بهشت اصحاب یمین (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
اصحاب یمین یعنی یاران دست راست، یا یاران راست که اهل سعادتاند. یمین در
قرآن کریم، کنایه از ناحیه سعادت استعمال شده است؛ یعنی نامه عمل از ناحیه سعادت و
رحمت و عافیت و
سلامت به آنها میرسد. در قرآن کریم برای اصحاب یمین مواهب و نعمتهاى بسیاری بیان شده است که نعمتهای مادی و معنوی را شامل میشود.
درجه بهشت اصحاب يمين از بهشت خائفان پايينتر است:
• «وَلِمَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ جَنَّتَانِ؛ و براى کسى که از مقام پروردگارش بترسد، دو باغ بهشتى است!».
از این آیه به بیان اوصاف و احوال سعداى از
جن و انس شروع نموده، موضوع بحث کسانى را قرار مىدهد که از مقام پروردگارشان پروا داشتند، و کلمه (مقام) مصدر میمى و به معناى قیام است، که به فاعل خودش یعنى کلمه (رب) اضافه شده، و مراد از قیام
خدای تعالی علیه وى است: که خداوند در هنگامى که بندهاش عملى انجام مىدهد، بالاى سرش ایستاده و ناظر
عمل اوست؛ اما نه ایستادن یک کارفرما و سرکارگر بالاى سرکارگر؛ بلکه معناى قیام خدا احاطه و
علم خداست به آنچه بنده مىکند، و
ضبط عمل بنده و جزا دادن به وى است؛ همچنان که در جاى دیگر فرموده: (افمن هو قائم على کل نفس بما کسبت ...).
ممکن است کلمه (مقام) را
اسم مکان و به معناى محل قیام بگیریم، و اضافه شدن آن بر کلمه (رب) را لامیه بدانیم، که معنایش (مقام براى خدا) مىشود، و بگوییم منظور از مقامى که براى
رب است، مقامى که خداى تعالى نسبت به بندهاش دارد، و آن مقام این است که خدا رب اوست، کسى است که امر بنده را
تدبیر مىکند، و یکى از تدابیر او اینکه وى را به
زبان رسولانش سوى
ایمان و
عمل صالح دعوت مىکند، و چنین قضا رانده که او را بر طبق عملش جزا دهد،
خیر باشد خیر و
شر باشد شر. علاوه بر این خداى تعالى محیط به او و با اوست، و آن چه وى مىگوید او مىشنود، و آنچه وى انجام مىدهد، او مىبیند، و او
لطیف و با خبر است.
مطالب ذیل،
اشاره به اقسام و مراحل خوف از مقام پروردگار است و بیان اینکه مقصود از خائنان در آیه (و لمن خاف ...)،
مخلصین میباشد.
و اما این که
خوف از مقام پروردگار چیست؟ باید بگوییم: خوف هم مانند
عبادت مراحلى دارد، بعضىها از عقاب خدا مىترسند، و از
ترس عذاب او
کفر نمىورزند و
گناه نمىکنند، قهرا لازمه چنین خوفى این است که عبادت صاحبش عبادت کسى باشد که از عذاب خدا مىترسد، عبادت مىکند تا گرفتار عذاب او نگردد، در نتیجه عبادتش محضا براى خدا نباشد، و قسم عبادت عبادت بردگان است که موالى خود را از ترس
سیاست و
شکنجه اطاعت مىکنند، همچنان که بعضى دیگر او را به
طمع ثواب و پاداشش
بندگی مىکنند، عبادت مىکنند تا به رسیدن به آنچه دلخواهشان است رستگار گردند، اینان هم عبادت خدا را محضا لله انجام نمىدهند، عبادتشان یک قسم
تجارت است؛ همچنان که در روایاتى هم آمده، و بعضى از آنها در سابق نقل شد.
و خوف در جمله (و لمن خاف مقام ربه) ظهور در هیچ یک از این دو قسم خوف، یعنى خوف از عذاب و خوف از فوت لذتهاى نفسانى در
بهشت ندارد؛ چون این دو نوع خوف غیر از خوف از قیام و آگاهى خدا نسبت به
اعمال بندگان است، و نیز غیر از خوف از مقامى است که خداى تعالى نسبت به بندهاش دارد؛ چون خوف از آگهى خدا و نیز خوف مقام پروردگار تأثر خاصى است که براى بنده بدانکه بنده است، در برابر ساحت عظمت و کبریایى مولایش حقیر و ذلیل است دست مىدهد، و باعث مىشود آثارى از مذلت و خوارى و اندکاک در قبال
عزت و
جبروت مطلقه خداى تعالى از او ظهور کند.
