کوه تخت سلیمان
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
تخت سلیمان، مجموعه آثاری باستانی ـ تاریخی در
جنوب آذربایجان غربی، بین
بیجار و
میاندوآب قرار دارد.
از
شمال به
مراغه، از
جنوب شرقی به
زنجان، از
جنوب غربی به
سقز و از
جنوب به
تکاب محدود است.
نام امروزی تخت سلیمان زیاد قدیمی نیست، برخی منابع
شهر ساسانی گَنزَگ را به این محل منتسب کردهاند که مورد
تردید است.
در اوایل دوره اسلامی «
شیز »
و در دوره ایلخانی «
ستوریق /
سفوریق /
سقوریق /
ستروق »
نام داشته است و به نظر میرسد نام تخت سلیمان پس از
دوره ایلخانی، یعنی پس از
قرن هفتم، معمول شده باشد.
بنا بر اشارات
مورخان و
جغرافیدانانی همچون
ابودلف،
حمداللّه مستوفی و
یاقوت حموی،
شیز یا
ستوریق محلی آباد و غنی با احشام و
کشاورزی خوب بوده و در حوالی آن
معادن طلا،
نقره،
جیوه،
سرب،
زرنیخ و
لعل بنفش (
الجُسْت ) وجود داشته است.
این محل پس از ساخته شدن کاخی به دست
اباقاخان (حک: ۶۶۳ـ۶۸۰)،
اقامتگاه تابستانی ایلخانان
ایران شد.
در منابع همچنین از ویرانههای بناهایی مانند
آتشکده آذرگشسب و
کاخ خسرو ساسانی در این محل سخن به میان آمده است.
در
سال ۱۲۳۴/۱۸۱۹
رابرت کرپورتر تخت سلیمان را کشف کرد.
در سال ۱۲۵۴/۱۸۳۸
هنری رالینسون آن را بهطور جامع وصف کرد.
در ۱۳۱۶ش /۱۹۳۷
اشمیت عکسهای هوایی ممتازی از تخت سلیمان گرفت.
کاوشهای باستان شناسانی چون
هانس هنینگ فون در
اوستن در سال ۱۳۳۷ش /۱۹۵۸، و پس از
او رودولف ناومان نشان میدهد که در اواسط
هزاره اول پیش از
میلاد روی
تپهای به
ارتفاع پنجاه
متر در کنار دریاچه کوچکی
با
عمقی به ارتفاع تپه ــ که
آب آن با وجود
نهرهای سرچشمه گرفته از آن کم نمیشده است
ــ
شهرکی با
خانههای ساده منظم و
مستطیل شکل از
لاشه سنگ و [مَلاط [|مَلاط]] گل وجود داشته است.
از خصوصیات این شهرکِ
دوره هخامنشی، وجود
گورهایی در داخل خانهها و
حیاطهای آن است، تخت سلیمان احتمالاً از
قرن پنجم میلادی و در
دوره ساسانیان اهمیت یافته است.
در آن زمان عملیات ایجاد یک مجموعه ساختمانی منظم
خشتی در ضلع شمالی
دریاچه روی پِیهای
صخره آغاز شد.
تخت در جهت شمالی ـ جنوبی ۳۸۰ متر و در جهت شرقی ـ غربی ۳۰۰ متر گسترش دارد و حصار مستطیل شکلی از خشت این مجموعه را احاطه کرده است.
حصار و
دروازهها ۳۸
برج داشته که جبهه بیرونی آنها قوسدار بوده است.
با کاوش در
شمال دریاچه در یک محوطه ساختمانی تقریباً مربع شکل، دو بنا پیدا شده است که با راهروی طویل از هم مجزا میشوند؛ این دو
بنا ظاهراً
آتشکده بودهاند.
در
غرب دریاچه نیز ساختمانهایی کوچکتر با دو
تالار ستوندار وجود دارد، می توان حدس زد که
معبد اصلی
آتشکده آذرگشسب در تأسیساتی بزرگتر واقع بوده است.
