• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

پیرمحمد (امیر تیموری)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



پیرْمُحَمَّد (۱۴-۷۷۷ رمضان ۸۰۹ ق/۱۳۷۵-۲۲ فوریۀ ۱۴۰۷م)، از امیـران ‌تیموری، فرزند جهانگیر میرزا و نوادۀ امیرتیمور گورکانی می‌باشد.



وی۴۰ روز پس از درگذشت پدرش به‌ دنیا آمد.
[۱] شرف‌الدین علی، یزدی، ظفرنامه، ج۱، ص۱۵۶، به کوشش عصام‌الدین اورونبایف، تاشکند، ۱۹۷۲م.
در۷۹۴ق/۱۳۹۲م، تیمور حکمرانی نواحی جنوب شرقی قلمرو خود (غزنین، کابل، قندهار و توابع آن) را تا حدود رود سند، به‌ پیرمحمد سپرد.
[۲] یزدی، غیاث‌الدین علی، سعادت‌نامه، ص۵۷، به کوشش ایرج افشار، تهران، ۱۳۷۹ش.
[۳] فصیح خوافی، احمد، مجمل فصیحی، ج۳، ص۱۳۴، به کوشش محمود فرخ، مشهد، ۱۳۳۹ش.
[۴] شرف‌الدین علی، یزدی، ظفرنامه، ج۱، ص۲۲۳-۲۲۴، به کوشش عصام‌الدین اورونبایف، تاشکند، ۱۹۷۲م.
(دربارۀ سن وی در زمان حکمرانی به این آدرس رجوع کنید.
[۵] خواندمیر، غیاث‌الدین، ، حبیب‌السیر، ج۳، ص۵۴۱، به کوشش محمد دبیرسیاقی، تهران، ۱۳۳۳ش.
[۶] Roemer, HR, Tīmūr in Iran, The Cambridge History of Iran, vol VI, ed P Jackson, Cambridge, ۱۹۸۶، ج۱، ص۷۰.
)


پیرمحمد در لشکرکشی‌ها و مأموریت‌های دیگری که از سوی تیمور به او واگذار می‌شد، نیز فعالانه شرکت می‌جست. از جمله وی فرماندهی سپاهی را که برای سرکوب مخالفان به قزوین و سلطانیه فرستاده شده بود، برعهده داشت. پیرمحمد و برادر بزرگ‌ترش امیرزاده محمد سلطان، پس از استقرار آرامش در این شهرها، و سرکوب راهزنان کردستان، در شوشتر به اردوی تیمور که به سوی بغداد لشکرکشی می‌کرد، پیوستند.
[۷] شرف‌الدین علی، یزدی، ظفرنامه، ج۱، ص۲۳۰-۲۳۳، به کوشش عصام‌الدین اورونبایف، تاشکند، ۱۹۷۲م.
[۸] میرخواند، محمد، روضة الصفا، ج۶، ص۲۰۸- ۲۰۹، تهران، ۱۳۳۹ش.
[۹] واله، ‌محمدیوسف، خلدبرین، ج۱، ص۱۹۵، به کوشش هاشم محدث، تهران، ۱۳۷۹ش.

چون تیمور عزم لشکرکشی به هندوستان کرد، نخست پیرمحمد را در۸۰۰ق، برای‌ تصرف‌ مُلتان‌ بدان‌ سو گسیل داشت. پیرمحمد شهر را در محاصره گرفت و سرانجام آن را گشود.
[۱۰] میرخواند، محمد، روضة الصفا، ج۶، ص۲۸۶، تهران، ۱۳۳۹ش.
گرچه شورش شهاب‌الدین مبارک‌شاه تمیمی، از حاکمان متمول و برجستۀ محلی که پیش از فتح ملتان اطاعت خود را از پیرمحمد اعلام کرده بود، با یاری فرستادۀ تیمور، امیر شیخ نورالدین پایان یافت.
[۱۱] یزدی، غیاث‌الدین علی، سعادت‌نامه، ص۷۸-۷۹، به کوشش ایرج افشار، تهران، ۱۳۷۹ش.
[۱۲] ‌شامی، نظام‌الدین، ظفرنامه، ج۱، ص۱۷۷-۱۷۸، به‌کوشش پناهی‌سمنانی، تهران، ۱۳۶۳ش.
اما بارش باران‌های موسمی، خسارت فراوانی بر اردوی پیرمحمد وارد آورد و او ناچار به داخل شهر پناه برد. دیگر حکام و فرماندهان محلی با استفاده از فرصت، دوباره سر به شورش برداشتند، ولی این بار نیز با نزدیک شدن اردوی تیمور به ناحیه، غائله خاتمه یافت.
[۱۳] میرخواند، محمد، روضة الصفا، ج۶، ص۲۸۶-۲۸۷، تهران، ۱۳۳۹ش.
[۱۴] واله، ‌محمدیوسف، خلدبرین، ج۱، ص۲۴۱-۲۴۲، به کوشش هاشم محدث، تهران، ۱۳۷۹ش.

