• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

پیمان عقبه دوم

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



اسلام آوردن تعدادی از یثربیان در موسم حج، تبلیغ اسلام و مسلمان شدن گروهی از مردم یثرب که منجر به انعقاد پیمان عقبه اول در سال دوازدهم بعثت در مکه شد، زمینه را برای فعالیت هرچه بیشتر پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در یثرب فراهم ساخت. متعاقب این پیمان، ایشان "مصعب" را به عنوان نماینده خویش برای امر تبلیغ دین به همراه بیعت کنندگان عقبه اول به یثرب اعزام داشتند که اسلام آوردن اکثر مردم یثرب نشان دهنده موفقیت‌آمیز بودن دعوت در این سرزمین می‌باشد.



با فرا رسیدن موسم حج در سال سیزدهم بعثت، مصعب به همراه تعدادی از اهل یثرب که گروهی از آن را مسلمانان که بزرگان قوم همچون "کعب" و "براء ابن معرور" نیز در بین آنها دیده می‌شدند، رهسپار سرزمین وحی شدند. پس از انجام ملاقات‌هایی با پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و انجام مناسک حج، مقرر گردید، مسلمانان یثرب در روز میانی ایام تشریق، (سه روز پس از ایام عید قربان (روزهای یازدهم، دوازدهم و سیزدهم ذی حجة) ایام تشریق گفته می‌شود) ملاقاتی جمعی با رسول‌خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در مکان عقبه برگزار نمایند. به منظور مخفی ماندن این دیدار از دید مشرکان، افراد به صورت جداگانه و شبانه خود را به میعادگاه رسانیدند. نتیجه این گردهمایی، بیعت یثربیان با پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) بود که با نام بیعت عقبه دوم یا بیعة‌الحرب (از آن رو که مفاد بیعت بر دفاع از جان رسول‌خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) مبتنی بود)، مشهور گشت. برخی مورخان با احتساب دیدار شش نفر از خزرجیان در سال یازدهم بعثت، این پیمان را بیعت عقبه سوم می‌داند.


اجتماع عقبه دوم بنابر مشهور با حضور هفتاد و سه نفر مرد از تیره‌های مختلف دو قبیله اوس و خزرج که یازده تن آنان از اوس و شصت و دو نفر از خزرج و دو زن از اهل یثرب تشکیل گردید.

۲.۱ - حاضرین از قبیله اوس

اسید ابن حضیر، ابوالهیثم ابن تیهان (مالک)، سلمة ابن سلامه، ظهیر ابن رافع، ابوبرده (هانی)، نهیر ابن هیثم، سعد ابن خیثمه، رفاعة ابن عبدالمنذر، عبدالله ابن جبیر، معن ابن عدی، عویم ابن ساعده.

۲.۲ - حاضرین از قبیله خزرج

ابوایوب ابن زید، معاذ ابن حارث، عوف ابن حارث، معوذ ابن حارث، عمارة ابن حزم، اسعد ابن زراره، سهل ابن عتیک، اوس ابن ثابت، ابوطلحة ابن سهل، قیس ابن ابی‌صعصعه، عمرو ابن غزّیه، سعد ابن ربیع، خارجة ابن زید، عبدالله ابن رواحه، بشیر ابن سعد، عبدالله ابن زید، خلاد ابن سوید، عقبة ابن عمرو ابن ثعلبه، زیاد ابن لبید، فروة ابن عمرو، خالد ابن قیس، رافع ابن مالک، ذکوان ابن عبد قیس، عباد ابن قیس، حارث ابن قیس، براء ابن معرور، بشر ابن براء، سنان ابن صیفی، طفیل ابن نعمان، معقل ابن منذر، یزید ابن منذر، مسعود ابن یزید، ضحاک ابن حارثه، یزید ابن حرام، جبار ابن صخر، طفیل ابن مالک، کعب ابن مالک، سلیم ابن عمرو، قطبة ابن عامر، یزید ابن عامر، ابوالیسر (کعب ابن عمروصیفی ابن سواد، ثعلبة ابن غنمه، عمرو ابن غنمه، عبس ابن عامر، عبدالله ابن انیس، خالد ابن عمرو، عبدالله ابن عمرو، جابر ابن عبدالله، معاذ ابن عمرو، ثابت ابن جذع، عمیر ابن حارث، خدیج ابن سلامه، معاذ ابن جبل (یا اسد ابن سارده)، عبادة ابن صامت، عباس ابن عباده، ابو عبدالرحمن (یزید ابن ثعلبهعمرو ابن حارث، رفاعة ابن عمرو، عقبة ابن وهب، سعد ابن عباده، منذر ابن عمرو.

