• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

کلام حنبلیه

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



حَنبَلیّه، پیروان یکی از چهار مذهب فقهی مشهور اهل سنت، می‌باشد، در ذیل به عقاید کلامی حنبلیه پرداخته می‌شود.




سخنانی از احمد بن حنبل نقل شده که از پرداختن به علم کلام و مجالست با اهل کلام نهی کرده است.
[۱] ابن جوزی، تلبیس ابلیس، ص۲۱۰.
[۲] ابن جوزی، تلبیس ابلیس، ص۸۳.
[۳] ابن قدامه، تحریم النظر فی کتب الکلام، ص۴۱ـ۴۲.

از فحوای این سخنان بر می‌آید که مراد او کلام عقلی بوده نه کلام نقلی؛ از این‌رو او و اصحابش درباره موضوعات گوناگون کلامی نظر داده‌اند که شماری از آن‌ها با عقاید برخی از مذاهب دیگر، متفاوت است؛ از جمله:

۱.۱ - در مورد ایمان


درباره ایمان، برخلاف جَهمیه که آن را منحصر در معرفت می‌دانند هر چند همراه با عمل نباشد و بر خلاف خوارج که اَعمال را جزئی از ایمان و مرتکب گناه کبیره را کافر می‌دانستند، حنبلیان ایمان را قول و عمل می‌دانند که قابلیت افزایش و نقصان دارد؛ بدین صورت که نیکوکاری بر ایمان می‌افزاید و گناهان از ایمان می‌کاهند.
به نظر احمدبن حنبل ارتکاب گناهان کبیره، فرد را از دایره ایمان خارج کرده ولی کافر نمی‌کند بلکه در جایگاهی میان آن دو (دایره اسلام) قرار می‌دهد؛ دیدگاهی نزدیک به نظر معتزله، با این تفاوت که به اعتقاد معتزله کسانی که گناهکار بمیرند در دوزخ جاودان خواهند بود ولی به نظر ابن حنبل وضع آنها به اراده خداوند بستگی دارد، یا آنان را می‌بخشد یا عذاب می‌کند.
[۴] ابن فرّاء، ص۱۸۹ـ۱۹۰.
[۵] ابن جوزی، تلبیس ابلیس، ص۲۰۶.
[۶] محمد ابوزهره، ابن حنبل، حیاته و عصره، آراؤه و فقهه، ص۱۴۲ـ۱۴۶.
[۷] احمدی، المسائل و الرسائل المرویة عن الامام احمدبن حنبل فی العقیدة، ج۱، ص۶۳ـ۱۳۳.


۱.۲ - در موضوع خلق قرآن


در موضوع خلق قرآن و ماجرای محنت، حنبلیان به مقابله با معتزله و قائلان به خلق قرآن پرداختند و معتقد به قِدَم قرآن شدند و در این راه نزاع‌های فراوانی میان آنان رخ داد و تعداد زیادی کشته شدند.
احمدبن حنبل به سبب پافشاری بر دیدگاه خود مبنی بر قدیم بودن قرآن به زندان رفت.
[۸] ابن بطه، کتاب الشرح و الابانة علی اصول السنة و الدیانة ص۱۸۴ـ۱۸۷.
[۹] عبداللّه احمدی، المسائل و الرسائل المرویة عن الامام احمدبن حنبل فی العقیدة، ج۱، ص۱۸۷ـ۲۵۲.


۱.۳ - در مورد اسماء و صفات خدا


درباره اسماء و صفات خداوند، حنبلیان اسمای او را مانند خود او قدیم و کسی را که قائل به مخلوق بودن آنها باشد، کافر می‌دانند و درباره صفات او معتقدند که صفات ذات، قدیم و صفات فعل حادث‌اند.
[۱۰] ابن فراء، المعتمد فی اصولالدین ص۴۴ـ۴۶.
[۱۱] ابن فراء، ابطال التأویلات لاخبارالصفات، ج۱، ص۴۱ـ۲۶۹.
[۱۲] ابن تیمیه، کتاب الاسماء والصفات ج۱، ص۶۰ـ۷۱.
[۱۳] احمدی، المسائل والرسائل ج۱، ص۲۷۰ـ۲۸۲.


۱.۴ - در مورد مذاهب دیگر


احمدبن حنبل و عالمان حنبلی مخالف سرسخت پیروان برخی از مکاتب کلامی و مذاهب فقهی، ازجمله معتزله، شیعه، جَهمیه و قدَریه بودند و در رد عقاید آنها سخنان زیادی بر زبان راندند.
[۱۴] ابن بطه، الابانة عن شریعة الفرقةالناجیة و مجانبة الفرق المذمومة ج۲، ص۲۷۶ـ۳۸۰.
[۱۵] ابن جوزی، مناقب الامام احمدبن حنبل ص۲۱۱ـ۲۱۴.