در لشکرکشی تیمور به هند (۸۰۱ ق/ ۱۳۹۹م) پیرمحمد همراه وی بود.
[۱۵] یزدی، غیاث‌الدین علی، سعادت‌نامه، ص۱۰۰، به کوشش ایرج افشار، تهران، ۱۳۷۹ش.
[۱۶] یزدی، غیاث‌الدین علی، سعادت‌نامه، ص۱۱۱، به کوشش ایرج افشار، تهران، ۱۳۷۹ش.
[۱۷] یزدی، غیاث‌الدین علی، سعادت‌نامه، ص۱۱۴، به کوشش ایرج افشار، تهران، ۱۳۷۹ش.
[۱۸] ‌شامی، نظام‌الدین، ظفرنامه، ج۱، ص۱۸۹-۱۹۱، به‌کوشش پناهی‌سمنانی، تهران، ۱۳۶۳ش.
[۱۹] ‌شامی، نظام‌الدین، ظفرنامه، ج۱، ص۱۹۹، به‌کوشش پناهی‌سمنانی، تهران، ۱۳۶۳ش.
[۲۰] ‌شامی، نظام‌الدین، ظفرنامه، ج۱، ص۲۰۰-۲۰۱، به‌کوشش پناهی‌سمنانی، تهران، ۱۳۶۳ش.
و پس از فتح دهلی، به گفتۀ غیاث‌الدین علی یزدی به درخواست پیرمحمد و چند تن دیگر از امرا، تیمور به مردم شهر امان داد.
[۲۱] یزدی، غیاث‌الدین علی، سعادت‌نامه، ص۱۱۸، به کوشش ایرج افشار، تهران، ۱۳۷۹ش.



تیمور در واپسین لحظات‌ زندگی، در جمع ‌امرا و بزرگان، پیرمحمد را به عنوان جانشین خود تعیین کرد
[۲۲] مقریزی، احمد، دررالعقود الفریدة، ج۲، ص۶۶، به کوشش محمود جلیلی، بیروت، ۱۴۲۳ق/ ۲۰۰۲م.
[۲۴] تتوی، احمد و آصف‌خان قزوینی، تاریخ الفی، ج۷، ص۴۹۸۵، به کوشش غلامرضا طباطبایی مجد، تهران، ۱۳۸۲ش.
و امیران را برای عمل به وصیت خود سوگند داد.
[۲۵] میرخواند، محمد، روضة الصفا، ج۶، ص۴۸۵، تهران، ۱۳۳۹ش.
[۲۶] خواندمیر، غیاث‌الدین، ، ص حبیب‌السیر، ج۳، ص۵۳۴، به کوشش محمد دبیرسیاقی، تهران، ۱۳۳۳ش.
البته امیرنورالدین و امیرشاه ملک، دو تن از امیران نامی تیمور خواهان آن بودند تا پیکی به تاشکند رود و خلیل سلطان (۷۸۶-۸۱۴ق) پسر میرانشاه و امرای آن‌جا را به بالین تیمور آورد تا آن‌ها وصیت تیمور را از زبان خود او بشنوند.
[۲۷] واله، ‌محمدیوسف، خلدبرین، ج۱، ص۳۵۹، به کوشش هاشم محدث، تهران، ۱۳۷۹ش.
این نکته حاکی از مخالفت احتمالی میرانشاه با پیرمحمد بود که حوادث بعدی نیز صحت آن را تأیید کرد و از آن‌جا که پیرمحمد در غزنین بود.
[۲۸] خواندمیر، غیاث‌الدین، ، ص حبیب‌السیر، ج۳، ص۵۳۵، به کوشش محمد دبیرسیاقی، تهران، ۱۳۳۳ش.
[۲۹] واله، ‌محمدیوسف، خلدبرین، ج۱، ص۳۶۱، به کوشش هاشم محدث، تهران، ۱۳۷۹ش.



