• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

حدیث علی مع الحق

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



در این مقاله به بحث و بررسی موضوع حدیث، «علی مع الحق» که دائر مدار بودن حق با امام علی (علیه‌السّلام) هست، خواهیم پرداخت.



حق، از نام‌های خدا و از صفات او و به معنی درست و واقع و کامل و عدل و به معنی قرآن و اسلام و ملک و مال و شایسته و واجب و لازم و ثابت و راست و نقیض باطل و استواری و بهره و نصیب و مرگ است. همچنین به معنی ایجاد کننده چیزی است به اقتضای حکمت یا چیزی است که به اقتضای حکمت ایجاد شده است یا اعتقاد به واقعیت و حقیقت امر و یا قول و فعلی است که بر حسب آن چه واجب است، در وقتی که واجب است و به اندازه‌ای که واجب است صادر شود. این کلمه در اصل لغت مصدر است به معنی در جای خود قرار گرفتن و مطابقت و موافقت
[۲] فیروزآبادی، محمد بن یعقوب، قاموس المحیط، ص۴۲۹.



احادیثی به طرق معتبر شیعی و سنی روایت شده که رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در مناسبت‌های مختلف فرموده است: علی (علیه‌السّلام) و اصحاب او بر حقند و حق با علی است و هر جا علی باشد حق نیز آن جا است که در همه آنها حق را به معانی مذکور در فوق می‌توان تعبیر نمود. این احادیث دلائل ولایت و تقدم امیرالمؤمنین (علیه‌السّلام) بر سایر صحابه و اسناد شایستگی بیشتر او برای خلافت از دیگران است. چند نمونه آنها ذیلا نقل می‌شود:

۲.۱ - حدیث اول

محمد بن عیسی ترمذی در جامع صحیح
[۴] ترمذی، محمد بن عیسی، جامع صحیح، ج۲، ص۲۹۸.
به اسناد خود از امیرالمؤمنین (علیه‌السّلام) روایت کرده است که رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فرمود: «رحم الله علیا. اللهم ادر الحق معه حیث دار» یعنی: خدای رحمت کند علی را. خدایا حق را با علی بگردان آن جا که او می‌گردد. این حدیث را حاکم نیشابوری نیز در المستدرک علی الصحیحین، و فخر رازی در تفسیر کبیر (به نقل از فضائل الخمسة من الصحاح الستة، روایت کرده‌اند. فخر رازی گفته است: به استناد این حدیث هر کس علی را امام و پیشوای دین خود قرار دهد به دستاویز محکمی (عروة الوثقی) چنگ زده است.

۲.۲ - حدیث دوم

نیشابوری در المستدرک به سند خویش از عمره دختر عبدالرحمن چنین روایت کرده است: وقتی علی (علیه‌السّلام) عازم بصره گردید برای تودیع به خانه‌ ام سلمه همسر رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) رفت. ‌ام سلمه او را گفت: «سر فی حفظ الله و فی کنفه فو الله انک لعلی الحق و الحق معک. و لولا انی اکره ان اعصی الله و رسوله فانا امرنا ان نفر فی بیوتنا لسرت معک. و لکن والله لارسلن معک من هو افضل عندی و اعز علی نفسی، ابنی» یعنی: برو در حفظ و پناه الهی. قسم به خدای که تو بر حقی و حق با تو است. اگر نبود که نمی‌خواهم خدای و رسول او را نافرمانی کنم زیرا رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) به ما امر کرده است در خانه خود بمانیم ـ از آمدن با تو درنگ نمی‌کردم. لیکن کسی را با تو خواهم فرستاد که به خدا سوگند از جانم بهتر و عزیزتر است. او پسر من است. حاکم این حدیث و حدیث قبلی را صحیح دانسته است.

۲.۳ - حدیث سوم

خطیب بغدادی در تاریخ بغداد، به سند خود از ابوثابت مولای ابوذر چنین آورده است: روزی به خانه‌ ام سلمه رفتم. دیدم می‌گرید و از علی (علیه‌السّلام) یاد می‌کند و می‌گوید: از رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) چنین شنیدم که «علی مع الحق و الحق مع علی و لن یفترقا حتی یردا علی الحوض یوم القیامة» یعنی: علی با حق است و حق با علی است. این دو هرگز از یکدیگر جدا نمی‌شوند تا بر سر حوض (کوثر) در روز قیامت بر من وارد شوند.

۲.۴ - حدیث چهارم

ابوالحسن نورالدین الهیثمی در مجمع الزوائد و منبع الفوائد به سند خویش از محمد بن ابراهیم تیمی چنین روایت کرده است: چون معاویه در سفر حج به مدینه آمد مردم به سلام او رفتند. سعد بن ابی وقاص از آن جمله بود. معاویه چون او را دید گفت: این است آن که ما را در حقمان علیه باطل غیر ما یاری نکرد (سعد در جنگ صفین بی‌طرف بود) سعد سکوت کرد و چیزی نگفت. معاویه گفت: چرا حرفی نمی‌زنی؟ گفت: فتنه و ظلمتی برانگیخته شده بود و من به حکم خدای به شترم گفتم: «اخ اخ» و او را تا رفع فتنه بر جای خواباندم. مردی گفت: من کتاب خدای را از اول تا آخر خوانده‌ام در آن «اخ اخ» ندیده‌ام. سعد گفت: این سخن که گفتم از آن است که از رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) شنیدم: «علی مع الحق او الحق مع علی حیث کان» علی با حق است ـ یا حق با علی است ـ هر جا باشد. گفت: چه کسی این حدیث را شنیده است؟ سعد گفت: رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) این سخن را در خانه‌ ام سلمه فرمود. معاویه کسی را به خانه‌ ام سلمه فرستاد و در این‌باره پرسش نمود. ‌ام سلمه گفت: به تحقیق که این سخن را رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در خانه من فرمود. آن مرد به سعد گفت: هرگز مانند این ساعت نزد من لئیم جلوه نکرده‌ای! سعد گفت: چرا؟ گفت: اگر چنین سخنی را من از رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) شنیده بودم تا دم مرگ خادم علی باقی می‌ماندم.

