کفر به آخرت (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
یکی از مباحث اعتقادی
ایمان به
آخرت است و کسی که آخرت را منکر شود و به آن
کفر بورزد فعل حرامی مرتکب شده است.
کسی که به
آخرت کفر بورزد کار حرامی مرتکب شده است.
«ومن الناس من یقول ءامنا بالله وبالیوم الاخر وما هم بمؤمنین•...• فی قلوبهم مرض فزادهم الله مرضـا ولهم عذاب الیم بما کانوا یکذبون؛
گروهی از مردم کسانی هستند که میگویند: به
خدا و
روز رستاخیز ایمان آوردهایم. در حالی که ایمان ندارند.•...•در دلهای آنان یک نوع بیماری است؛ خداوند بر
بیماری آنان افزوده؛ و به خاطر دروغهایی که میگفتند،
عذاب دردناکی در انتظار آنهاست.».
اسلام در یک مقطع خاص تاریخى خود با گروهى روبرو شد که نه اخلاص و شهامت براى ایمان آوردن داشتند و نه قدرت و جرات بر مخالفت صریح .
این گروه که
قرآن از آنها به عنوان منافقین یاد مى کند و ما در فارسى از آنها تعبیر به دورو یا دو چهره مى کنیم در صفوف
مسلمانان واقعى نفوذ کرده بودند، و خطر بزرگى براى اسلام و مسلمین محسوب مى شدند، و از آنجا که ظاهر اسلامى داشتند، غالبا شناخت آنها مشکل بود، ولى
قرآن نشانه هاى دقیق و زندهاى براى آنها بیان مى کند که خط باطنى آنها را مشخص مى سازد و الگوئى در این زمینه بدست مسلمانان براى همه قرون و اعصار مى دهد.
نخست تفسیرى از خود
نفاق دارد مى گوید: بعضى از مردم هستند که مى گویند به خدا و
روز قیامت ایمان آورده ایم در حالى که ایمان ندارند (و من الناس من یقول آمنا بالله و بالیوم الاخر و ما هم بمؤ منین).آنها این عمل را یک نوع زرنگى و به اصطلاح تاکتیک جالب حساب مى کنند: آنها با این عمل مى خواهند خدا و مؤمنان را بفریبند یخادعون الله و الذین آمنوا).در حالى که تنها خودشان را فریب مى دهند اما نمى فهمند(و ما یخدعون الا انفسهم و ما یشعرون).
«واذ قال ابرهیم رب اجعل هـذا بلدا ءامنـا وارزق اهله من الثمرت من ءامن منهم بالله والیوم الاخر قال ومن کفر فامتعه قلیلا ثم اضطره الی عذاب النار وبئس المصیر؛ .
و (به یاد آورید) هنگامی را که
ابراهیم عرض کرد: «پروردگارا! این سرزمین را شهر امنی قرار ده! و اهل آن را -آنها که به خدا و روز بازپسین، ایمان آوردهاند- از ثمرات (گوناگون)، روزی ده!» گفت: (ما دعای تو را اجابت کردیم؛ و مؤمنان را از انواع برکات، بهرهمند ساختیم؛) اما به آنها که
کافر شدند، بهره کمی خواهیم داد؛ سپس آنها را به
عذاب آتش میکشانیم؛ و چه بد سرانجامی دارند»
«.. ومن یکفر بالله... والیوم الاخر فقد ضل ضلـلا بعیدا؛
ای کسانی که ایمان آوردهاید! به خدا و پیامبرش، و کتابی که بر او نازل کرده، و کتب (آسمانی) که پیش از این فرستاده است، ایمان (واقعی) بیاورید کسی که خدا و
فرشتگان او و کتابها و پیامبرانش و روز واپسین را انکار کند، در گمراهی دور و درازی افتاده است.».
«ونادی اصحـب الجنة اصحـب النار ان قد وجدنا ما وعدنا ربنا حقـا فهل وجدتم ما وعد ربکم حقـا قالوا نعم فاذن مؤذن بینهم ان لعنة الله علی الظــلمین• الذین یصدون عن سبیل الله ویبغونها عوجـا وهم بالاخرة کـفرون؛
و بهشتیان دوزخیان را صدا میزنند که: آنچه را پروردگارمان به ما وعده داده بود، همه را حق یافتیم؛ آیا شما هم آنچه را پروردگارتان به شما وعده داده بود حق یافتید؟! گفتند: «بله!» در این هنگام، ندادهندهای در میان آنها ندا میدهد که: لعنت خدا بر ستمگران باد!• همانها که (مردم را) از راه خدا بازمیدارند، و (با القای شبهات) میخواهند آن را کج و معوج نشان دهند؛ و آنها به
آخرت کافرند!»
«قـتلوا الذین لا یؤمنون بالله ولا بالیوم الاخر... من الذین اوتوا الکتـب حتی یعطوا الجزیة عن ید وهم صـغرون؛
با کسانی از
اهل کتاب که نه به خدا، و نه به
روز جزا ایمان دارند، و نه آنچه را خدا و رسولش تحریم کرده حرام میشمرند، و نه آیین حق را میپذیرند، پیکار کنید تا زمانی که با خضوع و تسلیم،
جزیه را به دست خود بپردازند!».