بر اثر تشتت و رقابت میان شاه‌زادگان تیموری، وصیت تیمور تحقق نیافت. در میان‌ مخالفان پیرمحمد، خلیل‌سلطان که بر تاشکند حکومت می‌کرد، از همه مهم‌تر بود.
[۳۰] مقریزی، احمد، دررالعقود الفریدة، ج۲، ص۶۶ بب‌، به کوشش محمود جلیلی، بیروت، ۱۴۲۳ق/ ۲۰۰۲م.
به همین سبب، پیرمحمد از کابل به بلخ آمد
[۳۱] فصیح خوافی، احمد، مجمل فصیحی، ج۳، ص۱۵۷، به کوشش محمود فرخ، مشهد، ۱۳۳۹ش.
و با فرستادن پیکی برای خلیل سلطان، او را به‌ پذیرش وصیت‌ تیمور فراخواند،
[۳۲] میرخواند، محمد، روضة الصفا، ج۶، ص۵۲۷، تهران، ۱۳۳۹ش.
اما پاسخ صریح خلیل سلطان به فرستادگان پیرمحمد که جانشینی تیمور را حق خود می‌دانست،
[۳۴] مقریزی، احمد، دررالعقود الفریدة، ج۲، ص۷۱-۷۰، به کوشش محمود جلیلی، بیروت، ۱۴۲۳ق/ ۲۰۰۲م.
خشم پیرمحمد و امرای دیگر را برانگیخت.
[۳۵] میرخواند، محمد، روضة الصفا، ج۶، ص۵۲۷- ۵۲۸، تهران، ۱۳۳۹ش.
[۳۶] خواندمیر، غیاث‌الدین، ، ص حبیب‌السیر، ج۳، ص۵۵۸، به کوشش محمد دبیرسیاقی، تهران، ۱۳۳۳ش.
ارغون‌شاه نیز که‌ از سوی‌ خلیل سلطان تطمیع‌ شده‌ بود، از واگذاری کلید دروازه و خزاین سمرقند به‌ شاه ملک و امیرشیخ نورالدین (فرستادگان پیرمحمد به سمرقنـد) خودداری کرد.
[۳۷] خواندمیر، غیاث‌الدین، ، ص حبیب‌السیر، ج۳، ص۵۳۷- ۵۳۸، به کوشش محمد دبیرسیاقی، تهران، ۱۳۳۳ش.
[۳۸] روملو، حسن، احسن التواریخ، ج۱، ص۸-۷، به کوشش عبدالحسین نوایی، تهران، ۱۳۴۹ش.
سرانجام ‌وقتی خلیل سلطان رهسپار سمرقند شد، سادات‌ و علمای‌ شهر از وی ‌استقبال‌ کردند و ارغون‌شاه کلید خزاین ‌تیمور را به ‌او سپرد.
[۳۹] میرخواند، محمد، روضة الصفا، ج۶، ص۴۹۸، تهران، ۱۳۳۹ش.
[۴۰] خواندمیر، غیاث‌الدین، ، ص حبیب‌السیر، ج۳، ص۵۳۸، به کوشش محمد دبیرسیاقی، تهران، ۱۳۳۳ش.
[۴۱] خواندمیر، غیاث‌الدین، ، ص حبیب‌السیر، ج۳، ص۵۴۰، به کوشش محمد دبیرسیاقی، تهران، ۱۳۳۳ش.
از آن سوی، پیرمحمد همراه میرزا الغ‌بیگ و امیرشاه ملک که شاهرخ ایشان را برای یاری نزد وی فرستاده بود، از بلخ به سوی سمرقند حرکت‌کردند. سپاه پیرمحمد نخست بخارا را تصرف کرد
[۴۲] بارتولد، واسیلی ولادیمیر، الغ بیگ و زمان وی، ج۱، ص۱۱۴-۱۱۱، ترجمۀ حسین احمدی‌پور، تبریز، ۱۳۳۶ش.
و سرانجام در جنگ ‌میان سپاهیان پیرمحمد و خلیل سلطان (رمضان ۸۰۸)، در حوالی نَسَف پیروزی از آنِ خلیل سلطان شد.
[۴۴] حافظ ابرو، عبدالله، زبدةالتواریخ، ج۱، ص۹۷-۱۰۰، به کوشش کمال حاج سیدجوادی، تهران، ۱۳۷۲ش.
[۴۵] سمرقندی، عبدالرزاق، مطلع سعدین و مجمع بحرین، ج۲، ص۳۶-۳۷، به کوشش محمدشفیع، لاهور، ۱۳۶۳ق/۱۹۴۴م.

