تحفة الأولیاء (کتاب)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
تحفة الاولیاء اثر میرزا محمد علی بن محمد حسن نحوی اردکانی یزدی از علمای
قرن سیزدهم هجری از ترجمه نسبتا کهن
اصول کافی در چهار جلد است. وی عالمی
ادیب و لغت شناس بوده و از همین جهت است که به «فاضل نحوی» لقب یافته است.
اطلاعات جانبی فراوانی در زمینه
تفسیر ،
حدیث ،
عقائد ،
فلسفه ،
تاریخ و لغت در آن ارائه شده و به مثابه سرمایهای است ارزشمند که نباید در عرصه پژوهش حدیثی و ترجمه متون دینی نادیده گرفته شود.
تحفة الاولیاء به دلیل قدمتی نزدیک به دویست
سال ، از مواریث فرهنگی و دینی
کشور است. از این رو، هم میتواند بازگوکننده فعالیت عالمان دینی در گستره نشر باورها و آموزه دینی و توسعه فرهنگ و تعالیم
اهل بیت علیهمالسّلام باشد، و به لحاظ علمی تجربهای سودمند برای کسانی است که به ترجمه علاقه مند هستند، و میتواند زمینه ساز گسترش فعالیت ترجمه متون دینی به شمار آید.
کتاب با آغازی از محقق آن و پیشگفتاری از آقای محمد مردادی درباره مولف و انگیزه ی وی از تالیف، همچنین ترجمههایی که بر کتاب کافی انجام گشته است آغاز میگردد، سپس مقدمهای از مترجم و در ادامه ترجمه ی خطبه ی کافی آورده شده است.
اردکانی در این
ترجمه ، سعی کرده به قلمی روان، اصول کافی را به گونهای ترجمه کند که برای همگان، خواندن و فهم آن آسان شود و مشکلات پارهای از اصطلاحات را که فهم آنها برای خوانندگان مشکل است، حل نماید، بدین جهت مجبور به شرح متن نیز شده و این امر، جذابیت ترجمه را دو چندان ساخته است.
وی که کتاب را بنا به دستور شاهزاده محمد ولی میرزا، والی وقت
یزد ، نگاشته در آغاز، صفحاتی را به توضیح پارهای از اصطلاحات حدیثی و رجالی اختصاص داده و در سه فایده سخن گفته است: «فایده نخست، در انواع حدیث و اصطلاحات مربوط به آن. فایده دوم، در توضیح اصطلاحات موجود در کتاب
الکافی در نقل خبر با اسناد خاص، مانند روی اصحابنا. فایده سوم در توضیح برخی اصطلاحات مؤلف را در سند و گویندگان مانند العالم، ابوالحسن و....»
ساختار زبانی کتاب، و عدم امکان نگارش ساده و کوتاه همه مطالبی که در متن آمده، مترجم را وادار کرده که در موارد فراوان، به شرح متن اقدام کند. بنابراین، تحفة الاولیاء را میتوان ترجمهای شرح گونه به شمار آورد.
ترجمه گرچه شرح گونه است و بنا براین باید فراتر از ترجمه تحت اللفظی باشد، اما او چنان پابند کلمات بوده که کتاب را به روش لفظی و کلمه به کلمه ترجمه کرده و حتی همه واوها، فاها، ثمها و امثال اینها را به فارسی برگردانده است. در عین صفت یاد شده، گاه هم ترجمه آزاد است و از لفظی بودن فاصله گرفته و حاصل معنا بیان میشود.
بیشتر
احادیث مشکل و پیچیده را شرح و
تفسیر مینماید. گاه با ترجمه آمیخته شده و یک نواخت نمیباشد، گاه در توضیح یک
روایت ، به شرح روایت دیگری ارجاع داده، و گاه به کتابی که در شرح حدیث است ارجاع مینماید.
مترجم گاه هم از دیگران در شرح احادیث، استفاده کرده است. او در شرح لغات، وجوه معنایی آنها را نوشته، ریشه یابی کرده و احتمال ریشهها، را بازگو میکند.
