بهشت بندگان خدا (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
بندگان خاص خداوند در
قرآن از سوی پروردگار،
بشارت جنت الهی را دریافت کرده اند.
بندگان ویژه خداوند، مورد
استقبال و
سلام فرشتگان بهشت میباشند.
•والذین صبروا ابتغآء وجه ربهم واقاموا الصلوة وانفقوا مما رزقنـهم سرا وعلانیة ویدرءون بالحسنة السیئة اولـئک لهم عقبی الدار• جنت عدن یدخلونها ومن صلح من ءابآئهم وازوجهم وذریتهم والملـئکة یدخلون علیهم من کل باب (و کسانی که برای
طلب خشنودی پروردگارشان
شکیبایی کردند و
نماز برپا داشتند و از آنچه روزیشان دادیم نهان و آشکارا
انفاق کردند و بدی را با نیکی میزدایند ایشان راست فرجام خوش سرای باقی •(همان) بهشتهای عدن که آنان با پدرانشان و همسرانشان و فرزندانشان که درستکارند در آن داخل میشوند و
فرشتگان از هر دری بر آنان درمی آیند.)
علامه طباطبایی میفرمایند: «اینکه
صبر را مطلق آورده مى رساند که اشخاص مورد نظر آیه همه اقسام صبر را دارند، یعنى هم صبر در موقع برخورد به
مصیبت ، و هم صبر بر
اطاعت حق ، و هم صبر در برابر معصیت را. و لیکن مع ذلک صبرشان را مقید به قید ((ابتغاء وجه ربهم )) نموده ، یعنى اگر صبر مى کنند فقط و فقط به منظور رضاى پروردگارشان است . پس اگر خداوند مدحشان کرده نه از این نظر است که صفات ممدوحى دارند، بلکه مدحشان از این جهت است که این
صفت ممدوح یعنى صبرشان بخاطر خداست ، چون کلام در آن صفاتشان است که از استجابتشان نسبت به
دعوت خدا نشو و نما نموده ، و از آنجا سرچشمه گرفته که به حقیقت آنچه از ناحیه پروردگارشان نازل شده علم بهم رسانده اند و باور کرده اند که همه آنها حق است ، نه هر صفتى که مردم آنرا در میان خود ممدوح و پسندیده مى دانند، هر چند که ارتباطى به عبودیت و
ایمان به
پروردگار نداشته باشند.
اشاره به اینکه جهت عمل و الهى بودن آن مقصود حق گرایان مى باشد...»
•وعباد الرحمـن... • اولـئک یجزون الغرفة بما صبروا ویلقون فیها تحیة وسلـما (و بندگان خدای رحمان کسانیاند که روی زمین به نرمی گام برمی دارند و چون نادانان ایشان را طرف خطاب قرار دهند به ملایمت پاسخ میدهند •اینانند که به پاس آنکه صبر کردند غرفه (های بهشت را) پاداش خواهند یافت و در آنجا با
سلام و درود مواجه خواهند شد.)
«از این آیات به بعد، بحث جامع و جالبی پیرامون
صفات ویژه
بندگان خاص پروردگار که تحت عنوان «عباد الرحمان» آمده، مطرح میشود، و در حقیقت تکمیلی است برای آیات گذشته که
مشرکان لجوج، هنگامی که نام خداوند
رحمان برده میشد، از سر
استهزاء و غرور میگفتند: رحمان چیست؟ و دیدیم: قرآن ضمن دو آیه، خداوند «رحمان» را به آنها معرفی کرد.
اکنون نوبت این رسیده که بندگان خاص این خداوند «رحمان» را معرفی کند، جائی که بندگان او این قدر عالی مقام و با شخصیتاند، عظمت خدای رحمان را بهتر میتوان درک کرد.
این آیات سیزده صفت از صفات ویژه آنان را بیان میکند که:
بعضی به جنبههای
اعتقادی ارتباط دارند، و برخی
اخلاقی ، و پارهای اجتماعی، قسمتی جنبه فردی دارد و بخش دیگری جمعی است، و روی هم رفته مجموعهای است از والاترین
ارزشهای انسانی .... »
غرفههایی در بهشت وجود دارند که پاداش بندگان ویژه خداوند هستند و آنان در این جایگاه ها قرار می گیرند.
•وعباد الرحمـن... • اولـئک یجزون الغرفة بما صبروا ویلقون فیها تحیة وسلـما (و بندگان خدای رحمان کسانیاند که روی زمین به نرمی گام برمی دارند و چون نادانان ایشان را طرف خطاب قرار دهند به ملایمت پاسخ میدهند •اینانند که به پاس آنکه صبر کردند غرفه
بهشت را پاداش خواهند یافت و در آنجا با سلام و درود مواجه خواهند شد.)
در
تفسیر المیزان آمده است: «کلمه ((غرفه)) به طوری که گفتهاند به معنای بنایی است که بالای بنای دیگر واقع شده باشد و از کف
خانه بلندتر باشد. و در آیه شریفه، کنایه است از درجه عالی تر
بهشت ، و مراد از ((صبر))، صبر بر طاعت خدا و بر
ترک معصیت او است و این دو قسم صبر همان است که در آیات سابق نیز ذکر شده بود و لیکن این دو صبر عادتا جدای از صبر قسم سوم، یعنی صبر در هنگام شدائد و مصائب نیست و قهرا کسی که بر
طاعت خدا و بر ترک معصیت او صبر میکند ممکن نیست در هنگام شدائد صبر نکند.