۲.۳ - حاضرین از زنان

نسیبه دختر کعب و اسماء دختر عمرو ابن عدی که هر دو از خزرج بودند.
[[
حضرت علی (علیه‌السّلام)]] و "حمزه" به عنوان نگهبان منطقه عقبه و "عباس ابن عبدالمطلب" افرادی هستند که به همراه پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در آن شب حضور داشتند.


پیش از بیعت، گفتگوهایی مبنی بر پایبندی به مفاد قرارداد بین دو گروه صورت گرفت که نشان دهنده اهمیت و عواقب خطرناکی بود که برای هر کدام از طرفین به همراه داشت.
عباس ابن عبدالمطلب عموی پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) که در آن زمان مسلمان نشده بود، چنین گفت: «ای قوم انصار! می‌دانید که محمّد به نزد ما چه عزیز و مکرّم و محترم است و نمی‌خواهیم که یک لحظه از پیش وی خالی شویم و وی از پیش ما خالی شود و جانب وی از مکر دشمنان محفوظ و محروس می‌داریم و مراقب احوال وی باشیم، لیکن چون میل‌ وی چنان است که به جانب مدینه هجرت نماید و پیش شما مقام سازد، ما نیز رضای وی می‌خواهیم، پس اگر شما خواهید که وی را به مدینه برید و او را مقیم و ساکن آنجا گردانید، شما را با وی بیعت چنان باید کرد، همچنان که زن و فرزند خود از دشمنان نگاه دارید، او را نیز نگاه دارید، همچنان که ذبّ از حریم خود کنید از آن وی بکنید و به جان و مال از وی نگردید و با دوست وی دوست باشید و با دشمن وی دشمن باشید. پس اگر سر این دارید بیایید و بیعت کنید و اگر نه هم اکنون اولی‌تر که او را مشغول ندارید. »
[۱۷] قاضی ابرقوه، سیرت رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)، تهران، وزارت ارشاد، ۱۳۷۷، ج۱، ص۴۳۹-۴۴۰.

و همچنین از عباس ابن‌عباده نقل شده است که «ای قوم! می‌دانید که با محمّد چه بیعت می‌کنید؟ گفتند: بگوی. گفت: [انّکم‌ تبایعونه علی حرب الاحمر و الاسود من النّاس]. گفت: این بیعت چنان است که از بهر وی با عرب و عجم جنگ کنید و سر و مال خود فدا سازید و در هیچ حال از نصرت دادن وی باز نایستید، پس اگر بدین شرط با وی وفا می‌توانید کردن، بیعت بکنید که خیر دنیا و آخرت شما در آن باشد و اگر نه، چون فردا از بهر وی در مال شما را زیانی رسد یا در تن شما را مصیبتی رسد، اقتدای وی فرو گذارید و از وی تبرّا نمائید، پس این ساعت اولی‌تر که ترک آن بیعت بکنید. . . »
[۱۸] قاضی ابرقوه، سیرت رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)، تهران، وزارت ارشاد، ۱۳۷۷، ص۴۴۳.

با وجود این، "علامه جعفر مرتضی"، انتساب این گفته‌های موحدانه به عباس ابن عبدالمطلب که در آن زمان مشرک بوده را زیر سوال برده است و گوینده این سخنان را به علت تشابه اسمی و نیز تشابه سخنان، همان "عباس ابن عباده" دانسته‌اند.
به هر حال با موافقت حاضرین، بیعت منعقد گردید. درباره نخستین بیعت کننده، نام "اسعد ابن زراره"، "ابوالهیثم ابن تیهان" و "براء ابن معرور" به اختلاف ذکر شده‌ است.


مفاد بیعت، بیانگر نقش فعال مسلمانان یثرب و هماهنگی‌های از پیش صورت گرفته می‌باشد. پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) پس از تلاوت آیاتی از قرآن و دعوت حاضرین به خدا و ترغیب به اسلام مفاد پیمان را چنین اعلام نمودند:
- اطاعت از پیامبر در راحتی و سختی؛
- انفاق در زمان تنگدستی و ثروت؛
- امر به معروف و نهی از منکر؛
- گفتار حق و نهراسیدن از سرزنش دیگران؛
- به هنگام هجرت حضرت محمد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) به یثرب از وی همچون دفاع از خود، زنان و فرزندانشان پشتیبانی و دفاع نمایند که در این صورت پاداش آنان بهشت می‌باشد.
از سوی دیگر مسلمانان یثرب نیز یادآور شدند که با این بیعت پیمان‌هایشان با یهود قطع خواهد شد و چنان نباشد که پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) پس از پیروزی آنها را رها کرده به سوی قوم خود باز گردند؟ رسول‌خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فرمودند: خون من خون شما و حرمت من حرمت شماست. («بل الدم الدم والهدم الهدم. ) من از شما هستم و شما از منید، می‌جنگم با هر که شما بجنگید و صلح می‌کنم با هر که شما صلح کنید.



