قرآن
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
قرآن، در اصل مصدر است و به کتابی که بر
پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهو آلهوسلم) اختصاص پیدا کرده است گفته میشود. و چنانکه برخی
علما گفتهاند: وجه نامگذاری این کتاب مقدس به قرآن، آن است که این کتاب، جامع فوائد و آثار تمامی
کتب آسمانی است بلکه جامع آثار تمامی علوم است.
در معناي قرآن وجوه پنجگانه اي گفته شده است
كه مي توان آنها را به سه دسته تقسيم نمود:
قرآن، اسمي جامد و غيرمشتق و علم ارتجالی است و بدون آنكه پيشينه استعمال در
زبان عرب داشته باشد،
خداوند به عنوان اسم خاص براي وحياي كه بر پيغمبرش نازل فرموده، قرار داده است; مثل
تورات و
انجیل كه اسم براي كتابهاي
حضرت موسی(ع) و
عیسی(ع) هستند (
شافعی).
الف) مشتق از قرن الشيء بالشي ء; يعني چيزي را به چيزي ضميمه كردن. علت اين نامگذاري، مقرون بودن سورهها و
آیات و حروف به يكديگر است (
اشعری و جمعي ديگر).
ب) قرآن، مشتق از قرائن، جمع قرينه است; زيرا آياتش همانند يكديگرند و بعضي بعض ديگر را تاييد ميكنند. هر
آیه از قرآن، قرينه آيات ديگر است (فراء).
الف) از قرء به معناي جمع گرفته شده است. عرب وقتي بخواهد بگويد:
آب را در حوض جمع كردم، ميگويد: قرات الماء في الحوض. علت اين نامگذاري، آن است كه اين كتاب همه ثمرات كتب آسمانی پيشين را در خود جمع نموده است (
ابن اثیر،
زجاج و...).
ب) بر وزن رجحان و غفران، مشتق از ماده قرا به معناي
تلاوت است. در اينجا از باب تسميه مفعول به مصدر، مقروء، يعني خوانده شده و يا خواندني، به نام قرآن، يعني خواندن به كار رفته است; مثل آنكه كتاب، كه به معناي نوشتن است، به مكتوب (نوشته شده) اطلاق ميگردد (لحياني و جمعي ديگر).
از ميان اقوال پنجگانه فوق، قول پنجم از همه قويتر به نظر ميرسد.
زرقانی پس از رد ساير اقوال، همين قول را اختيار نموده است.
القراءة ضم الحروف و الكلمات بعضها الي بعض في الترتيل...; قراءت به معناي پيوند و ضميمه نمودن حروف و كلمات به يكديگر در هنگام ترتيل است.
به سخن ديگر، قراءت همان تلاوت آيات الهي است.
و قوله: «ان علينا جمعه و قرآنه» ... القرآن هاهنا مصدر كالفرقان و الرجحان، و الضميران للوحي، و المعني: لاتعجل به، اذ علينا ان نجمع ما نوحيه اليك بضم بعض اجزائه الي بعض و قراءته عليك
از آيه فوق به خوبي برميآيد كه اگر حتي آنگونه كه
ابن اثیر گفته است، اصل در واژه قرآن معناي جمع باشد، به خاطر تقارن اين واژه با واژه جمع در آيه شريفه ناگزير قرآن به معناي قراءت و خواندن خواهد بود وگرنه تكرار آن امري لغو و بيهوده بوده، با
فصاحت قرآني منافات دارد.
دليل ديگر كه نظريه پنجم را تقويت مي كند، امر «اقرا»در نخستين
وحی بر
پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) است كه بيترديد به معناي «بخوان »است. لفظ قرآن نيز نخستين بار در آيه چهارم از
سوره مزمل نازل شده كه مطابق حديث معروف
جابر بن زید و
ابن عباس، سومين
سوره در ترتيب نزول سورههاست.
در اين آيه، دستور چنين است: «و رتل القرآن ترتيلا؛
و «قرآن »را شمرده شمرده بخوان.» در آخرين آيه از همين سوره نيز بار ديگر در يك فرمان همگاني اعلام مي شود: «فاقرؤا ماتيسر من القرآن؛
هرچه از «قرآن » ميسر ميشود، بخوانيد.» بديهي است كه منظور در هر دو آيه، قرآن خواندني است.
نتيجه آنكه روشنترين و مناسبترين معنا براي قرآن، اشتقاق آن از ماده قرا به معناي تلاوت كردن است.
خداوند دو وظیفه اصلی و مهم برای مسلمانان نسبت به کتاب الهی بیان کرده است. خداوند در آیه ۶۳
سوره بقره میفرماید: «خُذُوا مَا آتَیْنَاکُمْ بِقُوَّهًٍْ؛
آنچه به شما داده شده را با قوت بگیرید.» این گرفتن باید به دو شکل علمی و عملی باشد. یعنی
تدبر و فهم دقیق و عمیق و عمل درست و کامل.
از
امام صادق (علیهالسّلام) ذیل همین آیه میپرسند: «اقوهًْ فی الابدانام قوّهًٌْ فی القلوب؛ آیا به نیروی جسمها یا دلها؟» آن حضرت میفرماید: «فیهما جمیعا؛ به هردو»
خداوند در آیه ۲۹
سوره ص میفرماید: «کِتَابٌ اَنزَلْنَاهُ اِلَیْکَ مُبَارَکٌ لِیَدَّبَّرُوا آیَاتِهِ؛
این کتابی مبارک است که به سوی تو فرستاده شده تا در آیات آن تدبر کنید.» و در آیه ۲۴
سوره محمد نیز میفرماید:« اَفَلاَ یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ اَمْ عَلَی قُلُوبٍ اَقْفَالُهَا؛
چرا در قرآن تدبر نمیکنند، آیا بر دلهایشان قفل نهاده شده است؟»
این دو آیه وظیفه علمی ما را نسبت به قرآن بیان میکند. اما درباره وظیفه عملی نیز میفرماید که
مسلمانان باید اینگونه باشند: «کانهم بُنْیَانٌ مَرْصُوصٌ»
یعنی مسلمانان باید به گونهای عمل کنند که دیگر نفوذ ناپذیر شوند و کسی قصد و
نیت حمله پیدا نکند. باید اهل
استقامت و پایداری در
دین باشند: «فَاسْتَقِمْ کَمَا اُمِرْتَ وَمَن تَابَ مَعَکَ وَلاَ تَطْغَوْاْ اِنَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ؛
پس، همانگونه که دستور یافتهای، ایستادگی کن و هرکه با تو
توبه کرده
[
نیز چنین کند
]
و طغیان مکنید که او به آنچه انجام میدهید بیناست.»
مسلمان باید به گونهای باشد که
دشمن وقتی میآید میبیند که نمیتواند نفوذ کند و «وَلْیَجِدُوا فِیکُمْ غِلْظَهًًْ؛
باید در شما غلظت و ستبر و سختی باشد» که کسی دیگر
طمع نورزد. البته در میدان
جهاد باید حمله کرد و غلظت داشت: «جَاهِدِ الْکُفَّارَ وَالْمُنَافِقِینَ وَاغْلُظْ عَلَیْهِمْ؛
با
کفار و
منافقان جهاد کن و بر آنان سخت بگیر!»
اما در حالت عادی نمیخواهد اینگونه رفتار کنید بلکه باید کسی که از بیرون شما را ببیند دژی استوار و نفوذناپذیر ببیند و لازم نیست حمله کنید تا غلظت و ستبری خود را در حمله به نمایش بگذارید، بلکه همین غلظت و ستبری و سختی را در شما بیابند. پس وظیفه هر مسلمانی نسبت به قرآن این است که در آن تدبر کند و مفاهیم آن را بفهمد و در مقام عمل به شدت بر عمل به آن مراقبت و مواظبت نماید و کوتاه نیاید و از
حدود الهی تجاوز نکند و اجازه تجاوز و عصیان ندهد.
اندیشه قم سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «وظیفه علمی و عملی ما در برابر قرآن»، تایخ بازیابی۹۵/۱/۲۴.