پیشواز از بهشتیان (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
فرشتگان به بهشتیان میگویند: شما از هر آلودگی و پلیدی پاک شدهاید، و با ایمان و عمل صالح قلب و
روح شما پاک گردیده، و از گناهان و معاصی نیز پاک شدهاید، و بر در بهشت درختی است که دو چشمه
آب زلال از پای آن میجوشد، مؤمنان از یک چشمه مینوشند و
باطن آنها پاک میشود، و در چشمه دیگری خود را شستشو میدهند و ظاهر آنها پاک میشود، و اینجاست که خازنان بهشت به آنها میگویند «سلام علیکم طبتم فادخلوها خالدین».
قرآن کریم در مورد پیشواز فرشتگان از بهشتیان چنین می فرماید: «... هم فی ما اشتهت انفسهم خــلدون• لایحزنهم الفزع الاکبر و تتلقهم الملـئکة هـذا یومکم الذی کنتم توعدون»... و در آنچه دلشان بخواهد جاودانه متنعم هستند• وحشت بزرگ آنها را اندوهگین نمیکند، و فرشتگان به استقبالشان میروند (و میگویند) این همان روزی است که به شما
وعده داده میشد.
فزع اکبر به معنای ترس بزرگ است که خدای تعالی خبرداده چنین ترسی در هنگام
نفخ صور وقوع پیدا میکند، و فرموده : «یوم ینفخ فی الصور ففزع من فی السموات و من فی الارض» (به خاطر بیاورید روزی را که در صور دمیده میشود و تمام کسانی که در آسمانها و زمین هستند)
در
نهج البلاغه میخوانیم امیر مؤمنان
علی علیهالسلام فرمود: «فبادروا باعمالکم تکونوا مع جیران الله فی داره، رافق بهم رسله، و ازارهم ملائکته، و اکرم اسماعهم ان تسمع حسیس نار جهنم ابدا» : به اعمال
نیک مبادرت ورزید تا از همسایگان خدا در سرای او باشید، در جائی که پیامبران را
رفیق آنها قرار داده، و فرشتگان را به زیارتشان میفرستد، خدا آنچنان این گروه را گرامی داشته که حتی گوشهایشان صدای آتش
دوزخ را نمیشنود.
پیشواز فرشتگان از بهشتیان، با تهنیت گویی به آنان همراه می باشد: «جنت عدن یدخلونها ومن صلح من ءابآئهم وازوجهم وذریتهم والملـئکة یدخلون علیهم من کل باب• سلـم علیکم بما صبرتم فنعم عقبی الدار»(همان) باغهای جاویدان بهشتی که وارد آن میشوند؛ و همچنین پدران و همسران و فرزندان صالح آنها؛ و فرشتگان از هر دری بر آنان وارد میگردند• (و به آنها میگویند)
سلام بر شما بخاطر صبر و استقامتتان چه پایان خوب این سرا نصیبتان شد!
کلمه «عدن» به معنای
استقرار است، وقتی گفته میشود فلان عدن بمکان کذا معنایش این است که فلانی در چنین مکانی استقرار یافت. کان جواهرات زمینی و فلزات را هم بدین جهت
معدن میگویند که جواهرات در آن استقرار دارند، پس جنات عدن به معنای بهشتهائی است که نوعی از استقرار و خلود و سلامتی و ایمنی از هر جهت را دارد.
پس از زندگی دنیا بر حسب آن ناموسی که خداوند آن زندگی را بر آن طبیعت و
ناموس مطبوع نموده زندگی واحد و متصلی است که ابتدایش رنج و بلا و آخرش آسایش و
نعمت و سلامتی است. و یا به عبارتی اولش دنیا و آخرش
آخرت است.
جمله «آبائهم و ازواجهم و ذریاتهم» با اینکه
اسم مادران در آن نیست مع ذلک همه نامبردگان بالا را شامل است، چون مادران همسران پدرانند که کلمه «ازواج» شامل ایشان است، و برادران و خواهران و عموها و دائیها و اولاد آنان هم جزو ذریههای پدرانند، که کلمه «آبائهم» شامل آنان میشود. و در آیه شریفه
اختصار لطیفی بکار رفته است.
