نکح (مفرداتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
نَکْح (به فتح نون و سکون کاف) از
واژگان قرآن کریم به معنای زن گرفتن است که همان
عقد نکاح باشد. از مشتقات این واژه در
آیات قرآن اِنْکاح (به کسر الف و سکون نون) به معنای تزویج کردن زنی است به مردی و بالعکس.
نَکْح:
نکاح به معنی زن گرفتن است که همان
عقد نکاح باشد؛ به معنی مقاربت و
جماع نیز آید.
راغب میگوید: نکاح در اصل برای
عقد است، سپس به طور
استعاره به جماع گفته شده، محال است که اوّل به جماع وضع شده، سپس در عقد به استعاره باشد، زیرا نامهای جماع همه کنایاتاند و
عرب تصریح به آن را قبیح میداند و این غیر ممکن است که با لفظ قبیح از غیر قبیح تعبیر آورند.
(یعنی لفظی که برای جماع وضع شده در عقد خواندن به کار برند).
در
مجمع ذیل
(وَ لا تَنْکِحُوا الْمُشْرِکاتِ حَتَّی یُؤْمِنَ) فرموده: نکاح لفظی است که بر عقد و جماع گفته میشود؛ به قولی اصل آن جماع است، آنگاه در اثر
کثرت استعمال به عقد نکاح گفتهاند.
فیومی در
مصباح گوید:
ابن فارس و غیره گفتهاند: نکاح بر وطی و عقد اطلاق میشود.
در
صحاح گفته: «النِّکَاحُ: الوطء و قد یکون للعقد»
در
قاموس گوید: «النِّکَاحُ الوطی و العقد له»
به نظر نگارنده، قول راغب اصحّ است؛ مگر آنکه بگوئیم: نکاح در جماع و عقد هر دو
مجاز است و معنای اصلی آن مخالطه و یا انضمام و نظیر آنست، چنانکه در مصباح المنیر آمده است.
ناگفته نماند: تمام موارد آن در
قرآن مجید به معنی
تزویج و ازدواج است، مگر
(الزَّانِی لا یَنْکِحُ اِلَّا زانِیَةً اَوْ مُشْرِکَةً) که شاید به معنی جماع باشد و تحقیق خواهد شد.
(وَ لا تَنْکِحُوا الْمُشْرِکاتِ حَتَّی یُؤْمِنَ) (و با زنان
مشرک و
بت پرست، تا
ایمان نياوردهاند، ازدواج نكنيد).
(وَ لا تَنْکِحُوا ما نَکَحَ آباؤُکُمْ مِنَ النِّساءِ...) «زنانی را که پدرانتان تزویج کردهاند، تزویج نکنید (
نامادریها)».
(فَاِنْ طَلَّقَها فَلا تَحِلُّ لَهُ مِنْ بَعْدُ حَتَّی تَنْکِحَ زَوْجاً غَیْرَهُ) «اگر (بار سوّم) زن را
طلاق دهد، دیگر بر او
حلال نمیشود، تا زن با دیگری ازدواج کند».
در آیه اوّل نسبت نکاح به مرد و در آیه دوم به زن داده شده است.
(وَ لا تَعْزِمُوا عُقْدَةَ النِّکاحِ حَتَّی یَبْلُغَ الْکِتابُ اَجَلَهُ) عقده به معنی گره است گوئی به وسیله نکاح، زن و شوهر به هم بسته و گره زده میشوند. ظاهرا نکاح بیان «عقده» است، یعنی: «در
عده وفات به عقد نکاح تصمیم نگیرید و اجرا نکنید، تا عده وفات سر آید».
(الزَّانِی لا یَنْکِحُ اِلَّا زانِیَةً اَوْ مُشْرِکَةً وَ الزَّانِیَةُ لا یَنْکِحُها اِلَّا زانٍ اَوْ مُشْرِکٌ وَ حُرِّمَ ذلِکَ عَلَی الْمُؤْمِنِینَ) . راجع به این آیه در «زنا» صحبت کردهایم.
در
البیان اختیار کرده که مراد از نکاح در آیه جماع است؛
یعنی: «مرد زانی
زنا نمیکند مگر با زن زناکار و یا با زن مشرک که پستتر از زن زناکار است و زن زناکار زنا نمیکند مگر با مرد زانی و یا با مشرک که بدتر از مرد زنا کار است، ولی
مؤمن این کار را نمیکند که زنا
حرام است و مؤمن مرتکب آن نمیشود».
نگارنده را در مراد آیه،
ابهام برطرف نشده است. و اللّه العالم.
اِنْکاح: از
باب افعال تزویج کردن زنی است به مردی و بالعکس.
(وَ اَنْکِحُوا الْاَیامی مِنْکُمْ وَ الصَّالِحِینَ مِنْ عِبادِکُمْ وَ اِمائِکُمْ) «بیشوهران را به
شوهر دهید و بیهمسران را
همسر بگیرید و این را درباره
غلامان شایسته و
کنیزان نیز انجام دهید».
قرشی بنابی، علیاکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله "نکح"، ج۷، ص۱۰۷.