به‌گفتۀ ابن عربشاه پیرمحمد پس از شکست به قندهار بازگشت و برای خود متحدانی یافت، سپس در ۸۰۹ ق در حصار شادمان واقع در جیحون علیا رویاروی سپاه خلیل سلطان قرار گرفت، اما این‌بار نیز شکست خورد و به ناچار با خلیل سلطان به شرط آن‌که هر کدام در قلمرو خویش حکمروایی داشته باشند، صلح کرد.
[۴۷] منز، بئاتریس فوربز، برآمدن و فرمانروایی تیمور، ج۱، ص۱۸۵، ترجمۀ منصورصفت‌گل، تهران، ۱۳۷۷ش.



از این پس پیرمحمد که به می‌گساری و خوش‌گذرانی روی آورده بود، زمام امور حکومت را به پیرعلی‌تاز که از امیران مقتدر وی بود،
[۴۸] منز، بئاتریس فوربز، برآمدن و فرمانروایی تیمور، ج۱، ص۱۸۶-۱۸۵، ترجمۀ منصورصفت‌گل، تهران، ۱۳۷۷ش.
سپرد، اما پس از مدتی، پیرعلی‌تاز که گروهی از امرا و بزرگان را با خود همراه کرده بود، پیرمحمد و اطرافیانش را به قتل رساند و خود قدرت را به‌ دست گرفت.
[۴۹] حافظ ابرو، عبدالله، زبدةالتواریخ، ج۱، ص۱۴۶-۱۴۴، به کوشش کمال حاج سیدجوادی، تهران، ۱۳۷۲ش.
[۵۰] میرخواند، محمد، روضة الصفا، ج۶، ص۵۳۷-۵۳۶، تهران، ۱۳۳۹ش.
[۵۱] غفاری قزوینی، احمد، تاریخ جهان‌آرا، ج۱، ص۲۳۰، تهران، ۱۳۴۳ش.
پس از پیرمحمد، شاهرخ قلمرو حکومت وی را به میرزا قیدو، پسر او واگذار کرد.
[۵۲] حافظ ابرو، عبدالله، زبدةالتواریخ، ج۱، ص۳۱۸، به کوشش کمال حاج سیدجوادی، تهران، ۱۳۷۲ش.
[۵۳] خواندمیر، غیاث‌الدین، ، ص حبیب‌السیر، ج۳، ص۵۶۶، به کوشش محمد دبیرسیاقی، تهران، ۱۳۳۳ش.
[۵۴] روملو، حسن، احسن التواریخ، ج۱، ص۴۰، به کوشش عبدالحسین نوایی، تهران، ۱۳۴۹ش.



