پیشینه تناسخ
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
عقیده به انتقال
روح مجرد یا جزئی مادّی از یک فرد به
جسم دیگر در تاریخ بشر سابقه دیرینه دارد و حضور آن را از
اساطیر تا حکایات
عامیانه و از کتب دینی تا
ادبیات و
شعر و
علوم نظری میتوان سراغ کرد.
جدا از اینکه اعتقاد به
تناسخ در میان اقوام گوناگون، علل و انگیزههای متفاوتی دارد، میتوان از زمینههای روانی این اعتقاد برای تبیین قدمت آن بهره برد. از جمله این زمینهها درک شباهت نسلها بدون داشتن
علم وراثت است که در میان اقوام بدوی مشاهده میشود، همچنین میل به
جاودانگی و غلبه بر
مرگ نزد کسانی که
هویت را در حضور دنیوی میدانند که این امر را بخصوص در فرقههایی که در پی جبران مرگ
رهبر خود هستند مشاهده میکنیم، نیاز به دیدن
پاداش و
کیفر اعمال در
دنیا، و توجیه تفاوتهای نوع زندگی انسانها و
شرور و
مصائب زندگی
انسان و
حیوانات.
مسلمانان خود به قدمت این عقیده وقوف داشتهاند.
تناسخ از طریق منابع متعددی در
سرزمینهای اسلامی شناخته شده است که
هند و
یونان از مهمترینشان بودهاند.
در آیینهای مختلف هندی، از جمله
آیین بودا، صورتهایی از اعتقاد به تناسخ از دیرباز رایج بوده است. سخن
ابوریحان بیرونی که تناسخ را در مقایسه با
یوم السبت یهودیان و
تثلیث مسیحیان و
شهادت بر توحید مسلمانان، نشانه و مشخصه
هندوان میخواند، حاکی از شناخت مسلمانان از این امر است.
یونانیان باستان نیز تناسخ را میشناختند و آن را به
مصریان نسبت میدادند.
افلاطون احتمالاً به پیروی از سنّت اورفِهای ـ فیثاغوری، فرض تناسخ را مطرح کرده است.
همین سنّت از افلاطون به
نوافلاطونیان و
غُنوسیان منتقل شده است، تا جایی که بسیاری
فرقههای غنوسی از جمله
مانویان ــ که ظاهراً تحت تأثیر آیینهای هند هم بودهاند ــ به نوعی تناسخ اعتقاد داشتهاند.
با ترجمه آثار فلسفی یونان و رواج عقاید مانویان در عصر
عباسی، این سنّت به
جهان اسلام رسیده است. علاوه بر اینها، باید به مفهوم
مسخ اشاره کرد که در
ادیان ابراهیمی وجود دارد. احتمالاً آشنایی بعضی
اعراب جاهلی با تناسخ
از همین مقوله مسخ بوده است. در اعتقادات اعراب آمده که مار را صورت مسخ شده
جنها میدانستند و آن را جن و
شیطان مینامیدند
هرچند تناسخ
روح در بدنهای انسانی را هم به اعراب جاهلی نسبت دادهاند.
(۱) ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره ۱۳۸۵ـ۱۳۸۷/ ۱۹۶۵ـ۱۹۶۷، چاپ افست بیروت.
(۲) ابن منظور، لسان العرب.
(۳) افلاطون، دوره آثار افلاطون، ترجمه محمدحسن لطفی و رضا کاویانی، رساله ۱۱: فایدون، تهران ۱۳۸۰ ش.
(۴) ابوریحان بیرونی، کتاب البیرونی فی تحقیق ماللهند، حیدرآباد دکن ۱۳۷۷/۱۹۵۸.
(۵) دایرة المعارف دین.
(۶) دایرة المعارف فلسفه.
(۷) د. دین و اخلاق.
(۸) طباطبائی، تفسیر المیزان.
(۹) عزیزالدین بن محمد نسفی، کتاب الانسان الکامل، چاپ ماری ژان موله، تهران ۱۳۶۲ ش.
(۱۰) فلوطین، دوره آثار فلوطین، ترجمه محمدحسن لطفی، تهران ۱۳۶۶ ش.
(۱۱) محمد بن محمد مفید، اوائل المقالات فی المذاهب و المختارات، چاپ مهدی محقق، تهران ۱۳۷۲ ش.
(۱۲) مجلسی، بحار الانوار.
(۱۳) ابن جوزی ، تلبیس ابلیس ، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
(۱۴) فخرالدین بن محمد طریحی ، مجمع البحرین ، چاپ احمد حسینی ، تهران ۱۳۶۲ ش .
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «تناسخ»، شماره۳۹۰۹.