حسین علیشاه
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
حسینعلیشاه، لقب محمدحسین اصفهانی، معروف به زینالدین، از علما و مشایخ
سلسله نعمتاللهیه در
قرن سیزدهم بود.
زینالعابدین شیروانی
اصل وی را از
خوانسار دانسته است و رضاقلی هدایت
از
تبریز .
خاندانش
اهل علم و
فقه بودند.
جد مادری وی، زینالدین (متوفی ۱۲۰۲)، از واعظان و علما بود و در شهر
اصفهان سکنا گزید و
امامت جمعه را برعهده داشت.
محمدحسین ابتدا نزد دایی خود، محمد زینالدین، به تحصیل علوم دینی مشغول شد.
وی پس از تکمیل علوم عقلی و نقلی نزد استادان آن عصر، در جستجوی معارف باطنی، در
ایران و
عربستان به سیر و
سفر پرداخت و سرانجام نزد سید میرعبدالحمید معصوم علیشاه رفت و با اشاره وی، مرید نورعلیشاه (میرزا محمدعلی اصفهانی) شد و پس از چندی نیز از نورعلیشاه اجازه ارشاد یافت و به اصفهان بازگشت.
او به دستور سیدمیرعبدالحمید معصوم علیشاه هیچگاه از کسوت علمای دین خارج نشد و همواره به
تدریس و
مباحثه اشتغال داشت.
حسین علیشاه بسیار زاهدانه میزیست و زندگی خود را از دو دستگاه شَعربافی موروثی تأمین میکرد و هر چه از
وجوهات به او میرسید صرف فقیران مینمود. وی در اصفهان چنان با احتیاط سلوک میکرد که مدتها علمای
دین از انتساب او به
صوفیه اطلاع نداشتند.
در ۱۲۱۲ نورعلیشاه، در حضور بزرگان سلسله نعمتاللهیه، حسین علیشاه را به جانشینی خود معرفی کرد و در همان
سال درگذشت.
حسین علیشاه اندکی بعد از شاه علیرضا دکنی، قطب سلسله نعمتاللهیه در حیدرآباد دکن، عنوان خلیفةالخلفا گرفت و در ۱۲۱۴، پس از
وفات شاه علیرضا، قطب سلسله نعمتاللهیه شد و بدین ترتیب، مقام قطبیت این سلسله از
هند به ایران انتقال یافت.
حسین علیشاه، پس از رسیدن به این مقام، در اصفهان با مخالفت جمعی از علما، مانند
ملاعلی نوری ،
فیلسوف مشهور آن عصر روبهرو شد.
گفتهاند یکی از علتهای مخالفت ملاعلی نوری ارادت برخی شاگردان او، از جمله ملامحمدعلی نوری و شیخ زاهد گیلانی ثانی، به حسین علیشاه و رفت و آمد آنان نزد وی بوده است.
بنابر منابع صوفیه، حسین علیشاه را
تکفیر کردند و به او
تهمت زدند که داعیه
سلطنت دارد. بدین ترتیب، فتحعلی شاه به وی بدگمان شد و او را با غل و زنجیر به
تهران احضار کرد، اما پس از گفتگو با وی، با ملاطفت او را به اصفهان بازگرداند.
حسین علیشاه در ۱۲۳۳ به
کربلا مهاجرت کرد و در همان سال بزرگان سلسله نعمتاللهیه را احضار و محمدجعفر کبودرآهنگی، ملقب به مجذوبعلیشاه، را خلیفةالخلفا نمود و خود در ۱۲۳۴ در کربلا درگذشت.
تنها اثر باقیمانده از حسین علیشاه، رساله رد پادُری در پاسخ به شبهات هنری مارتین (متوفی ۱۲۲۷/۱۸۱۲)، مبلّغ مسیحی، است
از این رساله یک نسخه شناخته شده، که در کتابخانه آستان قدس رضوی (ش ۶۹۱۶) موجود است. هدایت در اصولالفصول
و معصوم علیشاه در طرائق الحقائق،
قسمتهایی از آن را نقل کردهاند. معصوم علیشاه
گزارش کوتاهی از ملاقات هنری مارتین و حاجی اصفهانی و علت نوشتن رساله رد پادری آورده است.
