هارون (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
هارون:
(هَارُونَ أَخِي) هارون: (من اعلام القرآن) بنا به گفته بعضى از مفسران،
«هارون» برادر بزرگتر
موسی (علیهالسلام) بود و سه سال با او فاصله داشت، قامتى بلند و رسا و زبانى گويا و درک عالى داشت. سه سال قبل از وفات موسى،
دنیا را ترک گفت.
به موردی از کاربرد
هارون در
قرآن، اشاره میشود:
(هَارُونَ أَخِي) (برادرم هارون را.)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید: اين سؤالى ديگر است كه در واقع سؤال چهارم آن جناب و آخرين درخواستهاى او است و كلمه وزير بر وزن فعيل، از وزر- به كسره واو و سكون زاء- به معناى حمل سنگينى است و اگر وزير را وزير گفتند، بدين جهت بوده كه حامل ثقل و سنگينىهاى پادشاه است، بعضى گفتهاند: از وزر- به فتحه واو و زاء- اشتقاق يافته، كه به معناى كوه پناهگاه است و اگر وزير را وزير خواندهاند چون به منزله كوهى است كه پادشاه در آراء و احكامش به او پناه مىبرد.
و كوتاه سخن اينكه، موسى (علیهالسلام) از پروردگارش درخواست مىكند كه از خاندانش وزيرى برايش قرار دهد، آن گاه آن را بيان نموده مىگويد: منظورم از او هارون برادرم مىباشد و اگر درخواست وزير كرد، بدين جهت بود كه امر
رسالت امرى است كثير الاطراف و اطراف و جوانبش از هم دور، و او به تنهايى نمىتواند به همه جوانب دور از هم آن برسد، ناگزير وزيرى لازم دارد كه در امر رسالت با او شركت جسته، بعضى از جوانب آن را اداره كند و بار او سبک شود و در آنچه او مىكند وزيرش مؤيدش باشد، اين است معناى
آیه بعدى كه به منزله تفسير وزير قرار دادن است.
(ثُمَّ أَرْسَلْنَا مُوسَى وَ أَخَاهُ هَارُونَ بِآيَاتِنَا وَ سُلْطَانٍ مُّبِينٍ) (سپس موسى و برادرش هارون را با آيات خود و دليلى روشن فرستاديم.)
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان میفرماید: مقصود از اين آيات همان عصاويد بيضاء، و ساير معجزاتى است كه موسى به فرعون و قومش نشان داد. و مقصود از سلطان مبين حجتهاى واضح است. و اينكه بعضى از مفسرين آن را به
معجزه عصا تفسير كردهاند صحيح نيست.
(دیدگاه شیخ طبرسی در مجمع البیان:
)
(وَ لَقَدْ آتَيْنَا مُوسَى وَ هَارُونَ الْفُرْقَانَ وَ ضِيَاء وَ ذِكْرًا لِّلْمُتَّقِينَ) (ما به موسى و هارون، وسيله جدا كردن
حق از باطل و نور و آنچه مايه يادآورى براى پرهيزگاران است، داديم.)
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان میفرماید: اين آيه به وجهى تفصيل اجمالى است كه در آيه
(وَ ما أَرْسَلْنا قَبْلَكَ إِلَّا رِجالًا نُوحِي إِلَيْهِمْ ...)، گذشت كه آنچه را به ايشان
وحی فرستاده بيان مىكند كه آن عبارت بوده از معارف و شرايع و اينكه با قضاء به قسط خود و
هلاک ساختن دشمنان تاييدشان فرموده است. و آيه بعدى شاهد بر اين است كه مراد از فرقان و ضياء و ذكر،
تورات است كه خداوند آن را به موسى و برادرش هارون كه شريک در
نبوت وى بود داد و كلمه
فرقان مانند كلمه فرق مصدر است، چيزى كه هست فرقان بليغتر از فرق است.
راغب مىگويد بعضى گفتهاند فرقان اسم است نه مصدر و اگر تورات را فرقان خوانده يا براى اين است كه تورات فرق گذارنده ميان حق و باطل است و يا بدين جهت است كه وسيله فرق ميان حق و باطل در اعمال و اعتقادات است.
(دیدگاه شیخ طبرسی در مجمع البیان:
)
(وَ وَهَبْنَا لَهُ مِن رَّحْمَتِنَا أَخَاهُ هَارُونَ نَبِيًّا) (و ما از رحمت خود، برادرش هارون را- كه پيامبر بود- به او بخشيديم.)
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان میفرماید: اين آيه اشاره است به اجابت دعايى كه موسى (علیهالسلام) در اولين بار كه در طور به او وحى شد كرده.
(دیدگاه شیخ طبرسی در مجمع البیان:
)
او از پيامبران مرسل بود، چنانكه در آيه ۴۵
سوره مؤمنون مىخوانيم:
(ثُمَّ أَرْسَلْنٰا مُوسىٰ وَ أَخٰاهُ هٰارُونَ بِآيٰاتِنٰا وَ سُلْطٰانٍ مُبِينٍ)
«سپس موسى و برادرش هارون را با آيات خود و دليل روشن فرستاديم.»
«هارون» داراى نور و روشنايى باطنى و وسيله تشخيص حق از باطل بود:
(وَ لَقَدْ آتَيْنٰا مُوسىٰ وَ هٰارُونَ اَلْفُرْقٰانَ وَ ضِيٰاءً وَ ذِكْراً لِلْمُتَّقِينَ)«ما به موسى و هارون «فرقان» (وسيله جدا كردن حق از باطل) و نور و آنچه مايه يادآورى پرهيزگاران است داديم»
بالاخره او پيامبرى بود كه خداوند از باب رحمتش به موسى بخشيد:
(وَ وَهَبْنٰا لَهُ مِنْ رَحْمَتِنٰا أَخٰاهُ هٰارُونَ نَبِيًّا) او دوشبهدوش برادرش موسى (علیهالسلام) در انجام اين رسالت سنگين، تلاش مىكرد.
اگرچه موسى (علیهالسلام) در آن شب تاريک، در آن وادى مقدس كه اين تقاضا را از
خدا به هنگام دريافت رسالت مىكند بيش از ده سال از وطن خود دور مانده بود، ولى قاعدة ارتباطش بهطور كامل از برادرش در اين مدت قطع نشده بود كه با اين صراحت و روشنى از او سخن مىگويد و از درگاه خدا تقاضاى شركت او را در اين برنامه بزرگ مىكند.
موسى با تعيين هارون به وزارت و معاونت خويش به
پروردگار عرض مىكند «خداوندا پشتم را با او محكم كن» و براى تكميل اين مقصد، مىگويد: «او را در كار من شريک گردان» هم شريک در مقام رسالت باشد و هم در پياده كردن اين برنامه بزرگ، و او درهرحال در تمام برنامهها پيرو موسى (علیهالسلام) بود و موسى امام و پيشواى او.
•
شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «هارون»، ج۴، ص۵۸۶.