بنای اصلی آن یک چهار طاقی بزرگ و
راهروهای آن است،
محراب اصلی احتمالاً در مرکز چهارطاقی قرار داشته است، در جنوب بنای اصلی،
ایوان بزرگی مشرف به دریاچه واقع است.
طبق برداشت از
طرح بنا در این محل، در مغرب، کاخی ایواندار با اتاقهای جنبی بزرگ و کوچک، به عنوان تالار تاجگذاری، قرار دارد.
در محور کاخ مقابل ایوان آتشکده یک
صفّه پله دار واقع است که احتمالاً از آن برای مراسم تاجگذاری استفاده میشده است.
بدین ترتیب وجود معبد کوچکِ دوم در میان
کاخ و معبد بزرگتر را میتوان
توجیه کرد، بین حصار داخلی و حصار مدوّر بیرونی وجود معدودی بنای ساسانی اثبات شده است.
محدوده مسکون معبد در بیرون حصار مدوّر، روی اراضی شیبدار سکومانندی در شمال و مغرب تپه ای که معبد روی آن
بنا شده، قرار داشته است.
اهمیت حصاری سنگی به نام «
اژدها » ــ که براساس باورهای عامه اژدهایی بوده که
حضرت سلیمان آن را
سنگ کرده است
ــ میتواند توضیحی برای وجود یک
شهر در دامنه تپه در گذشتهها باشد.
تا زمانی که دامنه تپه مسکون بوده، آب دریاچه از طریق
آبراهه به دامنه
کوه مقابل به نام «
طویله سلیمان » هدایت میشده است.
این آبراهه روی حصار سنگی مذکور، که به دور محوطه مسکون کشیده شده، ایجاد گردیده است.
از آثار مکشوفه چنین برمی آید که تا اواخر
قرن چهارم، یعنی در تمام دوره
خلافت عباسیان، تخت سلیمان مسکون و آباد بوده است.
ظروف لعابدار متعلق به دوره عباسی، بیشتر شبیه
سفالهای دوره ساسانی و گاه تقلیدی از ظروف چینی دوره
تانگ است که در زمان عباسیان به
ایران وارد میشده است.
دقیقاً نمی توان مشخص کرد که آ
تشکده تخت سلیمان چه زمانی متروک شده است. به نوشته
مارکوارت،
هراکلیوس (
هرقل )،
قیصر روم، در سال۶۲۴ میلادی آتشکده را سوزاند
ولی ایجاد کاخی بر روی بقایای بناهای
دوره ساسانی به دستور
اباقاخان، در
تاریخ این محل تحول به وجود آورد، بعدها از
جنوب، دروازه ای جدید به آن اضافه شد که پس از گذشتن از دو
حیاط به محوطه بزرگی منتهی میشود.
این محوطه که
دریاچه در وسط آن واقع شده، با
تالارهای ستونداری احاطه میشود.
در ضلع شمالی آن روی آتشکده و کاخ قدیمی که از دیوارهای ایوان آن دوباره استفاده شده است، بناهای اصلی با
کاشیهای زرین فام
و گچ بریهای زیبا ساخته شدهاند.
در
دوره اسلامی بر روی این کاشیها،
اشعاری از
شاعران پارسی گو مانند
فردوسی،
ابوسعیدابوالخیر،
ظهیرالدین فاریابی،
ابوشکور بلخی، افضل الدین کاشانی، امیر معزّی، انوری، جمال الدین اشهری،
خیام و عین القضات همدانی
نوشته شده بوده است.
مجموعه آثار به دست آمده، نشان میدهد که
کاخ در اواسط قرن هشتم ویران شده و در اطراف و داخل ویرانههای آن،
شهر کوچکی بنا گردیده است.
وجود
حجرههای منظم با جلوخانهای روباز، نشانه مطمئنی برای وجود شهر است.