۱) انتخاب نقبا: پس از انجام بیعت بنا به درخواست پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) آنها از بین خود دوازده نفر را به عنوان نقیب که متکفل امور گردند، انتخاب نموده که نُه تن از خزرج و سه نفر از اوس بودند. نقبای خزرج عبارت بودند از: اسعد ابن زراره، سعد ابن ربیع، عبدالله ابن رواحه، رافع ابن مالک، براء ابن معرور، عبدالله ابن عمرو، عبادة ابن صامت، سعد ابن عباده، منذر ابن عمرو و نقبای اوس نیز اسید ابن حضیر، سعد ابن خیثمه، رفاعة ابن عبدالمنذر (یا ابوالهیثم ابن تیهان) بودند. آنگاه پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) خطاب به نقبا فرمودند: شما همانند حواریین عیسی ابن مریم عهده‌دار امور قوم خود و من نیز نسبت به قوم خود؛ یعنی مسلمانان کفیل هستم.
۲) سه تن از یثربیان با نام‌های ذکوان ابن عبد قیس، عباس ابن عباده و عقبة ابن وهب پس از جریان بیعت، در معیت رسول اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در مکه مانده و پس از مهاجرت پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) به مدینه مهاجرت نمودند. از این‌رو به این افراد مهاجری‌ـ‌انصاری گفته می‌شود. شاید بتوان آنان را به نوعی رابط میان مسلمانان مکه و یثرب دانست.
۳) مفاد بیعت، خود به خوبی بیانگر نقش مهم انصار در طراحی امر هجرت در برهه‌ای از زمان است که اقدامات مشرکین نه فقط جان مسلمانان، بلکه بقای اسلام را نیز به خطر‌انداخته بودند. همچنین به دنبال تقویت جبهه مسلمین، آیات جهاد با کفار نیز پس از بیعت دوم عقبه مبنی بر اینکه «و با کافران جنگ کنید تا فتنه و فساد از روی زمین برداشته شود. » نازل گردید.


نقل شده است که پس از انعقاد پیمان، صدایی بلند از بالای کوه عقبه برخاست که خبر از این اجتماع و محتوای بیعت می‌داد که به فرموده پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) ندای شیطان بود؛ لذا افراد در حالی که آمادگی خویش را برای حمله اعلام می‌نمودند به دستور پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) بدون هیچ اقدامی به چادرهای خویش بازگشتند.
مشرکان نیز که مشکوک شده بودند از فردای همان شب، با سؤالاتی چند از یثربیان در صدد کسب اطلاعات بر آمده و زمانی به یقین رسیدند که کاروان یثربیان از مکه خارج شده بودند. تنها طی تعقیب آنان توانستند سعد ابن عباده را دستگیر و شکنجه نمایند. وی سرانجام با جبیر ابن مطعم و حارث ابن حرب که روزگاری آنان را در یثرب پناه داده بود، رهایی یافته به مدینه بازگشت.
[۳۲] ابن هشام حمیری، عبدالملک، السیرة النبویة، بیروت، دار المعرفة، بی‌تا، ج۱، ص۴۴۸-۴۴۹.
[۳۳] ابن سعد، الطبقات الکبری، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۸، چاپ دوم، ج۱، ص۱۷۳.