بخش عمدهای از ردیه حسین علیشاه به دفاع از
اعجاز قرآن ، به دلیل تحدّیناپذیر بودن آن، اختصاص دارد. وی در ابتدا به
نقد دیدگاه هنری مارتین درباره معجزه پرداخته
و نوشته که
معجزه ، همچنان که کرامت، یک نوع خرق عادت است، اما معجزه برخلاف کرامت، همراه با ادعای نبوت است و این هر دو با
سحر ، که خرق عادات انسانی است و به کمک وسایل و ابزار شیطانی و توسط افراد
فاسق صورت میگیرد، فرق عمده دارد.
سپس، ضمن رد نسبت ساحری به
رسول اکرم صلیاللّهعلیهوآلهوسلم،
به دفاع از معجزه قرآن و ناتوانی افراد بشر از آوردن مثل آن و رد شبهات هنری مارتین در اینباره پرداخته است.
حسین علیشاه با اینکه به یکی از شبهات هنری مارتین، مبنی بر اینکه
پیامبر هیچ معجزهای نداشته، پاسخ نسبتاً مبسوطی داده و آیاتی را که پیامبر از آوردن هر معجزهای استنکاف کرده توضیح داده،
در بسیاری از مواضع این رساله یادآوری کرده که حتی اگر پیامبر هیچ معجزهای به جز
قرآن نداشت، تنها همین ناتوانی از آوردن مثل قرآن برای اثبات نبوت آن حضرت کافی بود.
از دیگر مباحث این رساله است: دفاع از ذکر نام پیامبر در کتابهای انبیای پیشین،
رفع تهمت از
پیامبر دایر بر جهل و پیروی از خواهشهای نفسانی،
علت وجود
ناسخ و منسوخ در قرآن،
و رد اشکال هنری مارتین در کافی نبودن توبه در بخشش گناهان و تأکید مارتین بر قربانی شدن
مسیح برای بخشش گناهان بندگان.
وی در بخش پایانی رساله بهطور پراکنده به نقد آرای هنری مارتین درباره
کفاره بودن قتل
حضرت عیسی علیهالسلام،
موضوع
تثلیث و الوهیت حضرت عیسی
و نقد نظریه خاتمیت حضرت عیسی علیهالسلام
پرداخته است.
(۱) آقابزرگ طهرانی، الذریعه.
(۲) صفورا برومند، پژوهشی بر فعالیت انجمن تبلیغی کلیسا در دوره قاجاریه، تهران ۱۳۸۱ش.
(۳) عبدالهادی حائری، نخستین رویاروییهای اندیشهگران ایران با دو رویه تمدن بورژوازی غرب، تهران ۱۳۶۷ش.
(۴) حسین علیشاه، ردپادُری، نسخه خطی کتابخانه آستان قدس رضوی، ش ۶۹۱۶.
(۵) محمدباقر سلطانیگنابادی، رهبران طریقت و عرفان، تهران ۱۳۷۱ش.
(۶) زینالعابدین بن اسکندر شیروانی، بستانالسیاحه، یا، سیاحتنامه، چاپ سنگی تهران ۱۳۱۵، چاپ افست.
(۷) محمد بن عبداللّه قراگزلو، رساله عرفانی ابحاث عشره، چاپ علیرضا ذکاوتی قراگزلو، تهران ۱۳۸۵ش.
(۸) محمدمعصوم بن زینالعابدین معصومعلیشاه، طرائق الحقائق، چاپ محمدجعفر محجوب، تهران ۱۳۳۹ـ۱۳۴۵ش.
(۹) رضاقلی بن محمدهادی هدایت، اصول الفصول فی حصول الوصول، نسخه خطی کتابخانه مجلس شورای اسلامی، ش ۱۲۹۷۲.
(۱۰) مسعود همایونی، تاریخ سلسلههای طریقه نعمةاللهیه در ایران از سال ۱۱۹۰ هجری قمری تا سال ۱۳۹۶ هجری قمری، (تهران) ۱۳۵۵ش.
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «حسین علیشاه»، شماره۶۲۳۱.