و معنای آیه این است : این نامبردگان که به اوصاف قبل وصف شدند درجه رفیع و قسمت بالای بهشت را پاداش گرفته و فرشتگان، ایشان را با تحیت و سلام دیدار میکنند، تحیت به معنای هر پیشکشی است که
آدمی را خوشحال سازد. و مراد از ((سلام) ) هر چیزی است که در آن
ترس و پرهیز نباشد، و اگر این دو کلمه، یعنی تحیت و سلام را نکره آورد به منظور بزرگداشت آن دو بوده، بقیه الفاظ آیه روشن است. »
بندگان خاص خدا، بهره مند از آب چشمه های بهشتی اند.
•عینا یشرب بها عباد الله یفجرونها تفجیرا (چشمهاى كه بندگان خدا از آن مىنوشند و (به دلخواه خويش) جاريش مىكنند.)
بهشت، از آن بندگان ویژه خداوند می باشد که در آیات
قرآن بدان اشاره شده است.
•الا من تاب وءامن وعمل صــلحا فاولـئک یدخلون الجنة ولایظـلمون شیـا• جنت عدن التی وعد الرحمـن عباده بالغیب انه کان وعده ماتیا (مگر آنان كه
توبه كرده و ايمان آورده و كار شايسته انجام دادند كه آنان به بهشت درمىآيند و ستمى بر ايشان نخواهد رفت •باغهاى جاودانى كه (خداى) رحمان به بندگانش در
جهان ناپيدا وعده داده است در
حقیقت وعده او انجامشدنى است.)
تفسیر نمونه آورده است: «در این آیات، توصیف بهشت و نعمتهای بهشتی شده است که در آیات گذشته از آن یاد شده بود.
نخست
بهشت موعود را چنین توصیف میکند: «باغ هائی است جاودانی که خداوند رحمان، بندگانش را به آن وعده داده است، و آنها آن را ندیدهاند» (ولی به آن ایمان دارند) «جنات عدن التی وعد الرحمن عباده بالغیب».
«وعده خدا حتما تحقق یافتنی است» «انه کان وعده ماتیا». ...
توصیف به «عدن»، که به معنی همیشگی و جاودانی است، دلیل بر این است که: بهشت همچون باغها و نعمتهای این جهان نیست که زائل شدنی باشد؛ زیرا چیزی که
انسان را در رابطه با نعمتهای بزرگ این جهان نگران میسازد، این است که: همه آنها سرانجام زوال پذیرند، اما این نگرانی در مورد نعمتهای بهشتی وجود ندارد... »
•وعباد الرحمـن الذین یمشون علی الارض هونا واذا خاطبهم الجـهلون قالوا سلـما• اولـئک یجزون الغرفة بما صبروا ویلقون فیها تحیة وسلـما• خــلدین فیها حسنت مستقرا ومقاما (و بندگان خدای رحمان کسانیاند که روی زمین به نرمی گام برمی دارند و چون نادانان ایشان را طرف
خطاب قرار دهند به ملایمت پاسخ میدهند •اینانند که به پاس آنکه صبر کردند
غرفه (های بهشت را) پاداش خواهند یافت و در آنجا با سلام و درود مواجه خواهند شد •در آنجا
جاودانه خواهند ماند چه خوش قرارگاه و مقامى.)
•یـعباد لا خوف علیکم الیوم ولا انتم تحزنون• ادخلوا الجنة انتم وازوجکم تحبرون (اى بندگان من امروز بر شما بيمى نيست و غمگين نخواهيد شد •شما با همسرانتان شادمانه داخل بهشت شويد.)
•یـایتها النفس المطمـئنة• ارجعی الی ربک راضیة مرضیة• فادخلی فی عبـدی• وادخلی جنتی (اى نفس مطمئنه •خشنود و خداپسند به سوى پروردگارت بازگرد •و در ميان بندگان من درآى •و در بهشت من داخل شو .)
«آنچه از سیاق
آیه یعنی مقابل قرار گرفتن این
نفس با اوصافی که برای آن ذکر شده با انس انی که قبل از این آیه مورد سخن بود و اوصافش از جمله دلبستگی اش به
دنیا و طغیان و
فساد و کفرانش و سوء عاقبتش ذکر میشد استفاده میشود این است که
نفس مطمئنه ، نفسی است که با علاقمندی و یاد پروردگارش سکونت یافته بدانچه او راضی است رضایت میدهد و در نتیجه خود را بندهای میبیند که مالک هیچ خیر و شری و نفع و ضرری برای خود نیست و نیز دنیا را یک زندگی مجازی و داشتن و نداشتن و نفع و ضرر آن را
امتحانی الهی میداند و در نتیجه اگر غرق در
نعمت دنیایی شود، به طغیان و گسترش دادن به فساد و به علو و
استکبار ، وادار نمیشود، و اگر دچار
فقر و فقدان گردد این تهی دستی و ناملایمات او را به کفر و
ترک شکر وا نمیدارد، بلکه همچنان در عبودیت پای برجا است و از
صراط مستقیم منحرف نمیشود، نه به
افراط و نه به
تفریط .»
فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «بهشت بندگان خدا».