۱. ابن هشام حمیری، عبدالملک، السیرة النبویة، بیروت، دار المعرفة، بی‌تا، ج۱، ص۴۲۸-۴۲۹.    
۲. ابن سعد، الطبقات الکبری، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۸، چاپ دوم، ج۱، ص۱۶۹ - ۱۷۰.    
۳. طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک، بیروت، دارالتراث، ۱۳۸۷، چاپ دوم، ج۲، ص۳۶۰.    
۴. ابن هشام حمیری، عبدالملک، السیرة النبویة، بیروت، دار المعرفة، بی‌تا، ج۱، ص۴۳۱.    
۵. ابن هشام حمیری، عبدالملک، السیرة النبویة، بیروت، دار المعرفة، بی‌تا، ج۱، ص۴۳۷.    
۶. ابن منظور، لسان العرب، قم، نشر ادب الحوزه، ۱۴۰۵ق، ج۱۰، ص۱۷۶،    .
۷. ابن سعد، الطبقات الکبری، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۸، چاپ دوم، چ۱، ص۱۷۱-۱۷۲.    
۸. ابن هشام حمیری، عبدالملک، السیرة النبویة، بیروت، دار المعرفة، بی‌تا، ج۱، ص۴۵۴.    
۹. ابن عبدالبر، الدرر، بی‌جا، بی‌تا، ج۱، ص۷۰.    
۱۰. ابن هشام حمیری، عبدالملک، السیرة النبویة، بیروت، دار المعرفة، بی‌تا، ج۱، ص۴۶۶۴۵۴.    
۱۱. بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، بیروت، دارالفکر، ۱۴۱۷ق.، ج۱، ص۲۵۲۲۴۰.    
۱۲. ابن هشام حمیری، عبدالملک، السیرة النبویة، بیروت، دار المعرفة، بی‌تا، ج۱، ص۴۵۶۴۵۴.    
۱۳. ابن هشام حمیری، عبدالملک، السیرة النبویة، بیروت، دار المعرفة، بی‌تا، ج۱، ص۴۶۶۴۵۶.    
۱۴. ابن هشام حمیری، عبدالملک، السیرة النبویة، بیروت، دار المعرفة، بی‌تا، ج۱، ص۴۶۷.    
۱۵. علی ابن ابراهیم القمی، تفسیر القمی، تصحیح السید طیب الموسوی الجزائری، مؤسسة دار الکتاب للطباعة و النشر، قم، ۱۴۰۴ق.، چاپ سوم، ج۱، ص۲۷۳.    
۱۶. ابن هشام حمیری، عبدالملک، السیرة النبویة، بیروت، دار المعرفة، بی‌تا، ج۱، ص۴۴۱.    
۱۷. قاضی ابرقوه، سیرت رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)، تهران، وزارت ارشاد، ۱۳۷۷، ج۱، ص۴۳۹-۴۴۰.
۱۸. قاضی ابرقوه، سیرت رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)، تهران، وزارت ارشاد، ۱۳۷۷، ص۴۴۳.
۱۹. مرتضی العاملی، الصحیح من سیرة النبی الاعظم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)، ج۴، ص۱۳۶.    
۲۰. ابن هشام حمیری، عبدالملک، السیرة النبویة، بیروت، دار المعرفة، بی‌تا، ج۱، ص۴۴۷.    
۲۱. ابن سعد، الطبقات الکبری، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۸، چاپ دوم، ج۱، ص۱۷۲.    
۲۲. ابن هشام حمیری، عبدالملک، السیرة النبویة، بیروت، دار المعرفة، بی‌تا، ج۱، ص۴۴۲.    
۲۳. بیهقی، ابوبکر، دلائل النبوة و معرفة احوال صاحب الشریعة، بیروت، دار الکتب العلمیة، ۱۴۰۵ق.، ج۲، ص۴۴۴.    
۲۴. ابن هشام حمیری، عبدالملک، السیرة النبویة، بیروت، دار المعرفة، بی‌تا، ج۱، ص۴۴۶۴۴۳    
۲۵. بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، بیروت، دارالفکر، ۱۴۱۷ق.، ج۱، ص۲۵۲.    
۲۶. ابن هشام حمیری، عبدالملک، السیرة النبویة، بیروت، دار المعرفة، بی‌تا، ج۱، ص۴۶۵۴۶۰.    
۲۷. ابن هشام حمیری، عبدالملک، السیرة النبویة، بیروت، دار المعرفة، بی‌تا، ج۱، ص۴۴۸.    
۲۸. ابن هشام حمیری، عبدالملک، السیرة النبویة، بیروت، دار المعرفة، بی‌تا، ج۱، ص۴۶۸.    
۲۹. بقره/سوره۲، آیه۱۹۳.    
۳۰. ابن هشام حمیری، عبدالملک، السیرة النبویة، بیروت، دار المعرفة، بی‌تا، ج۱، ص۴۴۷-۴۴۸.    
۳۱. طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک، بیروت، دارالتراث، ۱۳۸۷، چاپ دوم، ج۲، ص۳۶۴-۳۶۵.    
۳۲. ابن هشام حمیری، عبدالملک، السیرة النبویة، بیروت، دار المعرفة، بی‌تا، ج۱، ص۴۴۸-۴۴۹.
۳۳. ابن سعد، الطبقات الکبری، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۸، چاپ دوم، ج۱، ص۱۷۳.




aspx برگرفته از سایت پژوهه، مقاله «پیمان عقبه دوم» تاریخ بازیابی:۱۳۹۵/۸/۴.    .






جعبه ابزار