• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

ولایت (لغات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





ولایت: (هُنَالِكَ الْوَلَايَةُ)
ولایت: به معنى «سرپرستى و حاكميت» است. در حديث معروفى كه از امام باقر (علیه‌السلام) نقل شده هنگامى‌كه از اركان اصلى اسلام به ميان مى‌آورد «ولايت» (رهبرى) را پنجمين و مهمترين ركن معرفى مى‌كند، در حالى كه نماز كه معرف پيوند خلق با خالق است و روزه كه رمز مبارزه با شهوات است و زكات كه پيوند خلق با خلق است و حج كه جنبه‌هاى اجتماعى اسلام را بيان مى‌كند چهار ركن اصلى ديگر.
سپس امام (علیه‌السلام) اضافه مى‌كند: «هيچ‌چيز به اندازه ولايت و رهبرى اهميّت ندارد» (چرا كه اجراى اصول ديگر در سايه آن خواهد بود.)
خداوند براى هر عصر و زمانى رهبرى براى نجات و هدایت انسان‌ها قرار داده، چرا كه حكمت او ايجاب مى‌كند فرمان سعادت، بدون ضامن اجرا نباشد، امّا مهمّ اين است كه مردم رهبرشان را بشناسند و در دام رهبران گمراه و فاسد و مفسد گرفتار نشوند كه نجات از چنگالشان دشوار است.



به موردی از کاربرد تابعین در قرآن، اشاره می‌شود:

۱.۱ - ولایت (آیه ۴۴ سوره کهف)

(هُنَالِكَ الْوَلَايَةُ لِلَّهِ الْحَقِّ هُوَ خَيْرٌ ثَوَابًا وَ خَيْرٌ عُقْبًا)
(در آن جا ثابت شد كه ولايت و قدرت از آن خداوند بر حق است. اوست كه برترين ثواب و بهترين فرجام را براى مطيعان دارد.)

۱.۲ - ولایت در المیزان و مجمع‌ البیان

علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرماید: قرائت مشهور كلمه الولاية را با فتح واو قرائت كرده و بعضى‌ آن را به كسره خوانده‌اند. از حيث معنا تفاوتى ندارد. بعضى‌ گفته‌اند: تفاوت دارد زيرا ولايت به فتحه واو به معناى نصرت و به كسره آن به معناى سلطنت و قدرت است، ولى سخن وى ثابت نشده.
كلمه حق را بايد به كسره خواند تا صفت اللَّه باشد. و كلمه ثواب به معناى مطلق اثر و نتيجه است، چه نيک و چه بد چه كيفر و چه پاداش و ليكن استعمالش در اجر نيک غلبه دارد. و كلمه عقب به ضمه عين و سكون قاف و همچنين عقب به دو ضمه به معناى سرانجام و عاقبت است.

۱. کهف/سوره۱۸، آیه۴۴.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات فی غریب القرآن، دار القلم، ص۸۸۵.    
۳. طریحی نجفی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت-الحسینی، ص۴۵۵.    
۴. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه‌، ط-دار الکتب الاسلامیه‌، ج۱۲، ص۴۳۸.    
۵. کهف/سوره۱۸، آیه۴۴.    
۶. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۲۹۸.    
۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۳، ص۴۴۰.    
۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۳، ص۳۱۷.    
۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۵، ص۶۹.    
۱۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۷۲۹.    



• شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «ولایت»، ج۴، ص۷۴۱.


رده‌های این صفحه : لغات سوره کهف | لغات قرآن




جعبه ابزار