«ومن اظلم ممن افتری علی الله کذبـا اولـئک یعرضون علی ربهم ویقول الاشهـد هـؤلاء الذین کذبوا علی ربهم الا لعنة الله علی الظــلمین• الذین یصدون عن سبیل الله ویبغونها عوجـا وهم بالاخرة هم کـفرون؛
چه کسی ستمکارتر است از کسانی که بر خدا افترا میبندند؟! آنان (روز رستاخیز) بر پروردگارشان عرضه میشوند، در حالی که شاهدان (= پیامبران و فرشتگان) میگویند: اینها همانها هستند که به پروردگارشان
دروغ بستند! ای لعنت خدا بر
ظالمان باد!• همانها که (مردم را) از راه خدا بازمیدارند؛ و راه حق را کج و معوج نشان میدهند؛ و به سرای آخرت کافرند». اینها آن کسانیاند که در
دنیا به پروردگار خود دروغ بستند شهادتى است از آن گواهان علیه مشرکین که به خداى تعالى
افتراء بستند که در حقیقت از ناحیه
شهادت اشهاد علیه آنان مسجل مى شود که آنان مفترى بودند، چون آنجا موقفى است که جز حق چیزى گفته نمى شود، و کسى را نیز از گفتن
حق و اعتراف و قبول حق چاره و مفرى نیست، همچنانکه در جاى دیگر فرموده : (یوم تجد کل نفس ما عملت من خیر محضرا و ما عملت من سوء تود لو ان بینها و بینه امدا بعیدا).
«وان الذین لا یؤمنون بالاخرة اعتدنا لهم عذابـا الیمـا؛
و اینکه آنها که به
قیامت ایمان نمیآورند،
عذاب دردناکی برای آنان آماده ساختهایم.».
«اولـئک الذین کفروا بـایـت ربهم ولقائه فحبطت اعمــلهم فلا نقیم لهم یوم القیـمة وزنـا• ذلک جزاؤهم جهنم بما کفروا...؛
آنها کسانی هستند که به آیات پروردگارشان و لقای او
کافر شدند؛ به همین جهت، اعمالشان حبط و نابود شد! از این رو
روز قیامت ، میزانی برای آنها برپا نخواهیم کرد!• (آری،) این گونه است! کیفرشان دوزخ است، بخاطر آنکه کافر شدند، و آیات من و پیامبرانم را به سخریه گرفتند!».
«ویقولون متی هـذا الوعد ان کنتم صـدقین• لو یعلم الذین کفروا حین لا یکفون عن وجوههم النار ولا عن ظهورهم ولا هم ینصرون؛
آنها میگویند: اگر راست میگویید، این وعده (قیامت) کی فرا میرسد؟!• ولی اگر کافران میدانستند زمانی که (فرا میرسد) نمیتوانند شعلههای آتش را از صورت و از پشتهای خود دور کنند، و هیچ کس آنان را یاری نمیکند (این قدر درباره قیامت شتاب نمیکردند)!».
«وان الذین لا یؤمنون بالاخرة عن الصرط لنـکبون؛
امّا کسانی که به
آخرت ایمان ندارند از این راه منحرفند!».
«ان الذین لا یؤمنون بالاخرة زینا لهم اعمــلهم فهم یعمهون• اولـئک الذین لهم سوء العذاب وهم فی الاخرة هم الاخسرون؛
کسانی که به آخرت ایمان ندارند، اعمال (بد) شان را برای آنان زینت میدهیم بطوری که سرگردان میشوند.• آنان کسانی هستند که عذاب بد (و دردناک) برای آنهاست؛ و آنها در آخرت، زیانکارترین مردمند».
«واما الذین کفروا وکذبوا بـایـتنا ولقای الاخرة فاولـئک فی العذاب محضرون؛
و امّا آنان که به آیات ما و لقای آخرت کافر شدند، در
عذاب الهی احضار میشوند.».
«افتری علی الله کذبـاام به جنة بل الذین لا یؤمنون بالاخرة فی العذاب والضـلـل البعید؛
آیا او بر خدا دروغ بسته یا به نوعی جنون گرفتار است؟! (چنین نیست)، بلکه کسانی که به آخرت ایمان نمیآورند، در عذاب و گمراهی دوری هستند (و نشانه گمراهی آنها همین انکار شدید است)».دیگر اینکه اعتقاد به
معاد و یا حتى قبول احتمالى آن به هر حال در انسان ایجاد مسئولیت و تعهد میکند، و او را به اندیشه و جستجوگرى
حق وادار میسازد، و این مطلبى بود که براى سردمداران
کفر سخت خطرناک محسوب میشد، لذا اصرار داشتند به هر طریقى شده فکر معاد و پاداش کیفر اعمال را از مغز مردم بیرون کنند.
مى گفتند: مگر امکان دارد این استخوانهاى پوسیده، این خاکهاى پراکنده، که تندباد ذرات آن را به هر سو میبرد، روزى جمع شود و لباس
حیات بر آن بپوشانند؟.
و یا اینکه آنها از
پیامبر(صلى الله علیه و آله و سلم) تعبیر به رجل آنهم به صورت نکره میکردند به منظور تحقیر بود.ولى آنها فراموش کرده بودند که مادر آغاز نیز اجزاء پراکنده اى بودیم هر قطره اى از آبهاى موجود در بدن ما در گوشه
اقیانوس یا چشمه اى بود، و هر ذره اى از ماده آلى و معدنى
جسم ما در گوشه اى از
زمین افتاده بود همانگونه که در آغاز خداوند اینها را جمع کرد در پایان نیز قدرت بر این امر دارد.و عجب اینکه آنها این سخن را دلیل بر دروغگوئى و یا
جنون گوینده اش میگرفتند، و میگفتند: آیا او بر خدا دروغ بسته ؟ یا نوعى جنون دارد؟ (افترى على الله کذبا ام به جنة ).
فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «کفر به آخرت»