و عبادت خداى تعالى از ترس او - البته ترس به این معنا - عبارت است از
خضوع در برابر او بدین جهت که او الله است، ذو الجلال و الاکرام است، نه بدین جهت که
جهنم دارد، و نه بدین جهت که بهشت دارد، وقتى عبادت به این انگیزه انجام شود خالصا لوجه اللّه صورت مىگیرد.
• «وَمِن دُونِهِمَا جَنَّتَانِ؛ و پايين تر از آنها، دو باغ بهشتى ديگر است».
در این آیات از دو بهشت سخن مىگوید که در مرحله پایینترى و طبعاً براى افرادى است که در سطح پایینترى از
ایمان و خوف از پروردگار قرار دارند، و به تعبیر دیگر هدف بیان وجود سلسله مراتب به تناسب ایمان و
عمل صالح است.
نخست مىفرماید: (و پایینتر از آنها دو بهشت دیگر است ) (و من دونهما جنتان).
براى این جمله دو تفسیر ذکر کردهاند: نخست همان که در بالا گفتیم.
تفسیر دیگر اینکه: تعبیر (من دونهما) یعنى غیر از آن دو بهشت، دو بهشت دیگر براى همان
مؤمنان است که به عنوان تنوع در میان این باغهاى بهشتى در گردشاند؛ چراکه
طبع آدمى تنوعطلب است و از آن لذت مىبرد.
ولى با توجه به لحن این
آیات، و همچنین روایاتى که در تفسیر آن وارد شده، تفسیر اول مناسبتر به نظر مىرسد.
در حدیثى از
پیغمبر گرامی اسلام (صلیاللهعلیهوآله) مىخوانیم که در تفسیر این آیه فرمود: جنتان من فضة، آنیتهما و ما فیهما، جنتان من ذهب آنیتهما و ما فیهما: (دو بهشت که بناى آنها و هرچه در آنهاست، از نقره است، و دو بهشت است که بناى آنها و هرچه در آنهاست، از
طلا است) (تعبیر به طلا و نقره ممکن است اشاره به تفاوت ارزش مواهب آنها باشد).
ضمیر تثنیه به دو جنتى برمىگردد که در آیات گذشته توصیف شد، و معناى جمله (من دونهما) این است که: دو بهشت دیگر نیز هست که هرچند محتوى و نعمتهایى که در آنهاست،
شبیه دو بهشت اول است، ولى از نظر درجه فضل و شرف پایینتر از آن دو است، در
سابق هم گفتیم که: آن دو بهشت مخصوص اهل اخلاص است، که ترسشان از
عذاب خدا و از فوت ثوابهاى او نیست؛ بلکه از مقام او است، پس این دو بهشت مخصوص مؤمنینى است که درجه ایمانشان پایینتر از درجه ایمان اهل
اخلاص است، مؤمنینى که خداى سبحان را به این عبادت مىکنند که از
آتش او مىترسند، و یا به ثواب و بهشت او
طمع دارند، و این دسته از مؤمنین همان
اصحاب یمین در سوره واقعهاند.
بعضى از مفسرین جمله (من دونهما) را به نزدیکى دو بهشت اول معنا کردهاند، و اگر چنین باشد، از
سیاق استفاده مىشود که این دو بهشت هم از آن صاحبان دو بهشت اول است؛ بلکه بعضى ادعا کردهاند که این دو بهشت افضل و بهتر از دو بهشت سابقاند، و صفاتى که در آن دو بود به درجه عالىترى در این دو بهشت هست.
لیکن خواننده عزیز اگر در بیان سابق ما که در ذیل آیه (و لمن خاف مقام ربه جنتان) داشتیم دقت فرماید، و نیز آیات
سوره واقعه را در نظر بگیرد، که اهل بهشت را دو صنف مىکند، یکى
مقربین که اهل اخلاصاند، و یکى هم اصحاب یمین، آن وقت متوجه مىشود که وجه قبلى قوىتر است.
از
امام باقر (علیهالسلام) نقل شده است: ... خداوند در جمله «ومن دونهما جنّتان» مىفرمايد: پايينتر از آن دو در
فضیلت، نه پايينتر مكانى و آن دو بهشت، براى اصحاب يمين است.
فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «بهشت اصحاب یمین».