(۱) ابن عربشاه، احمد، عجائب المقدور، قاهره، ۱۳۰۵ق.
(۲) بارتولد، واسیلی ولادیمیر، الغ بیگ و زمان وی، ترجمۀ حسین احمدی‌پور، تبریز، ۱۳۳۶ش.
(۳) تتوی، احمد و آصف‌خان قزوینی، تاریخ الفی، به کوشش غلامرضا طباطبایی مجد، تهران، ۱۳۸۲ش.
(۴) حافظ ابرو، عبدالله، زبدة التواریخ، به کوشش کمال حاج سیدجوادی، تهران، ۱۳۷۲ش.
(۵) خواندمیر، غیاث‌الدین، ، حبیب‌السیر، به کوشش محمد دبیرسیاقی، تهران، ۱۳۳۳ش.
(۶) روملو، حسن، احسن التواریخ، به کوشش عبدالحسین نوایی، تهران، ۱۳۴۹ش.
(۷) سخاوی، محمد، الضوء اللامع، قاهره، ۱۳۵۵ق.
(۸) شرف‌الدین علی، یزدی، ظفرنامه، به کوشش عصام‌الدین اورونبایف، تاشکند، ۱۹۷۲م.
(۹) سمرقندی، عبدالرزاق، مطلع سعدین و مجمع بحرین، به کوشش محمدشفیع، لاهور، ۱۳۶۳ق/۱۹۴۴م.
(۱۰) غفاری قزوینی، احمد، تاریخ جهان‌آرا، تهران، ۱۳۴۳ش.
(۱۱) یزدی، غیاث‌الدین علی، سعادت‌نامه، به کوشش ایرج افشار، تهران، ۱۳۷۹ش.
(۱۲) فصیح خوافی، احمد، مجمل فصیحی، به کوشش محمود فرخ، مشهد، ۱۳۳۹ش.
(۱۳) مقریزی، احمد، درر العقود الفریدة، به کوشش محمود جلیلی، بیروت، ۱۴۲۳ق/ ۲۰۰۲م.
(۱۴) منز، بئاتریس فوربز، برآمدن و فرمانروایی تیمور، ترجمۀ منصورصفت‌گل، تهران، ۱۳۷۷ش.
(۱۵) میرخواند، محمد، روضة الصفا، تهران، ۱۳۳۹ش.
(۱۶) ‌شامی، نظام‌الدین، ظفرنامه، به‌کوشش پناهی‌سمنانی، تهران، ۱۳۶۳ش.
(۱۷) واله، ‌محمدیوسف، خلدبرین، به کوشش هاشم محدث، تهران، ۱۳۷۹ش.
(۱۸) Roemer, HR, Tīmūr in Iran, The Cambridge History of Iran, vol VI, ed P Jackson, Cambridge, ۱۹۸۶.