همه افزوده مترجم، شامل شرح و توضیح مربوط به بحث یاد شده نیستند، گاه این توضیحها در آغاز ابواب و به مناسبت ورود به بحثی مناقشه برانگیز و یا اصطلاحی غریب است، و گاه در پایان آنها و برای جمع بندی است، و برخی هم در میانه احادیث و کشف
حقیقت معنا و هویدا ساختن منظور، انجام یافته است.
ترجمه به گونهای است که مطلب، روشنی لازم را از دست داده، تنها با مراجعه به متن عربی قابل فهم است. از این رو، مترجم پس از ترجمه متن، و به ناگزیر، با عنوان: «حاصل این که» اقدام به نتیجه گیری نموده تا
ابهام نوشته را برطرف سازد.
مترجم، متن عربی بیشتر
آیات را در ترجمه آورده گاه هم
تفسیر و قول
تفسیری را اضافه مینماید، و برای پرهیز از تکرار در ترجمه، به گذشته و یا آینده حواله داده است.
آیات در نسخه کافی که در اختیار مترجم بوده، با
قرآن متفاوت داشته، از این رو، به آن تصریح میکند، و گاه آیه را از
قرآن نقل، و به ترجمه آن مبادرت کرده، و در برخی موارد از آوردن آیات در ترجمه به این دلیل، خودداری کرده است.
در تعدادی از
روایات ، متن گفتار
معصوم با آیهای از
قرآن، به صورت اقتباسی، تاویلی و یا
تفسیری آورده شده، و از این رو با
الفاظ قرآن تفاوت دارد. در چنین مواردی مترجم، تصریح به، اقتباس از آیه و یا خطای راوی دارد و با تصریح به این که فلان فراز ذکر شده، در
قرآن نیست، متن آیه را ذکر ترجمه مینماید. و در مواردی نیز، با تصریح به ناسازگاری آیه مذکور در روایت با
قرآن، بدون توجه به لوازم کلام، آن را نسبت به
قرآن دیگری غیر از
قرآن موجود میدهد که به گفته وی، در نزد
اهل بیت بوده است.
۱. وی چندین نسخه از کافی در اختیار داشته که از آنها یاد کرده، برای انتخاب بهترین
ترجمه ، و اصلاح برخی از عبارتها، به آنها مراجعه کرده است.
۲. مترجم گاه متن یک حدیث را ناتمام تشخیص داده و از مصادری چون
نهج البلاغه ،
التوحید ،
علل الشرایع برای تکمیل آن استفاده میکند، و به صورت جداگانه در ادامه نوشته خود آن را افزوده است.
۳.
ادبیات و کلمه به کار رفته در ترجمه، یکسان نیست، تعابیر عامیانه، غریب، محلی، درباری و تعابیری ملوکانه در آن یافت میشود.
همچنین، از عبارتها و کلمات مترادف، از عربی و فارسی، بسیار استفاده کرده که باعث حجم زیاد ترجمه گردیده است.
۴. قالب سبک و واژه به کار گرفته شده در ترجمه، فارسی است، در عین این که از واژه عربی هم در ترجمه به فراوانی بهره گرفته شده است. کاربرد واژه فارسی در این ترجمه، نشان از آن دارد که مترجم، کاملا به ادبیات و کاربرد واژه فارسی تسلط داشته است.
۵. در این ترجمه، از تعیین موارد و مصادیق عینی اشخاص، اشیا، اماکن و رخدادها برای بیرون آمدن از
اجمال کلام استفاده شده است. نیز گا معنای دومی برای عبارت ذکر میکند.
۶. مترجم، برای پرهیز از تکرار در ترجمه، به گذشته و یا آینده حواله داده است.
۷. مباحث مناقشه برانگیز، سبب میشود مترجم به اظهار نظر پرداخته، دیدگاه خود را ذکر میکند.
۸. مترجم در ترجمه و شرح، گا به
نقد و بررسی مطالب هم پرداخته، و در موضوعات حساس، به دقت و درنگ فراخوانده و توصیه رجوع به اهلش میکند.
۹. در ترجمه، اسناد احادیث را حذف نکرده و همه آنها را در ترجمه آورده، با این تفاوت که گاه به جای اسم راوی و یا معصوم، از
کنیه و یا
لقب و گاه هم اسم آنها را استفاده کرده است.
نرم افزار جامع الاحادیث، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی.