف او صحّه گذارد.
طبق این دیدگاه لازم است درتحلیل صفات الهی مراحل زیر رعایت شود:
الف) در معنای اوصاف كمالی كه درباره خود یا موجودات پیرامون خود به كار میبریم تأمل كرده و تمام قیودی را كه سبب محدودیت آنها میشود شناسایی كنیم.
ب) تمامی آن قیدها را از معانی و اوصاف جدا كنیم.
ج) معنایی كه بعد از طی این دو مرحله به دست آمده را به
ذات الهی نسبت دهیم زیرا از یك سو از نوعی كمال وجودی حكایت میكند و از سوی دیگر از هر شائبۀ نقصان و كاستی پیراسته است.
برای مثال ما از طریق دریافتهای درونی خود و تأمل در اشیای پیرامون خویش به مفهومی از علم دست مییابیم كه از آن به آگاهی تعبیر میكنیم. اما این آگاهی در حصار قیود متعددی است؛ از یك سو
حادث است به این معنا كه قبلا وجود نداشته و از سوی دیگر در معرض زوال و نابودی است. علاوه بر این برای تحصیل بخشی از این آگاهی به ابزار و آلات متوسل شدهایم و نیز احتمال خطا در آن وجود دارد. قیود یاد شده – حدوث، امكان زوال، نیاز به ابزار و آلات و خطاپذیری– همگی از اموریاند كه سبب محدودیت علم میگردند. در این صورت لازم است ابتدا مفهوم علم و آگاهی را از تمام این قیود پیراسته كنیم كه در این صورت به معنایی از علم خواهیم رسید كه
ازلی،
ابدی، بینیاز از ابزار و خطاناپذیر است. سپس میتوانیم آن را برای اشاره به علم الهی به كار گیریم. بدین ترتیب از یك سو صفت علم الهی را فهمپذیر ساختیم و از سوی دیگر تقدس و تعالی خداوند متعال را حفظ كردیم.
این روش در تحلیل معنایی صفات الهی در برخی روایات مورد تصریح قرار گرفته است. برای نمونه در حدیثی از
امام علی(ع) میخوانیم:
«لَمْ يُطْلِعِ الْعُقُولَ عَلَى تَحْدِيدِ صِفَتِهِ وَ لَمْ يَحْجُبْهَا عَنْ وَاجِبِ مَعْرِفَتِه »:
«خرد را بر چگونگی اوصاف خود آگاه نساخته (اما) آنها را از از
مقدار لازم معرفت خویش نیز محجوب نكرده است.»
پیمودن این طریق چندان سهل و آسان نیست، و به یك سلسله مهارتها و ورزیدگیهای ذهنی و فكری نیاز دارد. اصولاً در این جا سخن درباره این نیست كه همه سطوح بحثهای
عقلی و
فلسفی مربوط به الهیات برای همگان میسور است، قطعاًچنین نیست، و در این باره محدودیتها و شرایط و موانعی در كار است، بلكه سخن در این است كه این راه برای بشر تا حدودی گشوده است و پیوسته كسانی بوده و خواهند بود كه میتوانند با بكارگیری درست عقل و تفكر عقلی مسائل مربوط به
متافیزیک و
الهیات را بررسی كنند.
یادآور میشویم كه هدف، تنها شناخت خداوند از طریق عقل نیست، زیرا هم از راه
شهود عرفانی میتوان خدا را شناخت، و هم پس از اثبات
وحی، از طریق وحی نیز میتوان مسائلی از جهان
غیب را شناخت. ولی با این حال، هم
معرفت شهودی و هم
معرفت وحیانی، متكی به معرفت عقلیاند. انكار عقل و معرفت عقلی موجب بسته شدن راه
عرفان و
وحی نیز خواهد شد.
• سعیدی مهر،
محمد، آموزش كلام اسلامی، قم، طه، چاپ اول، ۱۳۷۷
• سبحانی، جعفر و محمدرضایی،
محمد، اندیشه اسلامی، قم، معارف، چاپ هیجدهم، ۱۳۸۶
• سبحانی، جعفر، الالهیات، قم، موسسه امام صادق (ع)، ۱۴۲۳چاپ ششم، ۱۳۸۴
• مصباح یزدی،
محمد تقی، آموزش فلسفه، سازمان تبلیغات اسلامی، تهران، ۱۳۶۵ش
پژوهشکده باقرالعلوم