۱. شرف‌الدین علی، یزدی، ظفرنامه، ج۱، ص۱۵۶، به کوشش عصام‌الدین اورونبایف، تاشکند، ۱۹۷۲م.
۲. یزدی، غیاث‌الدین علی، سعادت‌نامه، ص۵۷، به کوشش ایرج افشار، تهران، ۱۳۷۹ش.
۳. فصیح خوافی، احمد، مجمل فصیحی، ج۳، ص۱۳۴، به کوشش محمود فرخ، مشهد، ۱۳۳۹ش.
۴. شرف‌الدین علی، یزدی، ظفرنامه، ج۱، ص۲۲۳-۲۲۴، به کوشش عصام‌الدین اورونبایف، تاشکند، ۱۹۷۲م.
۵. خواندمیر، غیاث‌الدین، ، حبیب‌السیر، ج۳، ص۵۴۱، به کوشش محمد دبیرسیاقی، تهران، ۱۳۳۳ش.
۶. Roemer, HR, Tīmūr in Iran, The Cambridge History of Iran, vol VI, ed P Jackson, Cambridge, ۱۹۸۶، ج۱، ص۷۰.
۷. شرف‌الدین علی، یزدی، ظفرنامه، ج۱، ص۲۳۰-۲۳۳، به کوشش عصام‌الدین اورونبایف، تاشکند، ۱۹۷۲م.
۸. میرخواند، محمد، روضة الصفا، ج۶، ص۲۰۸- ۲۰۹، تهران، ۱۳۳۹ش.
۹. واله، ‌محمدیوسف، خلدبرین، ج۱، ص۱۹۵، به کوشش هاشم محدث، تهران، ۱۳۷۹ش.
۱۰. میرخواند، محمد، روضة الصفا، ج۶، ص۲۸۶، تهران، ۱۳۳۹ش.
۱۱. یزدی، غیاث‌الدین علی، سعادت‌نامه، ص۷۸-۷۹، به کوشش ایرج افشار، تهران، ۱۳۷۹ش.
۱۲. ‌شامی، نظام‌الدین، ظفرنامه، ج۱، ص۱۷۷-۱۷۸، به‌کوشش پناهی‌سمنانی، تهران، ۱۳۶۳ش.
۱۳. میرخواند، محمد، روضة الصفا، ج۶، ص۲۸۶-۲۸۷، تهران، ۱۳۳۹ش.
۱۴. واله، ‌محمدیوسف، خلدبرین، ج۱، ص۲۴۱-۲۴۲، به کوشش هاشم محدث، تهران، ۱۳۷۹ش.
۱۵. یزدی، غیاث‌الدین علی، سعادت‌نامه، ص۱۰۰، به کوشش ایرج افشار، تهران، ۱۳۷۹ش.
۱۶. یزدی، غیاث‌الدین علی، سعادت‌نامه، ص۱۱۱، به کوشش ایرج افشار، تهران، ۱۳۷۹ش.
۱۷. یزدی، غیاث‌الدین علی، سعادت‌نامه، ص۱۱۴، به کوشش ایرج افشار، تهران، ۱۳۷۹ش.
۱۸. ‌شامی، نظام‌الدین، ظفرنامه، ج۱، ص۱۸۹-۱۹۱، به‌کوشش پناهی‌سمنانی، تهران، ۱۳۶۳ش.
۱۹. ‌شامی، نظام‌الدین، ظفرنامه، ج۱، ص۱۹۹، به‌کوشش پناهی‌سمنانی، تهران، ۱۳۶۳ش.
۲۰. ‌شامی، نظام‌الدین، ظفرنامه، ج۱، ص۲۰۰-۲۰۱، به‌کوشش پناهی‌سمنانی، تهران، ۱۳۶۳ش.
۲۱. یزدی، غیاث‌الدین علی، سعادت‌نامه، ص۱۱۸، به کوشش ایرج افشار، تهران، ۱۳۷۹ش.
۲۲. مقریزی، احمد، دررالعقود الفریدة، ج۲، ص۶۶، به کوشش محمود جلیلی، بیروت، ۱۴۲۳ق/ ۲۰۰۲م.
۲۳. سخاوی، محمد، الضوء اللامع، ج۳، ص۵۰، قاهره، ۱۳۵۵ق.    
۲۴. تتوی، احمد و آصف‌خان قزوینی، تاریخ الفی، ج۷، ص۴۹۸۵، به کوشش غلامرضا طباطبایی مجد، تهران، ۱۳۸۲ش.
۲۵. میرخواند، محمد، روضة الصفا، ج۶، ص۴۸۵، تهران، ۱۳۳۹ش.
۲۶. خواندمیر، غیاث‌الدین، ، ص حبیب‌السیر، ج۳، ص۵۳۴، به کوشش محمد دبیرسیاقی، تهران، ۱۳۳۳ش.
۲۷. واله، ‌محمدیوسف، خلدبرین، ج۱، ص۳۵۹، به کوشش هاشم محدث، تهران، ۱۳۷۹ش.
۲۸. خواندمیر، غیاث‌الدین، ، ص حبیب‌السیر، ج۳، ص۵۳۵، به کوشش محمد دبیرسیاقی، تهران، ۱۳۳۳ش.
۲۹. واله، ‌محمدیوسف، خلدبرین، ج۱، ص۳۶۱، به کوشش هاشم محدث، تهران، ۱۳۷۹ش.
۳۰. مقریزی، احمد، دررالعقود الفریدة، ج۲، ص۶۶ بب‌، به کوشش محمود جلیلی، بیروت، ۱۴۲۳ق/ ۲۰۰۲م.
۳۱. فصیح خوافی، احمد، مجمل فصیحی، ج۳، ص۱۵۷، به کوشش محمود فرخ، مشهد، ۱۳۳۹ش.
۳۲. میرخواند، محمد، روضة الصفا، ج۶، ص۵۲۷، تهران، ۱۳۳۹ش.
۳۳. ابن عربشاه، احمد، عجائب المقدور، ج۱، ص۳۸۹، قاهره، ۱۳۰۵ق.    
۳۴. مقریزی، احمد، دررالعقود الفریدة، ج۲، ص۷۱-۷۰، به کوشش محمود جلیلی، بیروت، ۱۴۲۳ق/ ۲۰۰۲م.
۳۵. میرخواند، محمد، روضة الصفا، ج۶، ص۵۲۷- ۵۲۸، تهران، ۱۳۳۹ش.
۳۶. خواندمیر، غیاث‌الدین، ، ص حبیب‌السیر، ج۳، ص۵۵۸، به کوشش محمد دبیرسیاقی، تهران، ۱۳۳۳ش.
۳۷. خواندمیر، غیاث‌الدین، ، ص حبیب‌السیر، ج۳، ص۵۳۷- ۵۳۸، به کوشش محمد دبیرسیاقی، تهران، ۱۳۳۳ش.
۳۸. روملو، حسن، احسن التواریخ، ج۱، ص۸-۷، به کوشش عبدالحسین نوایی، تهران، ۱۳۴۹ش.
۳۹. میرخواند، محمد، روضة الصفا، ج۶، ص۴۹۸، تهران، ۱۳۳۹ش.
۴۰. خواندمیر، غیاث‌الدین، ، ص حبیب‌السیر، ج۳، ص۵۳۸، به کوشش محمد دبیرسیاقی، تهران، ۱۳۳۳ش.
۴۱. خواندمیر، غیاث‌الدین، ، ص حبیب‌السیر، ج۳، ص۵۴۰، به کوشش محمد دبیرسیاقی، تهران، ۱۳۳۳ش.
۴۲. بارتولد، واسیلی ولادیمیر، الغ بیگ و زمان وی، ج۱، ص۱۱۴-۱۱۱، ترجمۀ حسین احمدی‌پور، تبریز، ۱۳۳۶ش.
۴۳. ابن عربشاه، احمد، عجائب المقدور، ج۱، ص۳۹۹، قاهره، ۱۳۰۵ق.    
۴۴. حافظ ابرو، عبدالله، زبدةالتواریخ، ج۱، ص۹۷-۱۰۰، به کوشش کمال حاج سیدجوادی، تهران، ۱۳۷۲ش.
۴۵. سمرقندی، عبدالرزاق، مطلع سعدین و مجمع بحرین، ج۲، ص۳۶-۳۷، به کوشش محمدشفیع، لاهور، ۱۳۶۳ق/۱۹۴۴م.
۴۶. ابن عربشاه، احمد، عجائب المقدور، ج۱، ص۴۰۴-۴۰۵، قاهره، ۱۳۰۵ق.    
۴۷. منز، بئاتریس فوربز، برآمدن و فرمانروایی تیمور، ج۱، ص۱۸۵، ترجمۀ منصورصفت‌گل، تهران، ۱۳۷۷ش.
۴۸. منز، بئاتریس فوربز، برآمدن و فرمانروایی تیمور، ج۱، ص۱۸۶-۱۸۵، ترجمۀ منصورصفت‌گل، تهران، ۱۳۷۷ش.
۴۹. حافظ ابرو، عبدالله، زبدةالتواریخ، ج۱، ص۱۴۶-۱۴۴، به کوشش کمال حاج سیدجوادی، تهران، ۱۳۷۲ش.
۵۰. میرخواند، محمد، روضة الصفا، ج۶، ص۵۳۷-۵۳۶، تهران، ۱۳۳۹ش.
۵۱. غفاری قزوینی، احمد، تاریخ جهان‌آرا، ج۱، ص۲۳۰، تهران، ۱۳۴۳ش.
۵۲. حافظ ابرو، عبدالله، زبدةالتواریخ، ج۱، ص۳۱۸، به کوشش کمال حاج سیدجوادی، تهران، ۱۳۷۲ش.
۵۳. خواندمیر، غیاث‌الدین، ، ص حبیب‌السیر، ج۳، ص۵۶۶، به کوشش محمد دبیرسیاقی، تهران، ۱۳۳۳ش.
۵۴. روملو، حسن، احسن التواریخ، ج۱، ص۴۰، به کوشش عبدالحسین نوایی، تهران، ۱۳۴۹ش.



دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «پیرمحمد»، شماره۵۶۱۳.    



جعبه ابزار