«و الملئکة یدخلون علیهم من کل باب سلم علیکم بما صبرتم فنعم عقبی الدار»، این عقبی، سرانجام اعمال صالحی است که در هر بابی از ابواب زندگی بر آن مداومت دارند. و در هر موقعی که دیگران منحرف میگردند ایشان خویشتن داری نموده، خدا را
اطاعت میکنند و خود را از گناه دور میدارند، و مصائب را تحمل مینمایند، و این صبرشان با خوف و خشیت توأم است جمله «سلام علیکم بما صبرتم فنعم عقبی الدار»
حکایت کلام ملائکه است که
اولوا الالباب را به امنیت و سلامتی جاودانی، و سرانجام نیک نوید میدهند، سرانجامی که هرگز دستخوش زشتی و مذمت نگردد.
آن صبرها و استقامتهای شما در راه انجام وظائف و مسئولیتها و تحمل شدائد و مصائب بود که این سلامت را به وجود آورد، در اینجا در نهایت
امنیت و آرامش خواهید بود، نه جنگ و نزاعی، و نه خشونت و دعوائی، همه جا
امن و امان است، و همه چیز به روی شما لبخند میزند و آرامش خالی از هر گونه پریشانی خاطر اینجاست!.
چرا تنها صبر ذکر شده است؟ جمله «سلام علیکم بما صبرتم» میگوید درود فرشتگان به بهشتیان به این گونه است که میگویند سلام بر شما باد به خاطر
صبر و استقامتتان، در حالی که در آیات فوق به هشت قسمت از کارهای نیک و برنامههای مهم آنها
اشاره شده ولی در این جمله تنها انگشت روی یکی از آن هشت برنامه گذارده و آن صبر است. نکته این موضوع را از بیان زنده و پر مغز
علی علیه السلام میتوان دریافت : «ان الصبر من الایمان کالرأس من الجسد و لا خیر فی جسد لا راءس معه و لا فی ایمان لا صبر معه» : صبر نسبت به
ایمان مانند سر است در مقابل تن، تن بیسر بقائی ندارد و ایمان بدون صبر نیز، ارزشی نخواهد داشت.
در حقیقت پشتوانه همه برنامههای سازنده فردی و اجتماعی، همان شکیبائی و
استقامت است و اگر آن نباشد هیچکدام از آنها به سامانی نمیرسد، چرا که در مسیر هر کار مثبتی مشکلات و موانعی است که جز با نیروی استقامت نمیتوان بر آنها پیروز شد، نه وفای عهد بدون استقامت و صبر میسر است، و نه حفظ پیوندهای الهی، و نه ترس از خدا و دادگاه قیامت، و نه
اقامه صلوة و انفاق از مواهب الهی، و نه جبران خطاها بوسیله حسنات!
هم از آیات
قرآن و هم از روایات به خوبی استفاده میشود که بهشت درهائی دارد، ولی این تعدد درها نه به خاطر آن است که عده وارد شوندگان به
بهشت آن گونهاند که اگر بخواهند از یک در وارد شوند تولید زحمت میکند، و نه از جهت آن است که یکنوع تفاوت گروهی و طبقاتی وجود دارد، که هر گروهی موظفند از یک در وارد شوند، و نه برای نزدیکی و دوری راه است، و نه به خاطر زیبائی و تنوع به خاطر کثرت درها! اصولا درهای بهشت همانند درهای دنیا که در مدخل باغها و قصرها و خانهها میگذارند نیست.
بلکه این درها اشاره به اعمال و کارهائی است که سبب ورود به بهشت میشوند، و لذا در پارهای از اخبار میخوانیم که بهشت درهائی به نامهای مختلف دارد، از جمله : دری دارد که به عنوان باب المجاهدین! (در مجاهدان) نامیده میشود، و مجاهدان مسلح به همان سلاحی که با آن
جهاد کردند از آن در وارد بهشت میشوند و فرشتگان به آنها خوش آمد میگویند!.
«اولـئک یجزون الغرفة بما صبروا ویلقون فیها تحیة و سلـما» آنها هستند که درجات عالی بهشت در برابر شکیبائیشان به آنان پاداش داده میشود. و در آن با
تحیت و سلام روبرو میشوند. (درباره فاعل «یلقون» دو احتمال وجود دارد: ۱. فرشتگان، ۲. بهشتیان
، برداشت مزبور، بنا بر
احتمال اول است.)
