ولایت حاکم بر اموال صغار
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
طبق اتفاق
علما حاکم شرع در
زمان غیبت امام معصوم (علیهالسّلام) بر اموال صغاری که ولی شرعی ندارند
ولایت دارد. در
حقوق مدنی بهطور خاص از ولایت حاکم بحث نشده بلکه بهصورت عمده در ولایت و اختیارات
دادگاه و دادستان بحث شده است.
در
فقه امامیّه، حاکم شرع (
فقیه جامع الشرایط) در زمان غیبت امام معصوم (علیهالسّلام) بر اموال صغاری که برای آنها ولیّ شرعی نباشد (ایتام)،
ولایت دارد، این حکم مورد توافق فقیهان
است و کسی در آن تردید ننموده است.
شیخ طوسی در اینباره مینویسد: «کسی که متولّی امور مالی یتیم باشد، برای او
جایز است با رعایت
مصلحت، با مال یتیم
تجارت نماید، اعمّ از اینکه ولیّ
پدر باشد یا
جدّ پدری یا
وصی یا حاکم و یا امین حاکم».
همچنین
محقّق حلّی میگوید: «ولایت در اموال
طفل و
مجنون برای پدر و جدّ پدری است و اگر این دو نباشند، وصیّ آنها و اگر وصیّ نیز نباشد، برای حاکم شرع است».
محقّق کرکی این مساله را مورد اتّفاق فقها میداند؛
برخی نیز آن را از ضروریّات
فقه دانستهاند به نحوی که نیاز بهدلیل ندارد.
مرحوم
امام خمینی (قدّسسرّه) هم بر این عقیده است که
ولایت فقیه بعد از تصوّر اطراف آن، از امور نظری و استدلالی که نیاز به اقامه برهان داشته باشد، نیست، بلکه واضح و روشن است.
بعضی از ادلّه بهصورت خاص بر ولایت حاکم بر اموال ایتام دلالت دارند، از جمله، آیه شریفه
قرآن که میفرماید: «به مال یتیم جز به بهترین وجه نزدیک نشوید. «وَلاٰ تَقْرَبوُا مٰالَ الْیَتِیمِ اِلاّٰ بِالَّتِی هِیَ اَحْسَنُ
».
این آیه خطاب به جمیع
مؤمنین است و میفرماید: به اموال ایتام نزدیک نشوید و هیچگونه دخل و تصرّفی در آن نداشته باشید، مگر به نحو پسندیده که به مصلحت صغیر باشد، بدینجهت این آیه شریفه به مقتضای استثنایی که در آن وجود دارد «اِلاّٰ بِالَّتِی هِیَ اَحْسَنُ» دلیل است بر اینکه تصرّف در اموال ایتام در صورتیکه با رعایت مصلحت آنها و بهطور پسندیده صورت پذیرد،
جایز است و
قدر متیقن از آن، فقیه جامع الشرایط است، بلکه به مقتضای این آیه برای غیر فقیه نیز با
اذن و
اجازه فقیه، دخل و تصرف در اموال ایتام با رعایت مصلحت آنها جایز است.
در
حقوق مدنی بهطور خاص از ولایت حاکم بحث نشده بلکه بهصورت عمده در ولایت و اختیارات
دادگاه و دادستان بحث شده است. اگر در کتابهایی که در توضیح مباحث حقوق مدنی، تدوین گردیده به ولایت حاکم اشاره شده در حقیقت طرح نظریه فقهی و بیان دیدگاههای فقهی است.
به عنوان مثال، در بحث تعیین ولیّ و افرادی که دارای
ولایت میباشند، یکی از صاحبنظران در مباحث حقوقی مینویسد: «در
فقه امامیّه،
ولایت بر طفل به اشتراک با پدر و جدّ پدری است ... و در صورت نبودن پدر و جدّ یا یکی از اجداد پدری، وصیّ منصوب از طرف آنان، ولیّ طفل است و هرگاه ولیّ خاص موجود نباشد، ولایت با حاکم است».
عبارت برخی دیگر نیز شبیه آنچه ذکر شد، میباشد.
انصاری، قدرتالله، احکام و حقوق کودکان در اسلام، ج۲، ص۳۰-۳۱، برگرفته از بخش «فصل نهم ولایت بر اموال کودک (اداره اموال کودک توسط اولیا)»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۸/۱۱/۲۰.