• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

یُثْخِنَ (لغات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





یُثْخِنَ: (یُثْخِنَ فِی الاَرْضِ)
«یُثْخِنَ» از مادّه‌ «اثخان» و از ریشه‌ «ثِخَن» (بر وزن شِکَن) در اصل، به معنای ضخامت، غلظت و سنگینی آمده است، سپس به همین مناسبت به پیروزی و غلبه آشکار و قوت و قدرت و شدت اطلاق شده است.



(مَا كَانَ لِنَبِيٍّ أَن يَكُونَ لَهُ أَسْرَى حَتَّى يُثْخِنَ فِي الأَرْضِ تُرِيدُونَ عَرَضَ الدُّنْيَا وَاللّهُ يُرِيدُ الآخِرَةَ وَاللّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ) (هيچ پيامبرى حق ندارد اسيرانى ازدشمن بگيرد تا زمانى كه كاملًا بر آنها غلبه كند. شما متاع ناپايدار دنيا را مى‌خواهيد؛ و مايليد اسيران بيشترى بگيريد، تا با گرفتن فديه آزاد كنيد؛ ولى خداوند، سراى ديگر را براى‌شما مى‌خواهد؛ و خداوند توانا و حكيم است.)
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرماید: كلمه ثخن - به كسر اول و فتح دوم- به معناى غلظت و بى رحمى است، و اينكه مى‌گويند: اثخنته الجراح و اثخنه المرض به همين معنا است. راغب در مفردات مى‌گويد:
ثخن الشي‌ء فهو ثخين معنايش اين است كه فلان چيز غليظ شد بطورى كه روان و جارى نشد، و نتوانست به رفتن ادامه دهد، و لذا در باره كسى كه با زدن و يا توهين كردن از ادامه كارش بازداشته‌اى بطور كنايه مى‌گويى: اثخنته ضربا و استخفافا ، و از همين باب است كه خداى تعالى فرموده: (ما كانَ لِنَبِيٍّ أَنْ يَكُونَ لَهُ أَسْرى‌ حَتَّى يُثْخِنَ فِي الْأَرْضِ) و نيز فرموده: (حَتَّى إِذا أَثْخَنْتُمُوهُمْ فَشُدُّوا الْوَثاقَ) كه در آيه اولى منظور از اثخان رسول (صلی‌الله‌علیه‌وآله) در زمين‌ اين است كه دينش در بين مردم بطورى مستقر شود كه گويى چيزى است كه از شدت غليظى منجمد شده و بعد از دورانى كه رقيق و روان بود و بخاطر روان بودنش هر آن خوف زوالش مى‌رفت ماسيده و پا بر جا شده است. (دیدگاه شیخ طبرسی در مجمع البیان:)


۱. انفال/سوره۸، آیه۶۷.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۱۷۲.    
۳. طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۶، ص۲۲۲.    
۴. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۷، ص۲۹۵.    
۵. انفال/سوره۸، آیه۶۷.    
۶. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۱۸۵.    
۷. انفال/سوره۸، آیه۶۷.    
۸. محمد/سوره۴۷، آیه۵۰۷.    
۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۹، ص۱۷۷.    
۱۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۹، ص۱۳۴.    
۱۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۰، ص۲۶۱.    
۱۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۴، ص۸۵۸.    



مکارم شیرازی، ناصر، لغات در تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «یُثْخِنَ»، ص۶۳۶.    


رده‌های این صفحه : لغات سوره انفال | لغات قرآن




جعبه ابزار