غرفة از ماده غرف (بر وزن حرف) به معنی برداشتن چیزی و
تناول آن است، و غرفه به چیزی میگویند که برمی دارند و تناول میکنند (مانند آبی که
انسان از چشمه برای نوشیدن برمی گیرد) سپس به قسمتهای فوقانی ساختمان و طبقات بالای منازل
اطلاق شده است، و در اینجا کنایه از برترین منزلگاههای بهشت است. و از آنجا که
عباد الرحمن با داشتن این اوصاف در صف اول مؤمنان قرار دارند درجه بهشتی آنان نیز باید برترین درجات باشد.
کلمه
غرفه به طوری که گفتهاند به معنای بنایی است ک ه بالای بنای دیگر واقع شده باشد و از کف خانه بلندتر باشد. و در آیه شریفه، کنایه است از درجه عالی تر بهشت، و مراد از صبر، صبر بر طاعت خدا و بر ترک
معصیت او است و این دو قسم صبر همان است که در آیات سابق نیز ذکر شده بود و لیکن این دو صبر عادتا جدای از صبر قسم سوم، یعنی صبر در هنگام شدائد و مصائب نیست و قهرا کسی که بر طاعت خدا و بر ترک معصیت او صبر میکند ممکن نیست در هنگام شدائد صبر نکند.
و معنای آیه این است : این نامبردگان که به اوصاف قبل وصف شدند درجه رفیع و قسمت بالای بهشت را
پاداش گرفته و فرشتگان، ایشان را با تحیت و سلام دیدار میکنند، تحیت به معنای هر پیشکشی است که آدمی را خوشحال سازد. و مراد از سلام هر چیزی است که در آن ترس و
پرهیز نباشد، و اگر این دو کلمه، یعنی تحیت و سلام را
نکره آورد به منظور بزرگداشت آن دو بوده است.
این مقام عالی به خاطر این به آنها داده میشود که در راه خدا صبر و استقامت به خرج دادند، ممکن است چنین تصور شود که این وصف دیگری از اوصاف آنان است، ولی در حقیقت این وصف تازهای نیست بلکه ضامن اجرای تمام اوصاف گذشته است، مگر بندگی پروردگار، مبارزه با طغیان شهوات، ترک
شهادت زور ، قبول
تواضع و فروتنی، و غیر این صفات بدون صبر و استقامت، امکان پذیر است؟
بهشتیان به یکدیگر تحیت و سلام میگویند و فرشتگان به آنها، و از همه بالاتر خداوند به آنها سلام و تحیت میگوید، چنانکه در آیه ۵۸
سوره یس میخوانیم : «سلام قولا من رب رحیم» (برای آنها سلامی است از سوی پروردگار رحیم)
و در آیه ۲۳ و ۲۴
سوره یونس میخوانیم : «و الملائکة یدخلون علیهم من کل باب سلام علیکم» (فرشتگان از هر دری بر آنها وارد میشوند و به آنها میگویند سلام بر شما)
در اینکه آیا تحیت و سلام در اینجا دو معنی دارد یا یک معنی؟ در میان مفسران گفتگو است، ولی با توجه به اینکه تحیت در اصل به معنی
دعا برای زندگی و حیات دیگری است، و سلام از ماده
سلامت است، و به معنی دعا برای کسی است، بنابراین چنین نتیجه میگیریم که واژه اول به عنوان درخواست حیات است و واژه دوم برای توا م بودن این
حیات با سلامت است، هر چند گاهی ممکن است این دو کلمه به یک معنی بیاید. البته تحیت در عرف معنی وسیعتری پیدا کرده و آن هر گونه سخنی است که در آغاز ورود به کسی میگویند و مایه خوشحالی و
احترام و
اظهار محبت نسبت به او میباشد.
«وسیق الذین اتقوا ربهم الی الجنة زمرا حتی اذا جاءوها وفتحت ابوبها وقال لهم خزنتها سلـم علیکم طبتم فادخلوها...» و کسانی که تقوای الهی پیشه کردند گروه گروه به سوی بهشت برده میشوند، هنگامی که به آن میرسند درهای بهشت گشوده میشود، و نگهبانان به آنها میگویند: سلام بر شما! گوارا باد این نعمتها برایتان! داخل بهشت شوید ... .