۱.۵ - در مورد حضرت علی


مخالفت ابن حنبل با شیعه در سخنی منسوب به عبداللّه بن عمر ریشه داشت که مطابق آن صحابه پیامبر در زمان حیات او هم داستان شده بودند که ابوبکر، عمر و عثمان برترین مسلمانان پس از پیامبرند.
[۱۶] محمدبن اسماعیل بخاری، صحیح البخاری ج۴، ص۲۰۳.

از این سخن این گونه برداشت می‌شد که فقط این سه تن می‌توانسته‌اند خلفای مشروع پیامبر باشند.
البته ابن حنبل بعدها نظر خود را تغییر داد و امام علی علیه‌السلام را نیز یکی از خلفای راشدین به شمار آورد؛ ولی همواره بر این نظر پای می‌فشرد که هر یک از این چهار خلیفه از خلیفه پس از خود برتر بوده است.
بنابراین عثمان را برتر از حضرت علی می‌دانست و دیدگاه رایج میان اهل سنت را، مبنی بر برتری دادن صرفآ ابوبکر و عمر بر دو خلیفه بعدی، نمی‌پذیرفت.
با این همه، نقل شده که او در پاسخ به سؤالی درباره جایگاه امام علی و مقایسه او با سه خلیفه دیگر، گفته است علی از اهل بیت است که هیچ کس را نمی‌توان با آنان مقایسه کرد.
همچنین از او نقل شده که خلافت، علی را تزیین نکرد بلکه علی با خلیفه شدن خلافت را تزیین کرد.
[۱۷] ابن جوزی ، مناقب الامام احمدبن حنبل ص۲۱۷ـ۲۲۰.


۱.۶ - در مورد اطاعت از خلفا


در مذهب حنبلی علاوه بر وجوب اطاعت از خلفای راشدین، که دلیل آن را صلاحیت و مشروعیت ذاتی آنها می‌دانند، فرمانبرداری بی چون و چرا از خلیفه‌های بعدی مسلمانان نیز وظیفه‌ای شرعی به شمار رفته است، حتی اگر پرهیزگار و پاکدامن نباشند و ستمگری کنند.
اگر حاکم فرمان دهد که شهروندانش از خدا پیروی نکنند، با این‌که نباید فرمانش را گردن نهند، ولی مجاز نیستند علیه او به پا خیزند یا بیعت خود را بشکنند یا حتی در مشروعیت او تردید کنند.
رأی حنبلیان در این باب از نظر عمومی اهل سنّت، که اعتبار خلافت از راه کسب قدرت و غلبه را تأیید می‌کنند، فراتر رفته است.
[۱۸] ابن ابی یعلی، طبقات الحنابلة ج۱، ص۵۸.



 
۱. ابن جوزی، تلبیس ابلیس، ص۲۱۰.
۲. ابن جوزی، تلبیس ابلیس، ص۸۳.
۳. ابن قدامه، تحریم النظر فی کتب الکلام، ص۴۱ـ۴۲.
۴. ابن فرّاء، ص۱۸۹ـ۱۹۰.
۵. ابن جوزی، تلبیس ابلیس، ص۲۰۶.
۶. محمد ابوزهره، ابن حنبل، حیاته و عصره، آراؤه و فقهه، ص۱۴۲ـ۱۴۶.
۷. احمدی، المسائل و الرسائل المرویة عن الامام احمدبن حنبل فی العقیدة، ج۱، ص۶۳ـ۱۳۳.
۸. ابن بطه، کتاب الشرح و الابانة علی اصول السنة و الدیانة ص۱۸۴ـ۱۸۷.
۹. عبداللّه احمدی، المسائل و الرسائل المرویة عن الامام احمدبن حنبل فی العقیدة، ج۱، ص۱۸۷ـ۲۵۲.
۱۰. ابن فراء، المعتمد فی اصولالدین ص۴۴ـ۴۶.
۱۱. ابن فراء، ابطال التأویلات لاخبارالصفات، ج۱، ص۴۱ـ۲۶۹.
۱۲. ابن تیمیه، کتاب الاسماء والصفات ج۱، ص۶۰ـ۷۱.
۱۳. احمدی، المسائل والرسائل ج۱، ص۲۷۰ـ۲۸۲.
۱۴. ابن بطه، الابانة عن شریعة الفرقةالناجیة و مجانبة الفرق المذمومة ج۲، ص۲۷۶ـ۳۸۰.
۱۵. ابن جوزی، مناقب الامام احمدبن حنبل ص۲۱۱ـ۲۱۴.
۱۶. محمدبن اسماعیل بخاری، صحیح البخاری ج۴، ص۲۰۳.
۱۷. ابن جوزی ، مناقب الامام احمدبن حنبل ص۲۱۷ـ۲۲۰.
۱۸. ابن ابی یعلی، طبقات الحنابلة ج۱، ص۵۸.

دانشنامه جهان اسلام، مقاله ۶۶۰۰.    


رده‌های این صفحه : کلام




جعبه ابزار