این حجرهها در کنار مسیری قرار دارند که از
دروازه شمالی آغاز و به داخل حصار منتهی میشود و از وجود یک بازار حکایت میکند.
در کنار این
بازار، علاوه بر
مسجد، کمی به سمت جنوب، یک
حمام قرار داشته است.
طبق
گزارش حمداللّه مستوفی،
مغولها شهر را
ستوریق مینامیدند؛ ظاهراً نام امروزی
ساروق، که متعلق به
رودخانه و
منطقه است، از آن گرفته شده است.
از آثار دیگر در محل تخت سلیمان اینهاست:
زندان سلیمان که ظاهراً تپه آتشفشانی به ارتفاع ۱۱۰ متر است که دهانه آن به عمق صد متر در وسط قرار دارد، گرداگرد این
تپه مرتفع ساختمانهایی وجود دارد.
بنابر کاوشهای باستان شناختی،
زندان سلیمان ــ که هزار
متر دیوار و ششصد متر
وسعت دارد ــ مکانی مقدس متعلق به قرن هفتم پیش از میلاد بوده است.
در چهار کیلومتری مشرق کوهِ زندان نیز تپهای کوچک به نام تپه مجید قرار دارد که یک
تومولوس (مجموعه گورهای سکایی) از
هزاره اول پیش از میلاد است.
در این تپه نیز کاوشهای باستان شناختی انجام شده است.
بر روی
قله جنوبی کوه بلقیس، در ۵ر۷ کیلومتری شمال شرقی تخت سلیمان، استحکاماتی با نام
تخت بلقیس وجود دارد که در طرح کلی خود با
ایوان و
تالار و
رواق دورش، ممکن است
تأسیسات یک
آتشکده بوده باشد.
(۱) ابن خرداذبه، کتاب المسالک و الممالک.
(۲) ابن فقیه، اخبار البلدان.
(۳) مسعربن مهلهل ابودلف خزرجی، سفرنامه ابودلف در ایران، با تعلیقات و تحقیقات ولادیمیر مینورسکی، ترجمه ابوالفضل طباطبائی، تهران ۱۳۵۴ش.
(۴) اریش فریدریش اشمیت، پرواز بر فراز شهرهای باستانی ایران، ترجمه آرمان شیشه گر، تهران ۱۳۷۶ش.
(۵) هانس گئورگ اولر و زونه تساخاریسون، «حفریات در زندان سلیمان»، در تخت سلیمان، چاپ هانس هنینگ فون دراوستن و رودولف ناومان، ترجمه فرامرز نجدسمیعی، تهران ۱۳۷۳ش.
(۶) حمداللّه مستوفی، نزهه القلوب.
(۷) علی اکبر سرفراز و محمدیوسف کیانی، تخت سلیمان، تبریز ۱۳۴۷ش.
(۸) عبداللّه قوچانی، اشعار فارسی کاشیهای تخت سلیمان، تهران ۱۳۷۱ش.
(۹) آرتور امانوئل کریستن سن، ایران در زمان ساسانیان، ترجمه رشیدیاسمی، تهران ۱۳۵۱ش.
(۱۰) محمود موسوی، راهنمای تخت سلیمان، ارومیه ۱۳۶۵ش.
(۱۱) الیزابت ناومان، «موقعیت جغرافیایی و زمین شناسی»، در تخت سلیمان.
(۱۲) رودولف ناومان، ویرانه های تخت سلیمان و زندان سلیمان، ترجمه فرامرز نجد سمیعی، تهران ۱۳۷۴ش.
(۱۳) لوتار آرنو ویلکه، «دریاچه»، در تخت سلیمان.
(۱۴) دیتریش هوف، «تخت سلیمان»، ترجمه فرامرز نجدسمیعی، در شهرهای ایران، ج۳، چاپ محمدیوسف کیانی، تهران ۱۳۶۷ ش.
(۱۵) یاقوت حموی، معجمالبلدان.
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «تخت سلیمان»، شماره۳۳۵۹.