۲.۵ - حدیث پنجم

هیثمی در جای دیگر از آن کتاب به روایت طبرانی از‌ ام سلمه آورده است که می‌گفت: کان علی (علیه‌السّلام) علی الحق. من اتبعه اتبع الحق و من ترکه ترک الحق. عهد معهود قبل یومه هذا» یعنی: علی (علیه‌السّلام) بر حق بود. هر که از او پیروی کند از حق پیروی کرده و هر که او را ترک گوید حق را ترک گفته است. این پیمانی است که قبل از امروز او (جنگ جمل) بسته شده است.

۲.۶ - حدیث ششم

همچنین در مجمع الزوائد به روایت ابویعلی و سعید بن منصور از ابوسعید خدری آمده است که: «کنا عند بیت النبی (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم) فی نفر من المهاجرین و الانصار... (الی ان قال) و مر علی بن ابی طالب (علیه‌السلام): فقال: الحق مع ذا. الحق مع ذا» یعنی: نزد خانه رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) بودیم... علی بن ابی طالب (علیه‌السّلام) از آن جا گذشت. پس پیغمبر فرمود: حق با این مرد است. حق با این مرد است. این حدیث را با همین لفظ و سند علی متقی هندی نیز در کنزالعمال فی سنن الاقوال و الافعال روایت کرده است.

۲.۷ - حدیث هفتم

در حدیث دیگر در کنز العمال به روایت طبرانی در المعجم الکبیر از کعب بن عجره چنین آمده است که رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فرمود: تکون بین الناس فرقة و اختلاف فیکون هذا و اصحابه علی الحق» یعنی: بین مردم جدائی و اختلاف خواهد افتاد. پس علی و اصحاب او بر حقند.


در احادیث بسیار دیگر که رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) امیرالمؤمنین (علیه‌السّلام) را به عنوان شایسته‌ترین مرد برای خلافت و امامت و راهنمایی به صراط مستقیم و هادی و مهدی و عادل‌ترین و ماهرترین قاضی و حجت خدا و حجت پیغمبر او بر خلق معرفی نموده همه مؤید بر حق بودن و با حق بودن آن حضرت است. عمار بن یاسر و ابوایوب انصاری در این باب حدیثی از رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) روایت کرده‌اند به شرح ذیل: «یا عمار ان رایت علیا قد سلک وادیا و سلک الناس وادیا غیره فاسلک مع علی ودع الناس انه لن یدلک علی ردی و لن یخرجک من الهدی». یعنی: ‌ای عمار اگر دیدی علی از راهی می‌رود و همه مردم از راه دیگر. تو با علی برو و سایر مردم را رها کن. یقین بدان او هرگز ترا به راه هلاک نمی‌برد و از شاهراه رستگاری خارج نمی‌سازد
[۱۷] طبری، محب الدین، ریاض النضرة، ج۲، ص۱۹۳.
[۱۸] مناوی، عبدالرئوف، کنوز الحقایق، ج۱، ص۴۳.



۱. اصفهانی، راغب، مفردات، ص۱۲۵.    
۲. فیروزآبادی، محمد بن یعقوب، قاموس المحیط، ص۴۲۹.
۳. طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ص۵۴۷.    
۴. ترمذی، محمد بن عیسی، جامع صحیح، ج۲، ص۲۹۸.
۵. حاکم نیشابوری، محمد بن عبدالله، مستدرک علی الصحیحین، ج۳، ص۱۳۴.    
۶. فیروز آبادی، سید مرتضی، فضائل الخمسة من الصحاح الستة، ج۲، ص۱۲۲.    
۷. حاکم نیشابوری، محمد بن عبدالله، مستدرک علی الصحیحین، ج۳، ص۱۲۹.    
۸. خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ج۱۴، ص۳۲۲.    
۹. هیثمی، نورالدین، مجمع الزوائد و منبع الفوائد، ج۷، ص۲۳۵.    
۱۰. هیثمی، نورالدین، مجمع الزوائد و منبع الفوائد، ج۹، ص۱۳۴.    
۱۱. هیثمی، نورالدین، مجمع الزوائد و منبع الفوائد، ج۷، ص۲۳۴.    
۱۲. متقی هندی، علی بن حسام، کنزالعمال فی سنن الاقوال و الافعال، ج۱۱، ص۶۲۱.    
۱۳. متقی هندی، علی بن حسام، کنزالعمال فی سنن الاقوال و الافعال، ج۱۱، ص۶۲۱.    
۱۴. متقی هندی، علی بن حسام، کنزالعمال فی سنن الاقوال و الافعال، ج۱۱، ص۶۱۳.    
۱۵. متقی هندی، علی بن حسام، کنزالعمال فی سنن الاقوال و الافعال، ج۱۱، ص۶۱۴.    
۱۶. خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ج۲۳، ص۹۹.    
۱۷. طبری، محب الدین، ریاض النضرة، ج۲، ص۱۹۳.
۱۸. مناوی، عبدالرئوف، کنوز الحقایق، ج۱، ص۴۳.



سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «حدیث علی مع الحق» ۹۵/۰۱/۰۲.    



جعبه ابزار