تعبیر به «سیق» (از ماده سوق بر وزن شوق به معنی راندن) در اینجا سؤال انگیز است، و توجه بسیاری از مفسران را به سوی خود جلب کرده، زیرا این تعبیر در مواردی است که کاری بدون شوق و تمایل درونی انجام میگیرد، این تعبیر درباره دوزخیان صحیح است اما درباره بهشتیان که مشتاقا به سوی بهشت میروند چرا؟
بعضی این تعبیر را به خاطر آن دانستهاند که بسیاری از بهشتیان در
انتظار دوستانشانند. و بعضی به خاطر این میدانند که شوق لقای پروردگار آنچنان پرهیزگاران را مجذوب خود ساخته که به غیر او - حتی بهشت - نمیپردازند. بعضی نیز گفتهاند مرکبهای آنها را به سرعت به سوی بهشت میرانند. در عین اینکه این تفاسیر خوب است و منافاتی با هم ندارد نکته دیگری نیز در اینجا وجود دارد که ممکن است سر اصلی این تعبیر باشد و آن اینکه هر اندازه پرهیزگاران عاشق بهشتند بهشت و فرشتگان
رحمت برای آمدن آنها به بهشت شائق ترند همانگونه که گاه میزبان آنقدر به دیدار میهمانش شائق است که او را با سرعتی بیش از آنچه خودش میآید به سوی خویش ببرد، فرشتگان رحمت نیز آنها را به سوی بهشت میبرند.
به هر حال در اینجا نیز «زمر» که به معنی گروه کوچک است نشان میدهد که بهشتیان در گروههای مختلف که نشانگر سلسله مراتب مقامات معنوی آنهاست به سوی بهشت میروند. جالب اینکه در مورد دوزخیان میگوید هنگامی که به دوزخ میرسند درهایش گشوده میشود، ولی در مورد بهشتیان میگوید درهایش از قبل گشوده شده، و این اشاره به احترام و
اکرام خاصی است که برای آنها قائلند، درست همانند میزبان علاقمندی که درهای منزل خود را پیش از ورود میهمان میگشاید و در کنار در به انتظار او میایستد، فرشتگان رحمت الهی نیز همین حال را دارند.
در آیات گذشته در مورد دوزخیان خواندیم که نخستین سخن فرشتگان
عذاب ملامت و سرزنش سخت به آنها است که با داشتن اسباب
هدایت چرا به این روز افتادهاند؟! ولی در مورد بهشتیان نخستین سخن سلام و درود و احترام و اکرام است و سپس دعوت ورود به بهشت جاویدان!.
جمله «طبتم» از ماده
طیب (بر وزن صید) به معنی پاکیزگی است، و چون بعد از سلام و درود قرار گرفته مناسب این است که مفهوم انشائی داشته باشد، یعنی پاک و پاکیزه باشید و خوش و خرم بمانید و یا به تعبیر دیگر گوارا باد بر شما این نعمتهای پاکای پاک سرشتان پاکدل.
ولی بسیاری از مفسران این جمله را به معنی خبری
تفسیر کردهاند و گفتهاند فرشتگان به آنها میگویند: شما از هر آلودگی و پلیدی پاک شدهاید، و با ایمان و عمل صالح قلب و
روح شما پاک گردیده، و از گناهان و معاصی نیز پاک شدهاید، و حتی بعضی روایتی نقل کردهاند که بر در بهشت درختی است که دو چشمه
آب زلال از پای آن میجوشد، مؤمنان از یک چشمه مینوشند و
باطن آنها پاک میشود، و در چشمه دیگری خود را شستشو میدهند و ظاهر آنها پاک میشود، و اینجاست که خازنان بهشت به آنها میگویند «سلام علیکم طبتم فادخلوها خالدین».
قابل توجه این که هم در مورد دوزخیان تعبیر به خلود و جاودانگی شده و هم در مورد بهشتیان، تا گروه اول بدانند هیچ راه نجاتی وجود ندارد، و گروه دوم نیز هیچگونه نگرانی از زوال نعمت الهی به خود راه ندهند.
فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «پیشواز از بهشتیان».